۰۳ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۷۸۱۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ - ۰۶-۰۵-۱۳۹۲
کد ۲۸۷۸۱۴
انتشار: ۱۴:۳۱ - ۰۶-۰۵-۱۳۹۲
سرنوشت متفاوت مستأجران باغ ملی

10 سکاندار دیپلماسی

از شهادت و اعدام تا سنگال و انفعال
عصرایران - وزیر امور خارجه جدید جمهوری اسلامی ایران به زودی معرفی می شود. از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا کنون 10 نفر در باغ ملی (محل استقرار وزارت امور خارجه) سکان دار دستگاه دیپلماسی بوده اند.

در این فهرست البته در یک مقطع یک ساله  از نیمه سال 1359 تا تیر 1360 ، نخست وزیر وقت ( شهید رجایی ) سرپرست وزارت امور خارجه بوده و به این اعتبار می توان گفت تعداد وزرای خارجه 9 نفر بوده اند اما با احتساب شهید رجایی - که سرپرست بود - فهرست سکانداران دستگاه سیاست خارجی را می توان شامل 10 نفر دانست:

وزرای خارجه جمهوری اسلامی

کریم سنجابی و ابراهیم یزدی ( در دولت موقت)

ابوالحسن بنی صدر و صادق قطب زاده ( در دولت شورای انقلاب)

محمد علی رجایی (همزمان با نخست وزیری خودش سرپرست بود)

میرحسین موسوی (در پایان دولت شهید رجایی و دولت های مهدوی کنی و شهید باهنر)

علی اکبر ولایتی ( از سال 60 تا 76 و در هر چهار دولت موسوی و هاشمی رفسنجانی)

سيد کمال خرازی (دو دولت خاتمی)

منوچهر متکی و علی اکبر صالحی ( دولت های اول و دوم احمدی نژاد).

در دوران وزارت هر یک از این افراد اتفاقات مهمی  رخ داده که در تاریخ جمهوری اسلامی اهمیت دارند:

1- انتخاب دکتر کریم سنجابی به عنوان اولین وزیر امور خارجه پس از انقلاب از این نظر حایز اهمیت بود که او دبیر کل جبهه ملی بود و نزد غرب و خاصه آمریکایی ها انقلاب ایران را از شائبه هر اقدام افراطی دور نشان می داد.



در دوران وزارت او گروه های چپ مارکسیستی درصدد اشغال سفارت امریکا در تهران و نیز کنسولگری آمریکا در تبریز برآمدند. در هر دو مورد اما با اشغال کنندگان برخورد شد و آنان به بیرون از ساختمان رانده شدند.

با این حال سنجابی با دولت اختلاف پیدا کرد،به این خاطر که داماد دکتر یزدی در آمریکا نقش ممتاز را در سفارت ایران در واشنگتن ایفا می کرد و نیز دولت، انتصاب احمد سلامتیان به معاونت وزارتخانه را نمی پذیرفت ولی چون سنجابی مختار بودن در انتخاب همکارانش را شرط کرده بود، دولت این انتصاب را پذیرفت.

برخي روزنامه ها در آن زمان نوشتند سنجابی  چند روز از عید 1358 را در آمریکا به سر برد و به اين خاطر بر وزير خارجه دولت انقلابي خرده گرفتند . (احمد سلامتیان اما این خبر و سفر را تکذیب می کند) . سنجابي در اعتراض به اداره سفارت ایران – توسط شهریار روحانی و حایری و خارج از اراده وزارت خارجه در تهران - و `پاره اي اختلافات كهنه با مهندس بازرگان كه در خاطرات او نمود دارد  استعفا کرد اما به سبب بیماری بستری شد و این بار ( باز آن گونه که در خاطرات خود نوشته است) هاشمی رفسنجانی به عیادت او مي رود و از جانب امام این پیام را مي برد که کناره گیری خود را تا برگزاری همه پرسی جمهوری اسلامی به تاخیر بیندازد. او مي پذيرد  و سه هفته بعد از 
رفراندوم كنار مي رود. 
25 ماه بعد و در 25 خرداد 1360 امام خمینی در واکنش به اطلاعیه جبهه ملی درباره لایحه قصاص آنان را محکوم به ارتداد معرفی کردند و بدین ترتیب به طور کامل از حاکمیت جمهوری اسلامی حذف شدند.

چندی بعد کریم سنجابی، ایران را مخفیانه ترک کرد و پس از سال ها اقامت در آمریکا درگذشت. در مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد خاطرات او نیز ثبت و ضبط شده که در قالب کتاب مستقلی انتشار یافته و به رغم پاره ای مدعاهای تایید نشده مورد توجه قرار گرفته است.

سنجابی در دولت دکتر مصدق نیز یک چند وزیر فرهنگ بود و جالب این که  مهندس بازرگان -که 25 سال بعد خود رییس دولت شد- معاون او بوده است.
سنجابی که در هیات همراه دکتر مصدق در دیوان داوری لاهه همراه نخست وزیر ملی ایران بود پس از کودتای 28 مرداد  نتوانست یاران مصدق را متحد نگاه دارد.

2- دومین وزیر خارجه جمهوری اسلامی و دولت موقت ابراهیم یزدی است که هم اینک در تهران زندگی می کند.



مهم ترین و بحث انگیز ترین اتفاق دوران وزارت دکتر یزدی مذاکره با زیبگنیو برژیسنکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر و در حاشیه جشن های سالگرد استقلال الجزایر بود.

اعضای هیات اعزامی از ایران به سرپرستی مهدی بازرگان (نخست وزیر) و با عضویت مصطفی چمران ( معاون نخست وزیر ) و ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه با مقام آمریکایی دیدار کردند.

این ملاقات درحالی صورت پذیرفت که زمزمه سفر شاه از مکزیک به آمریکا درگرفته بود و نیروهای سیاسی مختلف در ایران به شدت علیه امریکا موضع می گرفتند.
 این ملاقات یکی از مهم ترین انگیزه های دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برای اشغال سفارت آمریکا در تهران بود. با واقعه 13 آبان 1358 دولت بازرگان استعفا کرد و وزارت دکتر یزدی نیز طبعا خاتمه یافته تلقی شد. البته رهبران نهضت آزادی بارها گفته اند استعفای دولت موقت به خاطر واقعه 13 آبان نبود بلکه در این تاریخ  استعفای دولت پذیرفته شد.

3- با استعفای دولت موقت ، امام شورای انقلاب را مامور اداره دولت کرد و ابوالحسن بنی صدر که برای ریاست جمهوری آماده می شد وزارت خارجه را پذیرفت.



احتمالا با این انگیزه که بحران گروگان ها را حل کند و برای ریاست جمهوری به کارش بیاید.اما کاری نتوانست انجام دهد وبه همان یک ماه بسنده کرد و ترجیح داد پروژه انتخاباتی خود را با وزارت اقتصاد و حذف بهره های بانکی دنبال کند.

4- دومین وزیر خارجه دولت شورای انقلاب، صادق قطب زاده بود. در کتاب خاطرات یک افسر کا.گ.ب در ایران آمده که شوروی از انتصاب او استقبال نکرد چرا که به مواضع ضد روسی شهرت داشت.



در دوران مسوولیت او روابط ایران و شوروی قدری به سردی گرایید خصوصا این که در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام آباد به تندی به مسکو تاخته بود.
هر چند ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی را محکوم کرده بود اما قطب زاده بیش از برآیند سیاست های رسمی از مسکو انتقاد می کرد.

 مهم ترین اقدام دوران وزارت او شایعه باز پس گرفتن شاه از پاناما برای پایان ماجرای گروگان ها بود. اصل قضیه و نگاه داشتن هواپیمای حامل شاه برای چند ساعت درست بود اما قطب زاده قصد استفاده تبلیغاتی داشت تا در کارزار انتخابات به کار او بیاید. البته نتیجه نداد و در انتخابات ریاست جمهوری در قعر جدول قرار گرفت.

با این حال وزیر خارجه باقی ماند و در دولت شهید رجایی ماموریت او پایان یافت. سرنوشت این عضو شورای انقلاب، اولین رییس رادیو و تلویزیون بعد از انقلاب و وزیر خارجه دولت شورای انقلاب تراژیک بود . چرا که دو سال بعد با اتهام طراحی کودتا علیه جمهوری اسلامی و قصد جان امام با حکم حجت الاسلام محمدی ری شهری رئیس دادگاه انقلاب ارتش ، در 24 شهریور 1361 اعدام شد.

دادگاه قطب زاده
قطب زاده در دادگاه ؛ او یک ماه بعد از گرفتن این عکس اعدام شد.
(نفر وسط با پیراهن خاکستری)


محاکمه قطب زاده از 21 مرداد 1361 با این اتهامات آغاز شد: قیام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، رهبری شبکه براندازی به نام نجات انقلاب اسلامی ، همکاری با ضد انقلابیون و مفسدین جنگل های شمال و مطلع بودن از وقایع آمل ، درخواست کمک از قشقایی ها برای براندازی، اعزام نماینده به خارج برای دریافت اسلحه ، گرفتن کمک مالی و اطلاعاتی از دشمنان جمهوری اسلامی.
علاوه بر این ها در حکم اعدام به اتهام "طرح توطئه برای ترور حضرت امام" هم اشاره شده است.

او تنها وزیر جمهوری اسلامی بود و هست که اعدام شده است و سومین وزیر خارجه ایران که اعدام می شد. پیش از او عباس علی خلعتبری و سید حسین فاطمی چنین سرنوشتی داشتند.

در اردیبهشت 59 و در دوران همین وزیر حمله ناکام امریکا برای آزادی گروگان ها و واقعه طبس اتفاق افتاد. عملیاتی که آمریکایی ها به  آن عنوان « نور سبز» داده بودند و در عمل به یک تاریکی مطلق بدل شد.
در پی آن روابط ایران و آمریکا به خواست جیمی کارتر قطع شد. قطع رابطه ای که تا امروز ادامه یافته است.

5- محمد علی رجایی در دولت خود قصد داشت میر حسین موسوی ،سردبیر وقت روزنامه جمهوری اسلامی را به عنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کند ؛ بنی صدر(رئیس جمهور وقت) اما زیر بار نرفت. شهید رجایی نیز گزینه دیگری پیشنهاد نکرد و تا روز آخر ریاست جمهوری بنی صدر و در گرماگرم جنگ ایران و عراق کرسی وزیر خارجه در دولت خالی بود و رجایی خود سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده گرفت و به نیابت از خود بهزاد نبوی را گماشت.



در مهر ماه 59 نیز به همین خاطر همراه بهزاد نبوی به سازمان ملل رفت. مهم ترین اتفاق این دوران غیر از در جریان بودن جنگ، توافق نامه الجزایر برای آزادی گروگان ها بود. اين بار به جاي بازرگان و چمران و يزدي ، بهزاد نبوي و احمد عزيزي رهسپار الجزاير شدند و اصل موضوع استخلاص از دردسر گروگان ها آن قدر اهميت داشت كه بحث بر سر مفاد بيانيه در مرتبه بعد قرار گرفت.

6- بلافاصله پس از برکناری بنی صدر، شورای موقت ریاست جمهوری ( مرکب از روسای دو قوه و نخست وزیر) میر حسین موسوی را به عنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کرد تا کشور بیش از آن از نبود رییس دستگاه دیپلماسی آسیب نبیند.  هر چند اين معرفي بهانه اي براي تازه شدن اختلافات كهنه حسن آيت با موسوي از بدو تاسيس حزب جمهوري اسلامي شد اما استناد به تاييدات و حمايت هاي آيت الله شهيد بهشتي  و ديگر رهبران حزب ، موسوي را سرانجام به باغ ملي رساند. اگر نخست وزير بعدي (دكتر باهنر ) به شهادت نمي رسيد چه بسا دوران طولاني وزارت خارجه به نام او ثبت مي شد اما اقامت او در باغ ملي 4 ماهه بود چون بايد روانه پاستور و نخست وزيري مي شد. 
و

مهم ترین رخداد  دوران كوتاه وزارت او را مي توان تشکیل جبهه مشترک میان ایران و سه کشور عربی سوریه، لیبی و الجزایر دانست كه مانع از آن شد كه صدام حسين مدعي شود در جنگ با ايران از حمايت تمامي اعراب برخوردار است.

7- با ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای در مهر ماه 60 ودر پی آن نخست وزیری موسوی ، دکتر علی اکبر ولایتی که پیش از آن موفق به جلب رای اعتماد نمایندگان برای تشکیل دولت نشده بود به عنوان وزیر خارجه معرفی شد و به عضویت دولت درآمد.


او 16 سال در این مسند باقی ماند و عضویت در چهار دولت و همکاری با  دو رییس دولت و دو رییس جمهور را تجربه کرد. طبعا در این 16 سال اتفاقات مهم و متنوعی رخ داد. اشاره به همه آنها گفتار مستقلی می طلبد اما می توان سه مورد را مهم تر دانست: یکی سفر روبرت مک فارلین از طرف کاخ سفید به تهران در سال  1365که واکنش های بسیار در پی داشت و امام قول دولت و وزارت خارجه را پذیرفتند و 8 نماینده مجلس را به خاطر طرح سوال از وزیر شماتت کردند.

دیگری قبول قطعنامه 598شورای امنیت سازمان ملل و پایان جنگ ایران وعراق و سومی ماجرای رستوران میکونوس که روابط ایران و اروپا را دستخوش بحران بی سابقه ای کرد به گونه ای که روزی که ولایتی وزارت خارجه را ترک می کرد سفیران 15 کشور اروپایی در تهران نبودند.

8- سید محمد خاتمی برای وزارت خارجه ، کمال خرازی را در نظر گرفت و تمام هشت سال دولت اصلاحات در این مقام باقی بود.
سیاست خارجی در این دوران با تنش زدایی، گسترش ارتباط با اروپا خصوصا دو کشور فرانسه و ایتالیا و در مرتبه بعد آلمان و مذاکرات فشرده مربو ط به پرونده هسته ای در دو سال آخر شناخته می شود.



مهم ترین دستاورد این دوره شاید ابراز تأسف وزیر خارجه وقت آمریکا- مادلین آلبرایت- به خاطر دخالت در کودتای 28 مرداد باشد یا سیاست هایی که ایران را از آتش جنگ های منطقه ای  (دو حمله آمریکا به عراق و افغانستان) دور نگاه داشت.خرازي پس از دولت اصلاحات و طي حكمي از جانب مقام معظم رهبري به رياست شوراي راهبردي روابط خارجي منصوب شد. رييس و اعضاي اين شورا اما اطلاعاتي درباره فعاليت هاي آن و تميماتي كه اتخاذ كرده منتشر نكرده اند.

9- در دولت نهم و دهم منوچهر متکی وزیر خارجه شد. تمام 6 سال وزارت او یک طرف و نحوه برکناری در سنگال و در یک جریان سفر رسمی به این کشور افریقایی یک طرف. این عزل چنان ناشایست و تعجب آور بود که در ایام انتخابات که متکی کاندیدا شده بود هر جا که پا می گذاشت در این باره مورد سوال قرار می گرفت.



احمدی نژاد وقتی برای برکناری او مصمم تر شد که متکی در برابر موازی کاری هایی که او و مشایی می خواستند بر وزارت خارجه تحمیل کنند، موضعی محکم گرفت و مقابل شان ایستاد.

یکی از مهمترین دستاوردهای دوران صدارت منوچهر متکی بر دستگاه سیاست خارجی ایران اخذ پذیرش میزبانی ایران بر جنبش عدم تعهد و ریاست سه ساله جمهوری اسلامی ایران بر این جنبش است.

او در پاسخ به اصرار خبرنگاران گفته است پس از اتمام ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و هنگامی که به یک شهروند عادی بدل شد ابعاد ناگفته این ماجرا را فاش کند. تنها یک هفته دیگر احمدی نژاد دولت را به حسن روحانی تحویل خواهد داد و قابل پیش بینی است که خبرنگاران به مصداق« الوعده وفا» سراغ آقای منوچهر متکی بروند.

10- در پی عزل منوچهر متکی، احمدی نژاد، رییس سازمان انرژی اتمی را برای وزارت خارجه در نظر گرفت. علی اکبر صالحی دانش آموخته دانشگاه بیروت بود و  از حیث تبار خانوادگی و شخصیت علمی از دیگر وزیران دولت احمدی نژاد قابل تمایز است. با این حال بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی بر این باورند که دستگاه دیپلماسی در قبال تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه منفعلانه عمل کرده است.
صالحی بعد از پیروزی روحانی ، کوشید بخشی از ضعف عملکرد دوران وزارتش را با تحرک و فعالیت در انتقال پیام های تبریک رهبران خارجی پس از انتخاب حسن روحانی و تدارک میزبانی از میهمانان ویژه مراسم تحلیف رییس جمهور منتخب جبران کند.



اینک از محمد جواد ظریف به عنوان گزینه وزارت امور خارجه در دولت جدید یاد می شود. اما چه او و چه دیگری که هدایت دستگاه دیپلماسی را بر عهده گیرد با چالش های متعددی روبه روست.

شاید در تاریخ 34 ساله جمهوری اسلامی هیچ گاه این ماموریت چنین خطیر نبوده است چرا که اکنون چالش اصلی ، شورای امنیت سازمان ملل و قطعنامه های تحریم است.

  وزیر خارجه در ایران به دبیر کل سازمان ملل شبیه است زیرا بیش از آن که اراده و قدرت خود را اعمال کند نمادی از برآیند نیروهای مختلف به حساب می آید. شاید به خاطر همین نکته ظریف باشد که از جواد ظریف بیش از دیگر دیپلمات ها به عنوان گزینه جدی و جدید وزارت خارجه یاد می شود و باید دید که آیا او وزیر خارجه دولت تدبیر و امید خواهد بود یا بار این مسوولیت سنگین بر دوش دیپلمات دیگری گذارده خواهد شد؟

ارسال به دوستان