۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۷۵۵۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۰۴-۰۳-۱۳۹۲
کد ۲۷۵۵۶۷
انتشار: ۱۰:۳۷ - ۰۴-۰۳-۱۳۹۲
غلامعباس توسلی در گفتگو با عصر ایران:

تاثیر روحانیت و روشنفکران در انتخابات ریاست جمهوری، بیش از سایر گروههاست

ما فاقد بورژوازی ملی هستیم؛ بورژوازی ای که چرخ صنعت را بچرخاند. این بورژوازی همیشه در اثر نقش نفت در اقتصاد ایران، در ضعف و حاشیه بوده است. نیروی اجتماعی ضعیف و حاشیه ای هم طبیعتاً تاثیر چندانی بر وقایع سیاسی کشور ندارد.
عصر ایران؛ مصطفی اعتزالی - غلامعباس توسلی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، معتقد است که در جامعه ایران سرمایه‌های اجتماعی بیش از سرمایه‌های اقتصادی در تعیین نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نقش دارند. منظور او از سرمایه‌های اجتماعی، شئونی چون روحانیت و روشنفکران است.

توسلی می ‌گوید روحانیت و روشنفکران در جامعه ایران بیش از بازاریان و سرمایه داران صنعتی در روند و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تاثیرگذارند.

 وی اگر چه کنار رفتن هاشمی را عامل کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات آتی می‌داند ولی با این حال، افزایش عیار رقابت در تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری را عاملی می‌داند که می‌تواند موجب جدی‌تر قلمداد شدن یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جامعه ایران شود.

***

*با توجه به کاندیداهای موجود و نیز حوداث انتخابات سال 88، به نظر شما مشارکت سیاسی در انتخابات آتی، در چه سطحی خواهد بود؟

برخی از این هشت کاندیدای موجود، آرای خوبی در گذشته داشته اند ولی برخی هم بار اول است که نامزد ریاست جمهوری می شوند. نقش رادیو و تلویزیون در افزایش مشارکت سیاسی مردم در این انتخابات مهم است.

اگر فضای تبیلغاتی پررنگ شود و کاندیداها در رادیو وتلویزیون حاضر شوند و روزنامه ها و سایت ها فضای لازم برای پرداختن به انتخابات را داشته باشند، درصد مشارکت مردم هم بالا می رود. پررنگ شدن فضای رقابت به پررنگ شدن مشارکت منجر می شود.حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات می توانست مشارکت مردم را ارتقاء دهد.

 در مجموع افزایش مشارکت در گرو این است که مسئولین نظام اجازه باز شدن فضای سیاسی را بدهند و عیار رقابت سیاسی افزایش یابد. مثلاً در برخی از دوره های انتخابات مجلس، کاندیداها حق نداشتند عکس های بزرگ خودشان را بر روی دیوارهای شهر بچسبانند. بدیهی است که چنین محدودیت هایی موجب کمرنگ شدن فضای رقابت می شود.

*عدم حضور هاشمی در انتخابات، تا چه حد در مشارکت مردم موثر خواهد بود؟

به نظر من اگر هاشمی تایید صلاحیت می شد، میزان مشارکت مردم متوسط رو به بالا می شد. بخش قابل توجهی از کسانی که خواستار تغییر وضع موجود بودند، به هاشمی رای می دادند.

*در بررسی طبقاتی رای مردم، الان که هاشمی رد صلاحیت شده، فکر می کنید طبقات سرمایه دار به کدام کاندیدا گرایش دارند؟

با کنار رفتن هاشمی، با توجه به اینکه بیشتر کاندیداهای موجود از جناح اصولگرا هستند و رقابت همه جانبه ای شکل نمی گیرد، نمی توان گفت که طبقات بالای جامعه ایران در بین کاندیداهای فعلی نماینده ای دارند.

*طبقه سرمایه دار در کشورهای گوناگون معمولاً لایه های گوناگونی دارد. یعنی همه این لایه های متفاوت، در این انتخابات بی نماینده اند؟

در ایران سرمایه های اجتماعی تاثیر بیشتری در انتخابات دارند تا سرمایه های اقصادی. مثلاً روحانیت تاثیری بیشتری در انتخابات دارد تا بازار. ایران مثل آمریکا نیست که سرمایه داران بزرگ تاثیر خیلی زیادی در انتخابات داشته باشند. هزینه های مالی کاندیداها در انتخابات ایران، با معیارهای جوامع سرمایه داری پیشرفته، آن قدرها هم زیاد نیست.

 بنابراین روحانیت و روشنفکران در قیاس با سرمایه داران بزرگ تاثیر بیشتری در گرم شدن فضای انتخابات دارند. البته این حرف به معنای بی تأثیر بودن بازاریان نیست ولی سرمایه داران ایرانی، نقش تعیین کننده ای در انتخابات ریاست جمهوری ندارند.

*در هیچ دوره ای این نقش را نداشته اند؟

در سال 76 تاثیر روشنفکران در پیروزی خاتمی خیلی زیاد بود. در آن انتخابات، بازاریان حامی ناطق نوری بودند و با وجود اینکه حمایت گسترده ای از او کردند، نتوانستند موجب پیروزی او در انتخابات شوند. روحانیان هم تاثیرشان بیشتر از بازاریان است زیرا روحانیت انتخابات را مناسکی می کند. یعنی رای دادن را نوعی تکلیف شرعی می داند و مردم را با انگیزه های دینی به رای دادن ترغیب می کند.

طبقات سرمایه دار در ایران، دارای چنین نفوذ و تاثیری نیستند. روحانیان مردم را به رای دادن ترغیب می کنند ولو که رای سفید بدهند. نفس رای دادن مردم در انتخابات برای روحانیت مطلوب است. ولی سرمایه داران با نفس رای دادن کاری ندارند. آنها نه تنها رای به کاندیدای خودی را لازم دارند بلکه قدرت برانگیزانندگی شان هم کمتر از روحانیان و روشنفکران است.

*در سال 76 سرمایه داری تجاری حامی ناطق نوری بود. سرمایه داری صنعتی در این سال های گذشته چه کاندیداهایی داشته است؟

دولت بزرگترین سرمایه دار صنعتی است و انبوهی از شرکت های دولتی را در اختیار دارد. اگر از دولت بگذریم، سایر سرمایه داران صنعتی بر اساس منافع خودشان رای می دهند. مثلاً نگاه می کنند ببینند کدام کاندیدا می تواند زمینه ساز سرمایه گذاری آنها در صنایع جدید شود. اما صنایع اصلی در دست دولت است و سرمایه داری صنعتی به معنایی که در جهان صنعتی اهمیت دارد، در ایران اهمیت ندارد. به همین دلیل سرمایه داران صنعتی مستقل از دولت، نقش چندانی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند.

 ما فاقد بورژوازی ملی هستیم؛ بورژوازی ای که چرخ صنعت را بچرخاند. این بورژوازی همیشه در اثر نقش نفت در اقتصاد ایران، در ضعف و حاشیه بوده است. نیروی اجتماعی ضعیف و حاشیه ای هم طبیعتاً تاثیر چندانی بر وقایع سیاسی کشور ندارد.

*در این انتخابات، سرمایه داری صنعتی ایران کاندیدایی دارد؟

بخش وابسته‌اش احتمالاً بر اساس منافع شخصیِ غیر ملی رای می دهند. یعنی کاندیدایی نزدیک به جریان های اصلی قدرت را انتخاب می کنند تا بتوانند از او امتیازاتی بگیرند. ولی بخش غیر وابسته سرمایه داری صنعتی، که البته لایه اصلی این طبقه هم محسوب نمی شود، بر اساس منافع شخصی و گروهیِ مبتنی بر ایده‌آل‌های ملی رای می‌دهند. این گروه احتمالاً به کاندیدایی رای می‌دهد که حامی توسعه و تولید ملی است و شرایط عینی این امور را نیز فراهم می کند نه اینکه صرفاً به حمایت لفظی از این مطالبات ملی اکتفا کند.

* طبقه متوسط جدید در این انتخابات کاندیدایش کیست؟

با کنار رفتن هاشمی رفسنجانی، شرایط برای طبقه متوسط تا حدی دشوار شده است. ولی با این حال، در بین این هشت کاندیدا، چهره‌ای که حامی گشایش در فضای سیاسی کشور، تنش‌زدایی با جهان غرب و اتخاذ سیاست‌های اقتصادی منجر به افزایش تولید ملی و ارتقاء رشد اقتصادی باشد، می‌تواند گزینه مورد حمایت طبقه متوسط جدید به عنوان مهمترین نیروی اجتماعی دموکراسی خواه در جامعه ایران باشد.    






ارسال به دوستان