۰۳ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۲۹۰۱۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۴ - ۱۶-۰۱-۱۳۹۳
کد ۳۲۹۰۱۳
انتشار: ۱۷:۵۴ - ۱۶-۰۱-۱۳۹۳

وزیر خارجه دوم ایران کیست؟

از زمان روی کار آمدن روحانی که زنگنه را بار دیگر به عنوان وزیر نفت به فعالیت بازگرداند، وی نقش برجسته ای در بازسازی دیپلماتیک و اقتصادی ایران داشته و توانسته معاملات قابل توجهی با عراق، عمان و روسیه داشته باشد و نظر شرکت های نفتی خارجی در پایتخت های اروپایی را به ایران جلب کند.

طی هشت ماه از زمان آغاز به کار حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران، دولت وی سیاست خوشرویی بین المللی را آغاز کرده که باعث خوش بینی برخی ناظران شده و تردید برخی دیگر را تشدید کرده است.

فرارو به نقل از موسسه بروکینگز نوشت: چهره شاخص این کمپین به طور معمول محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران بوده که با درک اهمیت رسانه های اجتماعی و نظارت ماهرانه بر مذاکرات هسته ای به یک شخصیت برجسته تبدیل شده است.

با این حال شخص دیگری نیز وجود دارد که در تلاش بسیار ایران برای ایجاد شکاف در تحریم های بین المللی و بازسازی اقتصاد ایران نقشی به همان اندازه مهم را ایفا می کند: بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران.

مطبوعات ایران زنگنه را «وزیر خارجه دوم» این کشور نامیده اند و این نام چندان دور از واقعیت نیست. وی به عنوان یک تکنوکرات باسابقه که به دلیل بازگشایی پرتکاپوی بخش نفت ایران به روی سرمایه گذاران خارجی، دست کم به اندازه ظریف، یک انتخاب استراتژیک در کابینه روحانی بود. بازگشت وی به راس وزارت نفت بیانگر پایان قطعی افراط ایدئولوژیک دوره احمدی نژاد و عزم تهران برای بازگشت دوباره به تجارت است.

انتصاب دو شخص قدرتمند که به دلیل اشتیاق آشکارشان برای همکاری دوباره با جهان شناخته شده هستند، در دو پست وزارتی مهم اصلا اتفاقی نیست. هم نامزدی زنگنه و هم نامزدی ظریف در ابتدا گله مندی تندروها را به دنبال داشت. با این حال، تایید سریع آنها از سوی پارلمان در ماه آگوست و دامنه آزادی عملی که در بازسازی سیاست گذاری های حساس ایران به آنها اعطا شد، نشان می دهد آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری ایران دستور کار آنها را تایید کرده است. ماموریت آنها به طور مستقیم باهم مرتبط است—پایان دادن به تحریم ها و بازیابی جایگاه ایران به عنوان یک غول نفتی و ظهور یک قدرت منطقه ای. مسیر آینده ایران منوط به موفقیت آنها در دورنمای نامطمئن موجود است.

هر دوی آنها برنامه های عملی را پیگیری می کنند که به عقیده تندروها اصول اساسی انقلاب را زیر پا می گذارد. زنگنه یکی از نیروهای قدیمی انقلاب است، مهندسی که کمک های وی پایه گذار جهاد سازندگی بود. وی هدایتگر تلاش های سازمانی برای ساخت و توسعه روستاها و زیرساخت ها در طول جنگ با عراق بود. این وظیفه مهارت های وی در مبارزات بوروکراتیک را تقویت کرد. چندی پس از آتش بس آگوست 1988 میان ایران و عراق وارد وزارت نیرو ایران شد و طی هشت سال ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی، به عنوان وزیر نیرو ایران فعالیت کرد.

نظارت وی بر وزارت نیرو در حالی آغاز شد که تهران برنامه بازسازی پس از جنگ را آغاز کرد- زمانیکه آسیب های جنگ به نیروگاه های برق هنوز باعث خاموشی دراز مدت پایتخت و دیگر شهرهای ایران می شد. وی بازسازی ظرفیت تولید برق داخلی را به عنوان وظیفه ای خطیر برای بازسازی صنعتی ایران، برعهده داشت. وی به عنوان وزیر شایسته ای شناخته شد که توانست این برنامه را به نتیجه برساند.

پس از روی کار آمدن محمد خاتمی، رئیس جمهور اصلاح طلب ایران، زنگنه وارد وزارت نفت ایران شد و در آنجا برنامه های بلندپروازنه افزایش تولید، حفظ سرمایه گذاری خارجی و اصلاح این بخش را پیگیری کرد. در دوره تصدی وی ایران مناقصه های جدید برای فعالیت های بالادستی را آغاز کرد که توجه تمام شرکت های نفتی اصلی اروپایی و آسیایی را به خود جلب کرد.

در آن زمان و امروز هم، تلاش های زنگنه در کشوری که 70 سال در مبارزه برای بیرون آوردن منابع نفتی خود از کنترل شرکت های خارجی بوده، بحث هایی را به دنبال داشت. وی به عنوان وزیر نفت ایران، حامی سرمایه گذاری خارجی بوده است. رهبری وزارت نفت از سوی زنگنه چندی پس از تشدید تحریم های آمریکا علیه ایران که اقدامات دولت کلینتون را به دنبال داشت آغاز شد. اقدامات دولت کلینتون نه تنها مانع از سرمایه گذاری آمریکا در ایران شد بلکه دیگر سرمایه گذاران خارجی را از سرمایه گذاری در بخش نفت ایران بازداشت.

علیرغم موفقیت زنگنه در دوره فعالیتش، وی هدف اتهامات فساد و انتقادات قرار گرفت. با وجود آنکه تصمیم گشایش بخش نفت به روی سرمایه گذاران خارجی پیش از روی کار آمدن وی، از سوی مقامات عالی رتبه تایید شده بود، حمایت شدید وی از بازگشت شرکت های غربی و تلاش های گسترده وی برای بازسازی این بخش، ناخرسندی هایی را به دنبال داشت.

احمدی نژاد دور نخست ریاست جمهوری خود را مدیون وعده های خود در رابطه با خلاص کردن ایران از دست «مافیای نفت» که کنایه ای به زنگنه، هاشمی رفسنجانی و بسیاری از کسانی که از گشایش بازار نفت ایران سود بردند، بود. زنگنه پست خود را ترک کرد تا در حاشیه بایستد و شاهد ضرباتی باشد که مدیریت آشفته احمدی نژاد بر بخش نفت وارد کرد و تحریم های بین المللی که بخش عمده سرمایه گذاران خارجی را از ایران دور کرد و صادرات ایران را به نیم کاهش داد. این در حالی است که همکاران خود احمدی نژاد در زمان ترک پست متهم به فسادی بزرگ بودند که شامل انتقال دو میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به حساب های خارجی می شد.

از زمان روی کار آمدن روحانی که زنگنه را بار دیگر به عنوان وزیر نفت به فعالیت بازگرداند، وی نقش برجسته ای در بازسازی دیپلماتیک و اقتصادی ایران داشته و توانسته معاملات قابل توجهی با عراق، عمان و روسیه داشته باشد و نظر شرکت های نفتی خارجی در پایتخت های اروپایی را به ایران جلب کند.

وزیر نفت ایران مجبور است در مورد عواقب سیاسی تصمیمات خود در داخل به مجادله بپردازد. وی برنامه سختی در دست اجرا دارد و موانع بالقوه بسیاری در مسیر وی قرار گرفته است. زنگنه تاکنون در شرایطی شبیه به ماه عسل قرار داشته و توانسته ستایش دیگران در مطبوعات ایران را برانگیزد. وی صفحه کاربری با نام خود در شبکه اجتماعی فیس بوک دارد و اخیرا نیز آدرس ایمیل خود را منتشر کرده تا روابط مستقیمی با کارکنان خود داشته باشد. اما اگر یک توافق هسته ای نهایی نشود و تحریم ها تداوم یابند، احتمال ادامه این ماه عسل وجود ندارد.

ارسال به دوستان