۱۶ تير ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۳۳۹۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۱۲-۰۴-۱۳۹۲
کد ۲۸۳۳۹۴
انتشار: ۱۰:۵۰ - ۱۲-۰۴-۱۳۹۲
محمد ایرانی به پرسش های عصر ایران پاسخ می دهد

ارتش مصر چه خواهد کرد؟

ارتش مصر تجربه خوبی از بی‌طرفی در تحولات سیاسی این کشور دارد. در دوران مبارک، کنارکشیدن ارتش موجب پیروزی مردم بر رژیم مبارک و تشدید محبوبیت ارتش در جامعه مصر شد. اگر مرسی به سمت سرکوب برود ، ارتش مصر به نفع مخالفان وارد می شود.
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - محمد ایرانی، کارشناس روابط بین الملل، معتقد است بحران سیاسی در مصر امروز، به "لحظه‌ها" بند است و در 48 ساعت آینده، هر لحظه ممکن است حادثه‌ای رخ دهد که سرنوشت دولت مرسی و آخرالامر بحران سیاسی مصر را دگرگون کند. وی بر این نکته تاکید می‌کند که ارتش مصر نزد مردم این کشور محبوبیت بالایی دارد و به همین دلیل از کودتا علیه دولت و یا سرکوب مردم خودداری می‌کند.  

***

 * فرایند گذار به دموکراسی در مصر به شکل امیدوارکننده‌ای پیش می‌رفت. چه شد که کار دولت محمد مرسی به این‌جا کشید؟

وقایع کنونی مصر به مناسبت سالگرد انتخاب محمد مرسی به ریاست جمهوری مصر حادث شده است. دعوت مخالفان مرسی از مردم برای حضور در خیابان‌ها در یک سال گذشته، امری مسبوق به سابقه است. این امر واکنشی است به برخی از اقدامات محمد مرسی که موجب نارضایتی گروه‌های مخالف شده است؛ گروه‌هایی که تحت عنوان "جبهه ائتلاف ملی" در کنار هم جمع شده‌اند و در برابر اخوان المسلمین قرار دارند.

جرقه اصلی این اعتراضات پس از انتشار اعلامیه قانون اساسی از سوی مرسی، زده شد. مرسی در این اعلامیه، اختیاراتی برای رئیس جمهور در نظر گرفت که فراتر از حد انتظار افکار عمومی جامعه مصر بود. تلقی مخالفان این بود که مرسی با این کار می‌خواهد امکانات بیشتری برای اخوان المسلمین فراهم کند و قدرت اخوان را بیش از پیش افزایش دهد. برکناری دادستان کل کشور از سو مرسی، اعتراض مخالفان و رای دادگاه عالی قضات که موجب بازگشت دادستان کل مصر شد، بخشی از وقایعی‌ست که به اعتراضات امروز مصر منجر شده است.

مخالفان دولت مرسی در جریان بازگرداندن دادستان کل کشور از طریق پیگیری اعتراضاتشان، به این نتیجه رسیدند که  در صورت لزوم، باز هم می‌توانند مرسی را از این طرق تحت فشار قرار دهند. در تحولات اخیر، که از روز شنبه هفته جاری آغاز شده است، گروه‌های مخالف در ابتدا خواستار انتقال قدرت از طرق انتخابات زودرس بودند؛ ولی به تدریج که حضور نیروهای اجتماعی دو طرف در مراکز و شهرهای مهم مصر افزایش پیدا کرد، ادبیات دو طرف هم شدیدتر شد و مخالفان از روز یکشنبه بحث برکناری محمد مرسی را مطرح کردند و هنوز هم بر آن پافشاری می‌کنند. جبهه نجات ملی هم از مردم خواسته است تا زمان برکناری مرسی در خیابان‌ها حضور داشته باشند و همین امر، فضای سیاسی امروز مصر را بسیار حساس کرده است.

* مرسی ظاهراً قدرت بسیج نیروهای اجتماعی حامی دولتش را از دست داده و یا به اندازه جبهه نجات ملی قدرت بسیج ندارد. چرا او گرفتار چنین وضعی شده است؟

همان طور که می‌دانید، آقای مرسی با اختلاف بسیار کمِ سه درصدی، در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. این فاصله اندک مرسی با جناح مقابل، از ابتدا زمینه‌ساز موقعیت نه چندان مقتدرانه مرسی شد. بنابراین انتظار این بود که مرسی از همه احزاب و گروه‌های فکری و سیاسی جامعه مصر در دولت خودش استفاده کند و همه را در شکل‌گیری نظام قدرت در مصر دخالت دهد. اما مرسی چنین سیاستی در پیش نگرفت و یا به شکل کمرنگی به آن تن داد.

در یک سال گذشته، برخی از گروه‌هایی که با حمایتشان در انتخابات ریاست جمهوری، موجب پیروزی مرسی در انتخابات شده بودند، از او فاصله گرفتند و این امر عامل سست‌شدن ائتلاف نیروهای خودی دولت مرسی شد. هر چند که با قوت نمی‌توان گفت این امر تا چه حد در ضعف امروز مرسی موثر بوده است، ولی چهره‌هایی مثل عبدالمنعم ابوالفتوح که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، از هوادارانش خواست به مرسی رای بدهند، همچنین بخشی از جریان سلفی‌ها که قبلاً کاملاً در کنار مرسی قرار داشتند، امروز از مرسی فاصله گرفته‌اند و به نظر می‌رسد ائتلاف سال گذشته مرسی و سایر اسلامگرایان، مخدوش شده است. همین امر تا حدی علت ناتوانی مرسی در بسیج نیروهای اجتماعی حامی دولتش است.

* این گروه‌های جداشده از مرسی، الان در صف مخالفان‌اند یا بی‌طرف‌اند؟

برخی از این گروه‌ها به دلیل اختلاف جدی‌ای که با جریان‌های لائیک و ملی‌گرا و ناصریست جامعه مصر دارند، در شرایط فعلی در کنار مخالفان نیستند ولی در کنار مرسی هم نیستند. هر چند که گفته می‌شود که عبدالمنعم ابوالفتوح از هواداران خودش خواسته است به معترضان جمع‌شده در میدان تحریر بپیوندند.

 بنابراین در مجموع می‌توان گفت بخش اکثری جداشدگان از مرسی، امروز در کنار مخالفان مرسی قرار دارند و بخش اقلی آنها هم، به دلیل دیدگاه‌های اسلامگرایانه تند و اختلافات جدی‌شان با مخالفان لائیک دولت مرسی، به صف مخالفان نپیوسته‌اند و در این دعوا، بی‌طرف مانده‌اند.

* استعفای اعضای دولت مرسی را در این شرایط چگونه باید تحلیل کرد؟

شرایط امروز مصر، شرایط بسیار حساس ومخاطره‌آمیزی است. تحولات ساعات اخیر و آتی، احتمالاً نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت این بحران سیاسی بر جای خواهند گذاشت. مخالفان ظاهراً قصد عقب‌نشینی ندارند و به چیزی کمتر از برکناری مرسی راضی نیستند. عده‌ای از ناظران معتقدند نشانه‌هایی از عقب‌نشینی در مواضع آقای مرسی و اخوان المسلیمن دیده می‌شود.

اعتراف مرسی به برخی از اشتباهاتش و درخواست او برای همکاری همه گروه‌ها جهت حل مشکلات کنونی جامعه مصر، حاکی از عقب‌نشینی اوست. استفعا و یا درخواست استعفای برخی از وزرای مصر، ضربه‌ای‌ست به ائتلافی که مبنای شکل‌گیری دولت کنونی مصر بوده است.

عمدتاً هم نیروهایی در حال جداشدن از دولت مرسی‌اند که جزوی از تشکیلات اخوان المسلمین محسوب نمی‌شوند بلکه از آنها برای همکاری با دولت مرسی دعوت شده بود. نباید فراموش کنیم که یکی از اتهاماتی که امروز متوجه محمد مرسی است، اخوانی‌کردن دولت مصر است. یعنی او به جای استفاده از همه گروه‌ها، دولت را به دولت اخوان المسلمین بدل کرده است. به هر حال، به نظر می‌رسد که استعفای همراهان مرسی می‌تواند شرایط را برای او پیچیده‌تر کند و او را تا حدود زیادی در موضع انفعال قرار دهد.

* در واقع جان کلام منتقدین مرسی این است که او دولت ملی به معنای واقعی کلمه تشکیل نداده است.

‌‌بله. مصری‌ها در این باره عبارات "اخوانة المصر" و یا "اخوانة الدولة" را به کار می‌برند. یعنی می‌گویند مرسی دولت را اخوانی کرده است در حالی که مصر جامعه‌ای متکثر است که طیف‌های گوناگونی در آن حضور دارند.  

 * محمد مرسی آن اختیارات گسترده را هم برای همین اخوانی‌کردن مصر می‌خواهد.

بله. حداقل منتقدین و معارضین مرسی چنین باوری دارند. آنها معتقدند مرسی مسیری را می‌پیماید که در نهایت به حاکمیت یک جریان اسلامی تندرو و افراطی در جامعه مصر منتهی می‌شود. آنها می‌گویند همه طیف‌ها و گروه‌ها باید در ساختار قدرت سیاسی در مصر حضور داشته باشند.

* حمایت دولت آمریکا از مخالفان، به روند برکناری حسنی مبارک سرعت بخشید. الان هم که اوباما از مخالفان مرسی حمایت کرده است، آیا باید منتظر برکناری مرسی باشیم؟

اوباما البته از همان آغاز کار، سخنانی گفت که نشان می‌داد از اعتراضات علیه دولت مرسی، حمایت می‌کند. البته او این نکته را هم اضافه کرد که این اعتراضات را تا زمانی که به خشونت کشیده نشود، به رسمیت می‌شناسد. طبیعی است که این موضع‌گیری آمریکایی‌ها، کفه ترازو در صحنه بین‌الملل به سود مخالفان مرسی سنگینی کند. به همین دلیل، جریان اخوان المسلمین بیانیه‌ای را منتشر کرد که با همکاری آمریکایی‌ها در حال توطئه علیه دولت مرسی‌اند. این امر نشانگر نارضایتی اخوان از موضع دولت آمریکا در قبال حوادث کنونی مصر است. آنها انتظار داشتند در شرایط فعلی، دولت آمریکا به کمک دولت محمد مرسی بیاید.

 * اتهام اخوان به مخالفان، به نظر شما تا چه حد وارد است؟

بدون تردید در کنار صفوف معارضین، حامیان دولت مبارک و نیز حامیان دولت آمریکا حضور دارند. ولی خیلی‌ها معقدند که امروز در صحنه داخلی مصر، مطالباتی مطرح است که ربطی به کشورهای خارجی نپیدا نمی‌کند. یعنی درخواست اصلی مخالفان مرسی، درخواستی است که از روز اول به قدرت رسیدن مرسی وجود داشته است: مشارکت همه گروه‌ها در دولت مرسی. بنابراین غربی‌ها نقش زیادی در این تحولات ندارند. البته آنها بی‌تاثیر هم نیستند ولی نقش آنها تعیین‌کننده نیست. زمانی که آمریکایی‌ها به طور کامل در کنار دولت مرسی بودند، باز هم این خواسته‌ها و این اعتراضات وجود داشت.

* دولت آمریکا از به قدرت‌رسیدن دولتی سکولارتر در مصر، استقبال می‌کنند و به همین دلیل اوباما از مخالفان مرسی حمایت کرده است؟

مواضع دولت آمریکا را باید با توجه به کل تحولات خاورمیانه مد نظر قرار داد. نگاه دولت آمریکا در یک پکیج شکل می‌گیرد. آمریکایی‌ها جریان‌های اسلامی کشورهای خاورمیانه را نیروی تعیین‌کننده‌ای در تحولات اخیر (بهار عربی) می‌دانند. هم از این رو، دولت آمریکا خواهان به قدرت‌رسیدن جریان‌های اسلامگرای معتدل و میانه‌رو است.

این بهترین استراتژی ممکن برای دولت آمریکا در قبال تحولات اخیر خاورمیانه است چون آمریکا می‌داند که نمی‌تواند نقش اسلامگرایان کشورهای خاورمیانه را نادیده بگیرد. اما اگر گروه‌های مخالف جریان‌های اسلامگرا قدرت بیشتری پیدا کنند و اسلامگرایان را کنار بزنند، به نظر می‌رسد که دولت آمریکا هم تابع شرایط جدید خواهد بود و با این گروه‌های سکولار همکاری خواهد کرد.  

* ظاهراً مشکل اصلی جامعه مصر، برقراری موازنه بین سکولاریسم و اسلامگرایی است. بر فرض که مرسی  برکنار شود. آیا نفر بعدی شانسی برای برقراری این موازنه دارد؟

جریان اخوان المسلمین پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری،  که ناشی از ائتلاف این جریان با سلفی‌ها بود، دچار نوعی غرور شد و به خودش را بی‌نیاز از بقیه جریان‌های سیاسی مصر دید. اخوان المسلمین از همین ناحیه ضربه اساسی را دریافت کرد. با اینکه اخوان المسلمین تجربه چندانی در امر کشورداری نشد، به شکل حداکثری وارد صحنه مدیریت کشور شد و با وجود وعده اولیه‌اش درباره حل مشکل انرژی کشور، تامین نظم عمومی، حل مساله تورم و نیز ترافیک در شهرهای بزرگ، موفق به تحقق این مشکلات معیشتی مردم مصر نشد.

 اما درباره موازنه سکولاریسم و اسلامگرایی، باید این سوال را مطرح کرد که آیا حضور نیروهای اجتماعی در خیابان‌ها، بهترین شیوه برای تحقق چنین موازنه‌ای است؟ اگر مرسی ظرف یکی دو روز آینده بتواند راه حلی پیدا کند و مثلاً با امتیازدادن به مخالفان، فضای کشور را آرام کند، این امر قطعاً به سود مصالح ملی کشور مصر و حتی مصالح جهان عرب و منطقه خاورمیانه است.

اما اگر این بحران به سقوط مرسی و اخوان المسلمین منجر شود، احتمالاً در آینده هر دولتی هم که به قدرت برسد، باید منتظر باشیم که اخوان المسلمین، از چنین شیوه‌ای برای سرنگونی دولت استفاده کند. در این صورت، کف خیابان تعیین‌کننده سرنوشت دولت‌ها خواهد بود و این امر پسندیده‌ای نیست. موازنه مطلوب در مصر باید برآمده از گفتگو و در نظر گرفتن همه دیدگاه‌های سیاسی باشد.

* اگر مخالفان به هیچ وجه کوتاه نیایند، آیا مرسی "توان سرکوب" خواهد داشت؟

رفتن به سمت سرکوب، بدون تردید با پاسخ ارتش مواجه خواهد شد. در واقع ارتش را از موضع نسبتاً بی‌طرفانه کنونی، به ایفای نقش ویژه برای تامین نظم و امنیت در کشور سوق می‌دهد و قطعاً این نقش‌آفرینی ارتش به سود دولت مرسی نخواهد بود. حتی برخی از تحلیلگران نزدیک به اخوان المسلمین، در نوشته‌های خودشان مرتباً به مرسی هشدار می‌دهند که وارد فاز درگیری نشود. احتمالاً خود دولت مرسی هم به فاجعه‌آمیزبودن سیاست سرکوب واقف است و می‌داند که چنین سیاستی به نفعش نیست.

* حالا اگر دولت مرسی بخواهد وارد فاز سرکوب شود، نیروی سرکوبش چیست؟

بالاخره پلیس تحت فرمان مرسی است. فرماندهی ارتش به شکل مبهمی با مرسی است. در قانون اساسی، تعریف مبهمی از فرماندهی ارتش به دست داده شده است ولی رئیس جمهور حداقل یکی از اعضای مقتدر شورای عالی نظامی است که می‌تواند از ارتش بخواهد وارد صحنه شود. اما سابقه ارتش مصر نشان می‌دهد که در پی حل و فصل بی‌طرفانه این مناقشه است. ارتش در پی حفظ موسسات عمومی است و می‌کوشد همانند مانعی در برابر صفوف دو طرف ماجرا، عمل کند و اجازه وقوع درگیری به هیچ یک از طرفین ندهد. الان هم ارتش از کاخ ریاست جمهوری حفاظت می‌کند.

 در مجموع به نظر نمی‌رسد که سیاست سرکوب، حتی در حد استفاده از پلیس، به سود دولت مرسی باشد. آقای مرسی قبلا چند بار از پلیس برای سرکوب اعتراضات استفاده کرد ولی نتیجه خوبی حاصل نشد. اگر مخالفان درگیری را شروع نکنند، این بار بعید است که مرسی از پلیس برای سرکوب معترضان استفاده کند.

* ارتش مصر در هر دو مرحله گذار و تثبیت دموکراسی در مصر، در مجوع عملکرد خردمندانه‌ای داشته است. با این نظر موافقید؟

برای پاسخ به این سوال، باید سابقه ارتش مصر را بررسی کنیم. ارتش مصر به دلیل شرکت در دو جنگ علیه اسرائیل، با وجود اینکه در آن دو جنگ شکست خورده است، محبوبیت بالایی نزد مردم مصر دارد. فرماندهی ارتش مصر به هیچ وجه مایل نیست نفوذ و محوبیت  مصر نزد مردم مصر مخدوش شود.

 ارتش مصر به این نکته واقف است که دخالت در تقابل دو جریان سیاسی، موجب کاهش محبوبیت این نهاد نظامی در کشور مصر می‌شود. مداخله ارتش، علاوه بر ایجاد خشونت، منتهای منطقی‌اش قدرت‌یابی سیاسی ارتش مصر است. با توجه به سمت و سوی تحولات سیاسی اخیر خاورمیانه، به نظر نمی‌رسد که ارتش مصر خواستار ایفای چنین نقشی باشد و، مثلاً، بخواهد علیه دولت مرسی کودتا کند.

 ارتش مصر تجربه خوبی از بی‌طرفی در تحولات سیاسی این کشور دارد. در دوران مبارک، کنارکشیدن ارتش موجب پیروزی مردم بر رژیم مبارک و تشدید محبوبیت ارتش در جامعه مصر شد. بنابراین بعید است که ارتش مصر بخواهد بازی تازه‌ای را آغاز کند و از رویه قبلی‌اش عدول کند.

 * هشدار ارتش برای پایان‌دادن همه گروه‌ها به التهابات سیاسی اخیر، دیروز از سوی دولت مرسی رد شد. فکر می‌کنید واکنش ارتش به موضع دولت چه باشد؟

البته مرسی مذاکراتی با مقامات ارتش انجام داده است. او می‌کوشد مساله را به شکل مسالمت‌آمیز حل کند ولی خواسته‌های مخالفان، خواسته‌هایی جدی و اساسی است. به نظر من، ارتش مصر می‌کوشد وضعیت گذشته را احیا کند و مشکلات با گفتگو حل و فصل شود. پیش‌بینی تحولات مصر در 48 ساعت آینده، بسیار دشوار است زیرا این تحولات سرشت لحظه‌ای دارند. هر لحظه ممکن است واقعه‌ای رخ دهد و سرنوشت دولت مرسی و کل این بحران، از این رو به آن رو شود.

* هشدار ارتش درباره طراحی "نقشه راه جدید"در صورت پایان‌نیافتن وضع فعلی، دال بر نقض بی‌طرفی ارتش است؟

نه. این عبارت بیشتر دال بر بررسی مجدد صحنه سیاسی مصر از سوی مقامات ارتش این کشور است. یعنی از خلال این بررسی مجدد، نیروهای مسلح با استفاده از اقتدارش شرایطی را ایجاد کند که به سود همه باشد.

 مخالفان درخواست مذاکره مرسی را رد کرده‌‌اند. ارتش می‌تواند نقشی را ایفا کند که مخالفان تغییر موضع دهند و حداقل یکبار با مرسی به گفتگوی رو در رو بنشینند. این کاری است که از دولت مرسی برنمی‌آید ولی از ارتش برمی‌آید. من بعید می‌دانم که عبارت "نقشه راه جدید" دال بر کودتای ارتش علیه دولت مرسی باشد.

* پس چرا مرسی مهلت 48 ساعته ارتش را رد کرده است. او که با مذاکره موافق است. گروه‌های مخالف مخالف مذاکره‌اند.

مرسی ارتش را زیر نظر خودش می‌داند. مرسی ریاست شورای عالی نظامی را بر عهده دارد و فرمانده ارتش یکی از اعضای کابینه است (وزیر دفاع). مرسی معتقد است بیانیه ارتش باید با هماهنگی و به دستور او منتشر می‌شد نه به صورت مستقل. او انتظار نداشت چنین بیانیه‌ای از سوی ارتش صادر شود. ولی شرایط بحرانی مصر، به گونه‌ای‌ست که مقامات ارتش خود را ناگزیر از صدور این بیانیه دیده‌اند. آنها این بیانیه را منتشر کرده‌اند ولی همه راه‌ها را نیز بر دولت مرسی نبسته‌اند.

 * موضع دولت جمهوری اسلامی در قبال این تحولات چه باید باشد؟

چون شرایط مصر بسیار حساس و متحول است، دولت ایران باید تحولات را رصد کند و تحلیل قطعی از وقایع امروز مصر ارائه نکند. ما در یک سال گذشته روابط پرفراز و نشیبی  را با دولت مرسی تجربه کرده‌ایم و آن قدرها هم که فکر می‌کردیم شاهد همسویی دولت مرسی با جمهوری اسلامی ایران نبوده‌ایم. همین امر باید به ما گوشزد کند که دقت بیشتری در موضع‌گیری خودمان در قبال تحولات کنونی مصر داشته باشیم. باید عاقلانه تحولات را رصد کنیم و از موضع‌گیری‌های عجولانه‌ مبتنی بر تمایلات خودمان بپرهیزیم.
ارسال به دوستان