شیوا مقانلو میگوید حساسیت روی کلمهها در ممیزی کتابها، کلیت کار و حرف و جهانبینی کتاب را زیر سؤال میبرد.
این نویسنده و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت ممیزی در دولت جدید گفت: به نظر من به این قضیه از دو جهت میتوان نگاه کرد؛ یکی از زاویه کتابهای خودم و دیگری با استناد به حرفهای سایرین. من دو کتاب در دولت قبل برای دریافت مجوز ارائه کردم که یکی غیرقابل چاپ اعلام شد و به یکی هم اصلاحیههای زیادی وارد شد. برنامه نشر چشمه این بود که این کتابها را دوباره برای دریافت مجوز ارائه کند، اما هنوز وضعیت این کتابها مشخص نیست که بخواهم بر اساس آنها درباره ممیزی صحبت کنم. ولی با توجه به حرفهای دیگران، اگر بخواهم منصف باشم، باید تاکید کنم دوستان زیادی هستند که میگویند کتابهایی داشتهاند که مجوز نگرفته بوده یا اصلاحیههای زیادی داشته، اما حالا امکان انتشار پیدا کرده و از این مسئله ابراز خوشحالی میکنند. ولی به هرحال برای اظهارنظر دقیق باید منتظر کتاب خودم بمانم.
او درباره ممیزی در دولت قبل هم گفت: فکر میکنم ممیزی دولت قبل زیاد از حد به چیزهایی میپرداخت که واقعا جا نداشت که درباره آنها اینقدر حساسیت به خرج داد. حتا اگر نفس وجود خط قرمزها اجبارا پذیرفته شود، آنها هم باید منطق داشته باشد، اما اینکه خواننده را به واژههایی چون «موی زیبا»، «صورت قشنگ» و یا «دست بر شانه دیگری گذاشتن» حساس کنیم هیچ فایدهای ندارد جز این که نگاه جنسیتی مؤلف و خواننده را زیاد میکند. در یکی از کتابهای ترجمه من گفته بودند کل داستانی را که در آن عبارت «نیهیلیسم» داشت حذف کنم یا اینکه به داستانی فانتزی درباره زامبیها ایراد گرفته بودند که کل داستان زامبی باید حذف شود و اصلا نباید به وجود زامبیها قائل شد. در حالیکه باید توجه داشت یک نویسنده فضایی فانتزی خلق میکند که ترجمه آن به منزله تایید حضور واقعی آن شخصتها نیست. اینها همه وجه کنایی دارند. حتی تکرار یک واژه از سوی نویسنده هم به معنی تایید آن نیست، چه بسا در نفی یا انتقاد از یک واقعیت موجود باشد. بنابراین با این حساسیت روی کلمهها، کلیت کار و حرف و جهانبینی کتاب زیر سؤال میرود.
مقانلو دربار تأثیر ممیزی بر ادبیات گفت: مسلما ممیزی بر حاصل ادبیات تأثیر دارد. هنگام ترجمه طبیعتا عقل سلیم حکم میکند سراغ کتابی نرویم که نمیشود آن را منتشر کرد، در زمینه تالیف اما فکر میکنم هنرمند در مرحله نوشتن باید بر اساس خلاقیت هنری خود بنویسد و اگر جلو جلو به ممیزی فکر کند، مرده است. ممیزی را باید بگذارد برای دیگران در مرحله آخر و در مرحله نوشتن نباید این کار را بکند. به نظر من نویسندهها باید داستانهای چاپنشده هم داشته باشند؛ اجباری نیست که همه آثارشان را منتشر کنند و از ابتدا به شوق انتشار بنویسند. وجه مهمتر این است که درونیات نویسنده به شکل آفرینش هنری روی کاغذ بیاید.