در نظریههای علوم اجتماعی و سیاسی، مفهوم «گفتمان» اصطلاحی است که در چند دهه اخیر به نحو چشمگیری رواج یافته است. برخی آن را به عنوان یک نظریه و برخی به عنوان یک روش ...
سیدرضا صالحی امیری در روزنامه ایران نوشت:
در نظریههای علوم اجتماعی و سیاسی، مفهوم «گفتمان» اصطلاحی است که در چند دهه اخیر به نحو چشمگیری رواج یافته است. برخی آن را به عنوان یک نظریه و برخی به عنوان یک روش در مطالعات اجتماعی مورد تأکید قرار میدهند. بعضی نیز این اصطلاح را به سطح یک «گفتوگو» تقلیل میدهند و آن را با دیالوگ یا گفتوگو اشتباه میگیرند. اساساً «گفتمان» در بسترهایی طرح میشود که ما با دال و مدلول سروکار داشته باشیم. به بیانی سادهتر، نهتنها در عرصه گفتارها، ادعاها، عقاید، آرمانها و اشارات با موضوعی خاص مواجه باشیم بلکه رفتارها، کنشها، منشها و شخصیتها هم با آنها تطابق و همخوانی داشته باشند. جامعه نیز آن را به عنوان یک روش، رویه و سلوک بپذیرد و بدان پایبند باشد.
در چنین وضعیتی گفته میشود که «فضای گفتمانی» در جامعه حاکم شده است. به عنوان مثال در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، گفتمان امام خمینی(ره)، گفتمان دفاع مقدس، گفتمان سازندگی، گفتمان اصلاحات و گفتمان اعتدال حاوی ویژگیهایی است که میتوان آنها را به عنوان «گفتمانهای اصلی جامعه» به شمار آورد. این پنج الگو، کاملاً توانستند در قالب یک «گفتمان» در جامعه ظاهر شوند و بر تمامی حوادث، رخدادها و جریانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور تأثیرگذار باشند و هم از این جریانها و رخدادها نیز به نحوی تأثیر بگیرند. به عنوان نمونه، «دفاع مقدس» به عنوان یک مسأله اصلی جامعه، همواره مورد اشاره و تأکید رهبران سیاسی، اجتماعی و مذهبی بوده است و هم مردم نیز آن را در تمامی مناسبات زندگی اجتماعی خود ملحوظ میداشتند و با دفاع همراهی میکردند. آرمان آن را میپذیرفتند و در بطن حوادث جنگ، حضور فعال مییافتند و در این مسیر فداکاریهای بیشماری تا مرز شهادت و ایثار را به نمایش گذاشتند.
ملاحظه میشود که در آن زمان، فضای حاکم بر جامعه، و در میان مردم و مسئولان کشور، فضای جنگ و دفاع مقدس بود. سخنرانیها، غالباً در اطراف دفاع مقدس و شرایط جنگی حاکم بر کشور بود، مدارس، دانشگاهها، مدارس علمیه، مساجد، خیابانها، محلهها، ادارات، سازمانهای دولتی و خصوصی، ورزشگاهها، کارخانهها، پادگانها، هیأتهای مذهبی و بهطور کلی تمام عرصههای فرهنگی، هنری، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، رسانهای و… بر گفتمان دفاع مقدس دلالت داشتهاند بهطوری که هم متن و هم زمینههای اجتماعی رنگ و بوی دفاع مقدس میداد.
ذکر این نکته نیز شایان توجه است که هر گفتمانی ممکن است حاوی «پادگفتمان» نیز باشد. به ازای قوت و ضعف هر گفتمانی، پادگفتمانها نیز میتوانند شدت و ضعف یا قوت و ضعف داشته باشند.
کشور ما، در خلال سالهای 1368 تا 1376 گفتمان سازندگی و سالهای 1376 تا 1384 گفتمان اصلاحات را تجربه کرد. هسته مرکزی این دو گفتمان، تغییر آرام و تدریجی برخی از روشهایی را شامل میشد که پیش از آن، دچار ناکامی بودهاند.
گفتمان سازندگی و اصلاحات به ثبات کشور اعتقاد داشتند و به اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران پای میفشردند. در عین حال بر این باور بودند که برخی از سیاستهای مبهم و نادرست را در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اصلاح و ترمیم نمایند. فضای حاکم بر «عصر دانایی» نیز این ضرورت را دوچندان مینمود؛ لیکن در برابر این گفتمانها، بتدریج پادگفتمانی شکل گرفت که رادیکالیسم، خشونت و افراطیگری را تشویق مینمود. این پادگفتمان در هر دو سوی نیروهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی قابل مشاهده بودهاند.
از سال 1386 تا امروز، شاهد صفآرایی این گفتمان و پادگفتمان بودهایم، بدیهی است که در این صفآراییها، عقلانیت به ادنی مرتبه خود و احساسات و عواطف به اعلی مرتبه خود میرسد. جامعه نیز پیوسته شاهد چنین کشوقوسهایی میشود که برآیند آن، فرسایش نیروها و عقبماندگی کشور و کاهش رشد وشکوفایی را در پی دارد. با توجه به مجموعه بحرانها، حوادث و مناقشات هشت سال گذشته نیاز به گفتمان جدیدی برای رهایی از چالشهای سیاسی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بشدت احساس میشد. مردم تغییر را در چارچوب قانون و حاکمیت ملی یک ضرورت انکارناپذیر تلقی میکردند. نیاز به آرامش، ثبات، تدبیر، عقلانیت در همه اقشار محسوس و ملموس بود.
در این بستر، طرح گفتمان «اعتدال» توانست توجه بخش وسیعی از نخبگان و جامعه را به خود جلب نماید. بنابراین در چنین فضای پرمناقشه و کسل کنندهای جامعه خسته از تنشها و فشارها گفتمان اعتدال را به عنوان نیاز امروز و ضرورت فردا با آغوش باز میپذیرد.
رفتارشناسی جامعه پس از انتخابات که حاکی از نوعی ثبات، آرامش و امید در میان اقشار اجتماعی است مبین این ادعاست.
یکی از مهمترین دلایل ورود گفتمان اعتدال به جامعه هم چنین جامعهای شدن و اپیدمیک شدن آن صف آرایی پادگفتمان اعتدال (افراطی گری و احساس گرایی) در قبال تدبیر و عقلانیت خواهد بود. در حقیقت هر میزان جریان پادگفتمان، فضای تخریبی را گسترش دهد به همان میزان گفتمان اعتدال، ظرفیت و فرصتهای جدیدی در بطن خود بازتولید خواهد کرد.