عصرایران ؛ سعید افشار - در مطلب گذشته عهد کردیم که مطالب مربوط به مدیریت مدرن و اقتصاد کلان را با دوستان عصر ایران به بحث بگذاریم. پرواضح است که تلاش ما درگیر کردن همه همراهان سایت و یا متخصصین امر در مباحث نظری و علمی مدیریت است.
در بحث امروز، تلاش می کنیم زیرساخت های اقتصادی منجر به توسعه پیوسته مدیریت را در معرض قضاوت دانش پژوهان و مدیران بازرگانی و صنعتی قرار دهیم چراکه بر این باوریم بدون اصلاح و تغییر بسترهای اقتصاد، "توسعه" امکان پذیر نیست.
اولین نتیجه اقتصاد آزاد و اقتصاد مبتنی بر بازار و رقابت توسعه علم و تجربه مدیریت خواهد بود.
متاسفانه در کشور ما به دلایل متعدد تاریخی و جغرافیایی هیچگاه اقتصاد رقابتی و آزاد فرصت رشد و تکامل نیافته است.
ریشه تاریخی عدم توسعه اقتصادی حملات مداوم نظامی در سده های اخیر توسط اقوام مختلف به کشورمان است که حتی اجازه رشد فئودالیسم را در ایران نداد طوری که هر بار اشغالگران شروع به مصادره اموال صاحبان مال و منال می کردند، در بخش بدبیاری های جغرافیایی کشور ما به مدت یک قرن در همسایگی کشوری قرار گرفت که فریاد واعدالتای آن گوش فلک را کر کرده بود، استیلای تفکر سوسیالیستی و دولت گرای روس ها نه تنها روشنفکران ها را اسیر بلکه دامن حکومت گران را هم گرفته بود.به عنوان مثال اصلاحات ارضی حکومت محمدرضا شاه که با هدف از بین بردن خان ها و زمین داران بزرگ صورت گرفت، ضربه ای دیگر به پیکر نحیف بخش خصوصی در ایران زد.
این در حالی است که در اقتصاد آزاد و رقابتی است که مدیریت به بار می نشیند. زمانی که بستر توسعه در جامعه ای آماده می شود، علم مدیریت با ارتقاء مداوم و با پذیرفتن اصل تغییرات با توجه به انقلاب فن آوری اطلاعات و عصر اقتصاد شبکه نمود بیشتری خواهد داشت.
برعکس این موضوع، یعنی اقتصاد دولتی و متمرکز بدلیل وجود رانت های گوناگون، روابط شخصی به جای قانونمندی و حفظ اصول علمی و حرکت های مزاجی به جای حرکت منطقی و تغییریابنده خواهد نشست.
تصور مدیریت دولتی در اقتصادهای متمرکز و رانتی بر این است که مدیریت یعنی شرکت در جلسات پی در پی و پاراف مشهور "اقدام طبق ضوابط..." به زیر مجموعه هاست!
متاسفانه در کشورهایی مثل ایران به دلیل وجود درآمدهای نفتی، این روش مدیریت به شدت و سرعت توسعه پیدا کرد. به عنوان مثال مدیران یک بانک برای توسعه کمیت اقدام به ایجاد شبکه شرکت های زیرمجموعه می نمایند، برای ایجاد ساختمان های مورد نیاز خود شرکت ساختمانی درست می کنند، همان شرکت ساختمانی برای تامین تدارکات خود، شرکت های بازرگانی و ... تاسیس می کند و صفی از مدیران برای خود می چیند که کمترین تخصصی ندارند و صد البته فرصت هم دارند که در طول خدمت 40-30 ساله خود در موسسات آموزش عالی خود تاسیس کرده، مدارک دکترا هم بگیرند و از مزایای قانونی آن بهره مند شوند!
مدیریت علم است و در اقتصاد رو به رشد امروز، که به "اقتصاد شبکه" مشهور شده ، به سرعت تغییر یابنده ، لذا در این تغییر و تحولات، تعداد زیادی از مدیران میانی بیکار خواهند شد و به جز مدیران ارشد و مسلط به علم روز فقط تکنیسین ها در سیستم های اداری دوام خواهند آورد. امروز به برکت وجود کامپیوتر، ماهواره ها، فن آوری اطلاعات از راه دور دنیا بسیار کوچک به نظر می رسد.
این تغییرات به همراه تاثیرات و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی انقلاب اطلاعات و نگرش از نوعی دیگر به مدیریت می طلبد که در بحث های آینده بدان می پردازیم چه آن که در این نوشتار به دنبال آن بودیم این است که بدانیم باید نوع نگاه خود را به مدیریت و زیرساخت های آن تغییر دهیم و با نگرشی نو مباحث مدیریتی را پی بگیریم.