روزنامه خراسان نوشت: درگذشت مرتضی پاشایی خواننده جوان پاپ، هواداران وی در تهران و بسیاری از شهرهای کشور را به خیابانها کشاند. اجتماعاتی که با پوشش رسانههای خارجی همچون بیبیسی همراه بود به گونهای که خانواده پاشایی را به واکنش در برابر این شبکهها واداشت تا مانع مصادره و سوءاستفاده از درگذشت فرزندشان شوند.
در مشهد نیز شماری از طرفداران «مرتضی پاشایی» جمعهشب در خیابان هاشمیه گرد هم آمدند و برای ساعاتی سوگواری کردند و به خواندن ترانههای وی پرداختند.
متأسفانه گزارشها حکایت از این دارد که درگیریهای پراکندهای میان تعدادی از جوانان حاضر در خیابان هاشمیه با مأموران پلیس روی داد که طی آن چند نفر دستگیر شدند. ظاهراً این اقدام نیروی انتظامی پس از سوت و کف شماری از اجتماعکنندگان و اقداماتی که مناسب مراسم عزاداری نبوده صورت گرفته است.
این در حالی است که در شهرهای مختلف اجتماعات با همراهی مأموران نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی برای نظم بخشیدن و کنترل ترافیک تا پاسی از شب ادامه داشت و بدون حاشیه هم پایان یافته است. تفاوت موجود بین مشهد و دیگر شهرها نشان میدهد که در عملکرد پلیس مشهد در کنار تمام نقاط قوت آن و امنیت بالایی که در این کلان شهر ایجاد شده است، نقایصی نیز وجود دارد.
در واقع نحوه مواجهه با این نوع اجتماعات مدلهای تجربه شده و شناخته شدهای دارد و ظرافتهای خاص خود را طلب میکند. بدون شک کنترل و حفظ نظم برای اجتماعات مشابه اجتماع جمعهشب هاشمیه مشهد بیش از آنکه نیاز به حضور مستقیم و در صحنه نیروهای ویژه با ادوات انتظامی داشته باشد نیاز به نیروهای آموزش دیدهای دارد تا با همراهی جمعیت فضای آرام و کنترل شدهای را فراهم کنند، همانگونه که در سایر نقاط کشور از تهران، قم، اصفهان، شیراز و تبریز تا آبادان، زنجان، یزد، سمنان، بندرعباس و انزلی نیروهای انتظامی برای کنترل نظم و امنیت در حاشیه اجتماعکنندگان قرار گرفتند و بدون هیچگونه دخالت مستقیمی تنها به برقراری نظم و انضباط اجتماعی و ترافیکی مبادرت کردند.
به نظر میرسد که با هر تجمعی یا پدیده اجتماعی میتوان امنیتی برخورد نکرد و میتوان از پتانسیلهای مردمی برای کنترل و ایجاد نظم و آرامش در اجتماعات اینچنینی استفاده کرد، بدون آنکه از هیچ، مسأله ساخته شود و زمینه را برای بزرگنمایی و سوءاستفاده رسانههای بیگانه ایجاد کند.