«خبرگزاری دانشجو» نوشت: حجت الاسلام پناهیان در دانشگاه تهران به ایراد سخنرانی پرداخت که فرازهایی از آن در ادامه می آید:
اسلام نیز به سبک زندگی اهمیت می دهد. اسلامی که حتی برای خانه، دیوارهای خانه و سقف خانه ها نیز حرف دارد، برایش سبک زندگی مهم است.
من
نمی دانم چرا هر چه طبقات بالاتر می رود، خانه گران تر میشود؟ در روایات
وارد شده است که شب ها هرچه میتوانید به زمین نزدیکتر شوید. ارتباط انسان
با خاک برای اسلام مهم است. چقدر احمق هستند آنهایی که برداشت نظاممند به
قواعد اسلامی ندارند. آن افرادی که قواعد اسلام را نظام مند می بینند، یک
حکم اسلامی را می گیرند و فضای شهر را با همان تغییر میدهند.
روایت
داریم همسایه برای معامله اولی است؛ طبق روایت، خرید از سوپر محله مستحب
است؛ ولی خرید از سوپر محلات دیگر هیچ ثواب خاصی ندارد.
سبک زندگی
بسیار مهم است. یکی از آنها حجاب است؛ مثلا می بینید در هواپیما می گویند
برای حفظ ارزش اسلامی حجاب را رعایت کنید یا در دانشگاه ها در نامه هایی که
می خواهند به افراد بی حجاب و خانوادهایشان تذکر دهند، ارزش های اسلامی را
مطرح میکنند.
حجاب در سبک زندگی نیست و نباید حجاب را از آن منظر
نگاه کرد؟ اصلا یک سوال بپرسم: نماز مهم تر است یا حجاب؟ نماز واجب تر از
حجاب نیست؟ اگر حجاب را اجباری کردهاید، چرا نماز اجباری نمیشود؟ بعضی می
گویند این حرف ها را نگو! چرا نگوییم؟ آیا دلیلش این نیست که حجاب به سبک
زندگی مربوط میشود؟
یک مطلبی را نیز بگویم. این قدر از اخلاق و
ارزش های اسلامی صحبت نکنید؛ حتی شاید یکی اخلاقش خوب باشد ولی سبک زندگی
مناسبی ندارد. باید در این زمینه به خدا رجوع کنیم. خدا که بهتر از ما
میفهمد، بهتر میداند چگونه سبک زندگی مان را بچینیم.
رفتار ما،
فکر ما را میسازد. یکی از اساتید روان شناس دانشگاه تهران که رئیس
انیستیتوی روان شناسی بود، برای ما تعریف می کرد که در جریان یک تحقیق
افرادی را ۱۰ نفر، ۱۰ نفر برای امتحان داخل انستیتو میآوردیم و بعد هر
کدامشان را جدا داخل اتاق می بردیم و می گفتیم مهره هایی را بچنیند و سپس
خراب کنند. بارها می گفتیم همین کار را انجام دهند و زمانی که می خواستند
از اتاق بیرون بیایند، به برخی ۱ دلار می دادیم، به برخی ۵ دلار، به برخی
۱۰ دلار و به برخی هیچ پولی نمی دادیم. هیچ کدام نیز از پول دیگری خبر
نداشت. بعد یک نفر را در راهرو چیده بودیم تا بحثی را راه بیندازد و می
دیدیم کسانی که پول کمتری گرفته بودند، از این عملشان بیشتر دفاع میکردند.
من
همان زمان در کلاس اینگونه تحلیل میکردم که انسان ذاتا کمال گراست. آن
کسی که پول بیشتری گرفته بود، کمال گرایی اش را در جیبش گذاشته بود؛ اما آن
کسی که پول کمی گرفته بود، برای کاری که انجام داده بود، دنبال فایده
میگشت. می بینید، عمل این افراد در افکارشان اثر گذاشت.
روایت
داریم که زیاد خوابیدن از زیاد نوشیدن تولید می شود، همچنین زیاد نوشیدن
نیز نتیجه زیاد خوردن است. این امور نفس شما را سنگین می کند؛ بنابراین نمی
توانید عبادت کنید. قساوت قلب شما نیز بیشتر می شود؛ بنابراین، قدرت تفکر
را از شما می گیرد. تاثیر اعمال بر افکار و اعتقادات را مشاهده می کنید؟
در
روایات وارد شده که هر گاه خواستید خدا را ملاقات کنید، گرسنه باشید؛
البته این امور سطحشان بالاست. ما چه؟ من نمی خواهم شما را به سمت ریاضت
بکشم. ریاضت یک عامل است؛ عوامل دیگری نیز وجود دارد؛ عواملی مثل عواطف و
محبت.
فردی رفت خانه امام حسین(ع) و دید هم پرده گذاشته اند و هم
پشتی؛ سوال کرد: امام علی(ع) که بیش از این زهد را رعایت می کرد. امام
فرمودند: همسرم دوست داشت، من هم این اسباب را فراهم کردم.
عواطف و
محبت نیز از عوامل مهمی هستند. امام علی(ع) در روایتی قاعده ای مهم بیان می
کنند: «بهترین ردایی که خوب است را روی لباس های دیگرت بیندازی، حلم است.
اگر نمی توانی حلیم باشی، خودت را به حلم بزن. کم هستند افرادی که رفتار
قومی را تقلید کنند و مثل آنها نشوند.»
در قرآن آمده است: می دانید
چرا آیات قران را تکذیب می کنید؟ زیرا رفتارتان بد است. حضرت زینب(س) هم
همین آیه را در مقابل یزید خواند.
در ابتدا باید رفتار بچه را درست
کنیم یا افکار و عقایدش را؟ شما به بچه اعمال را آموزش دهید، فطرتش شکوفا
می شود. بچه فطرتا از اول ادب و سبک زندگی می خواهد. شما واقعا ببینید
صهیونیست ها چقدر رذل هستند و در اوج پستی به بدترین شکل ممکن انسان ها را
می کشند؛ اما در اوج رذالت دستگاهی به نام هالیوود دارند؛ هالیوود نیز می
خواهد انسان ها نابود شوند. صهیونیست ها اصلا به انسان می گویند حیوان دو
پا.
اما آنها برای دیگران سبک زندگی درست می کنند؛ مثلا میگویند
جوان ها در دانشگاه باید مختلط باشند؛ در حالی که در خود آمریکا بین
دانشجویان دختر و پسر در اتوبوس پرده میکشند و میگویند مگر ما حیوانیم که
مختلط زندگی کنیم؟
اما روایتی داریم که می گوید: این نصرت خدا برای بندگان خویش کافی است که ببینید دشمن خدا گناه میکند.
خدا
سعی کرده غیرت دینی را با حلال و حرام حفظ کند؛ مثلا حرام است شکل ظاهری و
چهره شبیه به کفار شود. شباهت به کفار معنا پیدا میکند آن زمانی که کت و
شلوار در ایران باب شد. علمایی قوی نداشتیم وگرنه در آن زمان کت وشلوار
حرام قطعی بود.
این که بیش از ۲۰۰ فلسطینی را طی چند روز میکشند،
نتیجه این است که حرام و حلال را به درستی انجام نداده ایم. در روز عاشورا و
در فاصله صبح تا عاشورا یک سبک زندگی مد شده بود و آن نیز شهادت بود.