در پی انتشار سرمقاله دوم مرداد ماه روزنامه کیهان، جواد شمقدری به این سرمقاله پاسخ داد.
به گزارش هنر نيوز، ، متن این جوابیه به شرح ذیل است:
جناب آقای شریعتمداری
مدیر مسئول محترم کیهان
سرمقاله دوم مرداد ماه شما حاوی نکات و مطالبی است که به نظر می رسد قبل از آنکه مبنای علمی، منطقی و عقلایی داشته باشد بیشتر براساس اطلاعات ناقص و احساسات غیرکنترل شده است و البته موضع حق به جانبی که همیشه به شما اجازه داده است دیگران را بیپروا متهم سازید و برای آنان القاب و خصلت هایی را بتراشید.
تا جایی که حتی حاضر میشوید یک کارگردان شریف و دلسوز پاک سینمای ایران (جمال شورجه) را که دیگر نمیتوانید برایش از آن لقبهای آن چنانی بتراشید به عنوان ساده اندیش از او یاد کنید که واقعاً باید به این همه بصیرت و هوشمندی که سرمایه خودی را می سوزاند تبریک گفت!!
اما هدف من از نگارش این مطلب، شما و تیم همراهتان نیست که دعا می کنم هیچوقت مدیریت فرهنگی کشور در دست شما و همفکرانتان نیفتد که دیگر برای اسلام عزیز دشمنی لازم نیست و نگاه تند و خشن و بیرحمانه شما برای روی گرداندن آحاد مردم از اسلام کافی است. البته در دغدغه و ایمان و تعصب دینی و انقلابی شخص شما شکی ندارم و گاه همین تعصب و دغدغه کمکهایی به حرکت حزب ا... و نیروهای انقلابی داشته است ولی چون از یک اعتدال و بصیرت کامل برخوردار نیست گاه ضربههایی زده است که به آن منافعش نمی ارزد. حداقل چند مورد به خاطر دارم که شما مجبور شدید از نگارش مقاله خود عذرخواهی کنید که این هم قابل تقدیر است و شاید این بار هم چنین کنید . اما در خصوص مطالب شما این نکات هم قابل بررسی و مداقّه می باشد.
۱- انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی از ویژگی ها و ابعاد متکثری برخوردار است که هر کدام از ارزش و منزلت خاصی برخوردار است و نمیتوان بخاطر یک ارزش بزرگتر ،دیگر ویژگیهای مثبت را یا ندید یا منکر ارزش آن شد. هیچکس مقام یک مادر شهید را با کسی که در یک مسابقه ورزشی بینالمللی مقامی کسب کرده یکسان نمیبیند اما از طرفی هم بخاطر مقاومت و ایثار آن مادر شهید کسی اجر و تلاش و سخت کوشی و قهرمانی یک بانوی گرامی ایرانی که توانسته است به مدال جهانی دست یابد را بی قدر و بی ارزش قلمداد نمی کند و آن را از دایره افتخارات ملی خارج نمیکند. ما همه این تلاشها و رنجها و مقاومتها را در یک جهت میبینیم و البته شان هر کدام را هم در جایگاه خودش باید دید همان قدر که صبر و مقاومت یک همسر شهید الگو است تلاش یک زن قهرمان در یکی از رشته های ورزشی نیز به نوبه خود می تواند الگو باشد.
۲- برای کارنامه و وضعیت یک فرد شناخته شده که اتفاقاً همه رفتارها و فعالیت های او آشکار است، نمیتوان در جایگاه قاضی نشست و برای وی حکم راند و در گستره یک رسانه او را متهم به خصائل رذیله کرد. در خصوص آقای نیک نژاد اگر بخواهیم قضاوت درستی داشته باشیم باید همه ابعاد حرفهای و کاری وی را زیر نظر بگیریم و از طرفی با ماهیت فیلمسازی و روش فیلم ساختن در هالیوود آشنا باشیم.
آقای نیک نژاد قبل از سفر به هالیوود کارنامه کاری خوبی دارد فیلم مستند خاطرات صمد که با لهجه شیرین آذری اش از مقاومت رزمندگان و مردم خرمشهر در واپسین روزهای قبل از اشغالش می گوید یکی از کارهای جذابی بود که مردم را به پای تلویزیون مینشاند. باید گفت که من شاهد هستم چطور شهید آوینی مجذوب این کار شد و چه بسا بعدها الهام بخش کارهای وی در مجموعه روایت فتح شد.
فیلم سینمایی برنج خونین که به مظالم و و ابستگی رژیم شاه می پردازد جزو اولین آثار سینمایی است که به مباحث قبل از انقلاب میپردازد که متاسفانه سالها بعد کمتر اثری در سینمای ایران به این مضامین ساخته شد.
و بالاخره سریال معروف پاییز صحراست که اتفاقاً از طرف تندروها و افراد متعصبی همچون شما به آن اشکال فراوان گرفتند و مثل الان که برای فیلم «لاله» جوسازی میشود علیه این سریال هم جوسازی شد تا جائی که مدیریت وقت صدا و سیما نگران موقعیت خود شد و موضوع به حضرت امام (رض) کشیده شد و آن رهبر شجاع و بصیر و مجتهد و فقیه آگاه فرمودند ‹‹من در این فیلم اشکال شرعی ندیدم و پخش آن بلامانع است››( نقل به مضمون).
آقای نیک نژاد در سال ۶۴ راهی آمریکا و سپس هالیوود میشود قطعاً حضور در آمریکا آن هم در هالیوود اقتضائاتی را به همراه می آورد که شاید من نپسندم و ترجیح دهم در ایران بمانم اما حتماً این نسخه را برای همه توصیه نمی کنم. جامعه آمریکایی و سینمای هالیوود مشخصات خاص خود را دارد که با جامعه ایرانی و سینمای ایران بسیار متفاوت است اگر در آمریکا یا هالیوود بودن جرم است این امر دیگری است که قوانین باید در خصوص آن حکم کنند البته من تصور نمی کنم نگاه نظام و انقلاب اینگونه باشد از طرفی افراد عادی در این موقعیت ها نمیتوانند به همه اصول و ارزشها و اعتقادات خود پایبند باشند و ما هم به خاطر بعضی لغزشها آن ها را از خود نمیرانیم.
آقای نیک نژاد و کمپانی وی در ساخت بعضی پروژه ها که قطعاً مورد تأیید نیست مشارکت داشته است، اما این مشارکت همچون قطعه سازی است که قطعهای از یک اتوموبیل را ساخته و تحویل کارخانه اصلی داده است از نظر حرفهای ما موقعی میتوانیم یک فیلمساز را در هالیوود پورنو و سکسی ساز بنامیم که وی در جایگاه کارگردان، تهیه کننده ،بازیگر و یا فیلمنامه نویس چنین حضوری در کار داشته باشد و الا یکی از صدها عامل بجز سه رکن مهم یک پروژه سریال یا سینما را به عنوان سازنده آن اثر قلمداد نمی کنند.
آقای نیک نژاد در مقام کارگردان،تهیه کننده ، سرمایه گذار و فیلمنامه نویس هیچگاه چنین آثاری را نساخته است اما وی و کمپانی وی به بعضی از این سریال ها و فیلم های سینمایی خدماتی آن هم در مرحله پس از فیلمبرداری ارائه داده است که به زعم بعضی ممکن است جرم تلقی شود.
اما به نظر ما این حد مشارکت آن هم در هالیوودی که اکثر آثارش آلوده به مباحث این چنینی هست نباید مانع همکاری در پروژه های بعدی شود و باعث طرد یک نفر از جامعه ایرانی و فضای فیلمسازی کشور شود. همچانکه گفته می شود خود شما از کسانی که سوابق گروهکی یا همراهی با جریانات روزنامههای زنجیره ای دوره اصلاحات داشتهاند الان استفاده می کنید. و از آنان مقاله و مطلب میخواهید و در کیهان چاپ می کنید.
دیگر سوابق آقای نیک نژاد از وی شخصیت یک فرد معتقد به نظام و انقلاب اسلامی و عاشق وطن و اسلام را نشان میدهد همین که وی علیرغم حضور بیست و پنچ ساله اش در هالیوود هیچگاه با جریانات ضد انقلاب خارج نشین همراهی نداشته و یا در ساخت فیلمی علیه ایران مشارکت نداشته قابل اعتنا نیست؟ شما بهتر می دانید کانال های فارسی زبان ضد انقلاب چقدر برای جذب ایرانیان متخصص و فیلمساز تلاش می کنند اما وی همواره به آنها پاسخ منفی داده است.
ساخت مسجد و قبرستان اختصاصی و با امور شرعی اسلام برای ایرانیان در لوس آنجلس قابل تقدیر نیست؟
وی در دوره فتنه ۸۸ که خیلی ها آلوده شدند و حتی آقای نوریزاد را که شما سالها به وی یک ستون ویژه در کیهان را سپرده بودید در سیلاب خود غرق کرد، پاک و منزه باقی ماند و حتی با آنان برخورد کرد و در فیلم مستندی که علیه فتنه ساخته شد وی در دفاع از حقانیت ملت ایران و دموکراسی آن برخاست تا جائیکه ضد انقلاب خارج نشین وی را مورد توهین و فحش های خود قرار دادند و وی را مزدور جمهوری اسلامی نامیدند ،آیا اینها نباید در ذهن شما تصویر متفاوتی ایجاد کند؟!
اگر حتی این ویژگی ها در آقای نیک نژاد نبود و صرفا ایشان می خواست به نظام جمهوری اسلامی به سهم خود کمک کند آیا پاسخ ما فحش و ناسزا بود یا اینکه با آغوش باز از او استقبال می کردیم؟!
آقای شریعتمداری به اطراف خود نگاه کنید که با چه کسانی در حمله به لاله و آقای نیک نژاد همسنگر شدهاید آیا آنان را می شناسید؟ آیا می دانید بعضی از این افراد تا مدتها بعد از سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی درنماز جمعه در خصوص انتخابات ۸۸ همچنان در کنار فتنه گران سبز ایستاده بودند و شال سبز می پوشیدند و ...
در خصوص ارزشهای فیلمنامه لاله و تاثیرات آن در عرصه بین المللی و مخاطب جهانی دیگر سخن نمی گویم فقط به یک نکته اشاره می کنم برای جذب مخاطب جهانی و تغییر نگاه او به ایران عزیز و انقلاب اسلامی نیاز نیست همه حکمت ها و باورهای اسلامی را که ممکن است با فهم و درک و هضم بعضی ها هم هماهنگ نباشد شروع کرد، بلکه گاه کافی است نشان دهید زن ایرانی جایگاه مهمتری از زن آمریکایی یا غرب در جامعه ایرانی دارد و منزلت او در نزد مردم بالاتر از منزلت زن غربی در جامعه غربی است.
و همین یک مقایسه تَرَکی در باورها و شناخت جامعه غربی ایجاد می کند که راه را برای دیدن حقایق بزرگ تر و والاتر می گشاید . ما فقط می خواهیم یک تَرَک در نگاه آنان ایجاد کنیم نه بیشتر. معتقدیم دعوت به حقیقت و معنویت توفیقی است که خداوند به هر که بخواهد می دهد.
والسلام
جواد شمقدری
۲ مرداد ۹۱