صدرالدین کاظمی؛ عصر ایران ورزشی - در کشتی صادق گودرزی و جردن بروس آمریکایی، اصلاً بحث زور مطرح نبود. یعنی بین این دو کشتی گیر یک مبارزه نزدیک و جنگی تمام عیار در جریان نبود که زور نقش تعیین کننده در آن داشته باشد.
این کشتی یک کشتی بابرنامه و مهندسی شده از سوی کشتی گیر آمریکایی بود. در نقطه مقابل، ما نتوانستیم ذهنتیت کشتی گیرمان را متمرکز کنیم بر یک کشتی باهدف و بابرنامه.
در هر دو وقت مبارزه، کشتی ای بافاصله در جریان بود و هیچ یک از این دو کشتی گیر، فاصله شان را با هم کم نمی کردند که تت تاثیر قدرت یکدیگر واقع شوند.
در هر دو وقت مبارزه، درست در زمان 1:49 ثانیه، جردن بروس با دو سه حرکت اضافی و جابجا شدن پا، موفق شد به نقطه آسیب پذیر صادق گودرزی برسد. نقطه آسیب پذیر گودرزی پشت کاسه زانویش بود. در ایران به چنین زیرگیری هایی می گویند دو خم های خورجین تکان. جردن بروس موفق شد با این دو خم گیری، صادق گودرزی راخاک کند.
در نقطه مقابل، کشتی گیر مقابل که یک کشتی گیر زیرگیر است و برای زیرگیری باید فاصله اش را با حریف به حداقل برساند و فقط هم می تواند از پای چپ حریفان زیر بگیرد و در مقابل کشتی گیر راست گاردی مثل جردن بروس، سه بار به جردن بروس باخته است، هیچ طرح و برنامه ای برای تغییر تاکتیک خودش نداشت. گودرزی حتی یکبار هم نتوانست به پای چپ یا راست حریف برسد.
فاصله گودرزی با جردن بروس آن قدر زیاد و شیوه کشتی گرفتنش در برابر حریف آمریکایی مهندسی نشده بود که نمی توانست از او زیرگیری کند.
بنابراین زور نقشی در شکست گودرزی نداشت. ای کاش کشتی به زورورزی می رسید تا ما ببینیم که گودرزی از نظر بدنی توان تحت فشار قرار گرفتن را دارد یا نه.
کشتی جردن بروس با دنیس سارگوش روسی، کشتی ای تکنیکی و قدرتی بود و بروس در هر دو بخش تکنیک و قدرت، کشتی را از حریف روسی اش برد. ولی کشتی او با صادق گودرزی، کشتی جنگ و گریز بود که جردن بروس این جنگ را هم به نفع خودش خاتمه داد.
در حقیقت این مربیان ما بودند که به جردن بروس باختند؛ مربیانی که نتوانستند برنامه های تاکتیکی خودشان را مطابق با نوع فیزیک و تکنیک صادق گودرزی هماهنگ کنند. مربیان ما اگر صد بار دیگر هم صادق گودرزی را با همین برنامه به مصاف جردن بروس بفرستند، کشتی گیرشان هر صد بار شکست می خورد.
نزدیک شدن صادق گودرزی به جردن بروس، راه پیروزی بر کشتی گیر آمریکایی بود. یعنی کاری که دنیس سارگوش در وقت دوم کشتی اش با جردن بروس، انجام داد.
سارگوش هم سال پیش به جردن بروس باخته بود ولی امسال تغییر تاکتیک داده بود. یعنی به او نزدیک می شد و دو دست جردن بروس را می گرفت، اجازه اجرای فن به او نمی داد و در یک فرصت مناسب از پای مخالف او زیر می گرفت.
سارگوش دو بار این کار را بروس انجام داد و او را در خاک نشاند. ولی قدرت بدنی اش در حدی نبود که در وقت سوم هم بتواند در برابر جردن بروس ایستادگی کند و این کار را باز هم در برابر او تکرار کند.
صادق گودرزی زیرگیرتر از تارگوش است. او باید به جردن بروس نزدیک می شد و ابتکار حمله را در دست می گرفت. ولی در طول چهار دقیقه مبارزه، به غیر از یک دقیقه اول وقت اول، در مابقی کشتی، ابتکار حمله در دست جردن بروس بود.
اگر گودرزی می توانست کشتی را به همان سبک یک دقیقه اول ادامه دهد و مانع حمله و جا عوض کردن جردن بروس شود، شاید می توانست بر او پیروز شود.
ما کشتی گیران زیادی را دیده ایم که به همین شکل با ایرانی های کشتی می گرفتند ولی می باختند. مثلاً امیررضا خادم در کشتی با کوین جکسون آمریکایی، با حمله دائمی بر روی نقاط ضعف حریف، یعنی رسیدن به مچ پای حریف از کنار، بر او غلبه کرد. کوین جکسون هم شرایطی مشابه همین جردن بروس داشت.
نمونه بارزتر، خود رسول خادم بود. رسول در کشتی با حریفان قدرتی و زیرگیر، گاردش را پایین می آورد و به جای عقب نشینی کردن، مستقیم به مچ پای حریف از زوایه ای حمله می کرد که حریف نتواند کنده بکشد یا خیمه بزند.
نمونه دیگرش علیرضا حیدری بود که در کشتی با دانیل کورمایر آمریکایی در المپیک 2004 با حمله دائمی خودش اجازه حمله متقابل را از حریف می گرفت. یعنی با حمله متقابل بر روی نقاط ضعف حریف، مانع اجرای نقشه های تاکتیکی حریف می شد.
این نسخه ای بود که باید در مواجهه با جردن بروس آمریکایی، برای صادق گودرزی پیچیده می شد. به این کار می گویند مهندسی کشتی. این مهندسی نه در کشتی صادق گودرزی و نه در کشتی های حسن رحیمی دیده شد.
برای خواندن سایر خبرهای ورزشی کلیک کنید
ظلم به دایی در پرسپولیس
ظلم به مهماندوست در تکواندو
ظلم به محمدی در کشتی آزاد
ضمنا چرا كسي بازي جردن بروس و سارگوش روسي رو آناليز نكرده بود؟
تا براي برنده اون بازي كه قطعا حريف صادق در فينال بود راهكار تهيه كنه؟
اين يعني مربي كشك!!!!!
من کارشناس نیستم ولی مشخص بود کشتی گیر ما از اول کشتی رو باخته
یعنی ذهنیت بردن رو نداشت
این خیلی بده
بمون پهلوون....شیر خفته اش هم شیره.
نقره ات تو ازاد واسه ما حکم طلاس تو فرنگی...