موضوع اجاره مسکن برای اکثریت مردم امری
مهم و نه چندان جدید است. نه چندان جدید از آن جهت که هر روز در صفحات
نخست روزنامه و خبرگزاریها گزارشی از قیمت اجاره بها و خرید خودنمایی
میکند که البته نه مسئولی را به فکر نوش دارویی برای این درد میاندازد و
نه مالکان را به فکر مراعات حال عامه مردم.
در این میان اما چندی
است روند صعودی نرخ اجاره بها از یمرایند منطقی خارج شده و در مناطق مختلف
تهران سخن از قیمت هایی به میان می آید که انسان را بهت زده می کند. به
موازات این امر که عرصه را برای مردم عادی تنگ کرده است در منطقه ای از
تهران عده ای بی خیال از رشد قیمت ها سرگرم مبادله کردن ملک با قیمت های
نجومی هستند.
خبرنگار فردا به عنوان خریدار ملک به چند بنگاه
معاملات ملکی در شمال تهران مراجعه کرد و به نتایج جالبی دست یافت.
در ذیل
این گزارش مسنتد از نظرتان می گذرد؛
این بار برخلاف روال سابق به عنوان خریدار راهی معاملات ملکی شده و سراغ ویلاهای چند صد متری و پنت هاوسهای فول آپشن را گرفتم.
-
یه اکازیون دارم تو خیابون فرشته اصلا برای شما ساخته شده، ۲۳۵ متر، ۲۵۰
متر تراس، طبقه هفتم با کلیه مشاعات و... ۱ میلیارد و ۳۳۵ میلیون تومان.
- مورد دیگهای ندارید؟ - این مورد مال یکی از آشناهای خودمونه، تو فرشته طبقه دهم، ۴ تا پارکینگ، نوساز، متری ۱۵ میلیون تومان.
- یکی دیگه هم هست، ۶۰۰ متر، ۷ خوابه، ۳۰۰ متر تراس مشجر، دید چهار طرف. متری ۱۶ میلیون تومان.
* بنگاهی دیگر، این بار به قصد اجاره- زعفرانیه، انتهای خیابان... امکانات فول، تک واحدی، ۲۸۰ متر، ۳۶۰ میلیون رهن کامل!
- یه کم پایینتر هم یه مورد دارم ۳۳۰ متر، ۲۰۰ میلیون تومان ودیعه، ۴ میلیون اجاره.
- مورد دیگهای ندارید؟ -
معلومه که خیلی سخت پسندید، یه مورد دارم که برای هر کسی رو نمیکنم، تو
خیابون... اهل این محل باشی برج... رو میشناسی، همه وکیل و وزیرا اینجا
میشینن، بخاطر اونا هر کسی رو تو برج راه نمیدن، الانم صاحب این مورد
داره میره اونور، آپارتمان رو مفت میده. یه آپارتمان نقلی ۲۵۰ متری، طبقه
۵، ۲ تا پارکینگ، خواب مستر، استخر و سونا و... 500 میلیون تومان ودیعه، ۵
تومان اجاره.
نتیجه گیری! این
قیمت های آنچنانی ما را به یاد کش مکشهای موجران و مستجران بر سر یکی دو
میلیون کم و زیاد کردن پول خانه در بسیاری از محلههای این شهر بزرگ
انداخت. دو میلیونی که شاید برای تغییر دکوراسیون گوشه کوچکی از آن
آپارتمانهای مرفه نشین هم کافی نباشد. اینچنین است که ناخودآگاه به یاد
عدالتهای وعده داده شده می افتیم که گویا در هیاهوی سیاست و کسب قدرت از
یاد دولت رفته است، کاهش فاصله ضعیفان و ثروتمندان، شعاری که در اوج
انتخابات بسیار دلچسب و شیوهای کارآمد برای جلب نظر و رای بود و اکنون در
پایان راه این دولت باید پاسخ بدهد که تا چه حد این امر را عملی کرده است.
گرانی
و تورمهای امروز به علاوه بالا رفتن نرخ مسکن امری است که بر قشر متوسط و
ضعیف اثر می گذارد و بر آن بالا نشینها هیچ فشاری از این اوضاع نابه
سامان اقتصادی حس نمیکنند و همچنان به دنبال زندگی لوکستر هستند، اما
دهکهای پایین جامعه هر روز کمر خود را زیر بار فشارها خم میکنند و از
ترس و دلهره گرانی نجومی نان و برنج و قطع ناگهانی یارانهها شب را به صبح
میرسانند. در این میان دولت گویا برعکس شعارهای خود بیشتر درحال نوشتن
توصیه نامه برای این قشر بوده تا آنکه از فرصت 7 ساله زعامت خود برای رفع
شکاف طبقاتی بهره ببرد.
سال ۸۴ احمدینژاد تاکید کرد که «باید
جامعه نمونه اسلامی عاری از فقر و تبعیض در کشور ایجاد کنیم»، اما به راستی
شنیدهها و دیدههای امروز تحقق این مدعا را نشان می دهد؟