خبرآنلاین: اگر هواپیما، بالون، هلیکوپتر و هاورکرافت را با هم ترکیب کنید، چه به دست میآورید؟ هواپیمایی عظیم و پر شده با گاز هلیوم و مناسب پرواز از باندهای فرودگاهی بسیار کوتاه.
اگر هواپیما، بالون، هلیکوپتر و هاورکرافت را با هم ترکیب کنید، چه به دست میآورید؟ جواب این سوال در یک هواپیمای شکم گنده پر شده با گاز هلیوم است که میتواند در باندهای فرودگاهی بسیار کوتاه بلند شود و بنشیند. این طرح به هواپیما اجازه میدهد تا منابع اورژانسی را به نواحی آسیب دیده که در آنها جادهها و باندهای فرودگاهی خسارت دیدهاند، منتقل کند.
به گزارش نیوساینتیست، در حال حاضر، مطالعات امکان سنجی این هواپیمای ویژه، در پروژه پرواز و فرود در باندهای بسیار کوتاه در هر جای ممکن (یا ESTOLAS) کمیسیون اروپایی، در دست انجام است.
این آزمایش به سرپرستی الکساندر گامالیف از دانشگاه صنعتی ریگای لاتویا (لیتوانی) و دریمیترس دریکاکیس از دانشگاه کرانفیلد انگلستان انجام شده است. چیزی که این گروه تحقیقاتی در ذهن دارند، یک هواپیمای شکم گنده و ملخ دار ساخته شده از فیبر کربن بسیار سبک است. اما به جای یک بدنه معمولی دراز و باریک، یک مخزن داخلی متورم خواهد داشت که میتوان آن را با گاز هلیوم سبک پر کرد تا سبکتر شود.
علاوه بر آن، کل بدنه هواپیما، شکل بال دارد تا بتواند بیشترین نیروی بَرا را در حین حرکت فراهم کند. به گفته گامالیف، این بدان معنی است که هواپیما میتواند در سرعتهایی کمتر در مقایسه با هواپیمایی معمولی در همان اندازه، از زمین برخاسته یا فرود بیاید، و نیاز به باندهای کوتاهتری دارد. و مخزن آن، میتواند علاوه بر هلیوم، با بار نیز پر شود.
حالا هاورکرافت با چرخاندن یک پروانه افقی که در پهلوی هواپیما نصب شده، میتوان هواپیما را به طور عمودی از زمین بلند کرد یا آن را پایین آورد. به گفته گامالیف، هواپیما حتی میتواند وقتی روی زمین قرار دارد نیز، با حبس باد در فضای زیر بدنه، تبدیل به هاورکرافت شود.
گامالیف میگوید: «هلیوم با ایجاد شرایط مشابه بالون، امکان صعود و فرود در باندهای بسیار کوتاه را میدهد؛ ولی با توان حمل بار بسیار بیشتر از هلیکوپتر (بالگرد). ویژگیهای هاورکرافت هم احتمال فرود روی هر سطح، مثل آب یا برف را بیشتر میکند و این میتواند برای ارسال سریع بار به جاهای دور، مانند سایتهای جدید اکتشاف نفت، به کار گرفته شود.
ESTOLAS راهگشای یک حوزه کاملا جدید نیست. پیش از این، یک بار در سال 1995/1374، تلاش گروهی از مهندسان در ریگا برای تکمیل پروژهای بازمانده از دوران اتحاد جماهیر شوروی با شکست مواجه شد. در آن زمان، گروهی به رهبری الکساندر فیلیمینوف، در نظر داشتند یک طرح ترکیبی را بیازمایند که متاسفانه بیش از حد ناپایدار بود. هواپیما پرواز کرد، ولی اصلا خوب نبود و چندان هم اوج نگرفت؛ و هیچ جا هم حاضر نشد برای ادامه کار، از آن حمایت مالی کند.
این بار، گروه ESTOLAS فکر میکند که کامپیوترهای پیشرفته پرواز، میتوانند بر مشکل ناپایداری غلبه کنند. البته این طرح یاز به تکامل خیلی بیشتری دارد. ولی در حال حاضر، دانشمندان در حال انجام آزمایشهای تونل باد هستند. در مرحله بعد قرار است مدلهای کنترل از راه دور آن را نیز آزمایش شود تا با توجه به نتایج، در مورد ادامه کار برنامهریزی شود.
بیل بروکز، مهندس هواپیماهای سبک از انجمن هوانوردی سلطنتی لندن، میگوید که چالش کلیدی در این نوع هواگردها، غلبه بر نیروی پسای ناشی از مخزن هلیوم است که باعث کاهش سرعت هواپیما میشود؛ هرچند که در مقابل میتوان از مزیت مانور در فضاهای تنگ، استفاده کمتر از سوخت و کم صداتر بودن از هلیکوپترها، بهره برد.
گای گراتون، مهندس صلاحیت پرواز انجمن هوانوردی سلطنتی، میگوید که ایده ESTOLAS میتواند موفق شود. «مفاهیم آن منطقی هستند و همینک هم در وسایل نقلیه هوایی کار میکنند. سوال این است: آیا این کار اقتصادی خواهد بود؟»