۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۷۰۸۳۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۳ - ۲۲-۰۹-۱۳۹۳
کد ۳۷۰۸۳۸
انتشار: ۱۶:۳۳ - ۲۲-۰۹-۱۳۹۳

ماساژ و واکس نذری در کربلا (+عکس)


خیابان‌های منتهی به بین‌الحرمین در کربلا را موکب‌هایی فرا گرفته که هریک به فراخور نذرشان، خدمتی به زائران حسینی (ع) می‌دهند، از موکب‌هایی که به بزرگ‌ترین عشایر عراق تعلق دارد تا کودکانی که به تبع بزرگ‌ترها نمی‌خواهند از قافله‌ی تکریم زائران جا بمانند.

به گزارش خبرنگار اعزامی ایسنا به عراق، بین همه‌ی موکب‌دارها، آن‌هایی که برای زائران، قلیان چاق می‌کنند یا آن‌هایی که پاهای خسته‌ی زائران را ماساژ می‌دهند یا کفش‌های‌شان را واکس می‌زنند، از همه بیشتر توجه‌ها را جلب می‌کنند.

موکب‌های نذر ماساژ و واکس کفش در مسیر پیاده‌روی نجف به کربلا بیشتر دیده می‌شود؛ خادمانی که زائران پیاده را فرا می‌خوانند و پاهای خسته و تاول‌زده‌شان را ماساژ می‌زنند و آغشته به پماد می‌کنند.

شهر کربلا، خیابان بلندی به نام «الوائلی» دارد که اکنون در سراسر آن، موکب‌هایی قرار دارند که محل استراحت و توزیع غذاهای نذری هستند، اما وسط این همه موکب بزرگ و کوچک، چند کودک و نوجوان نشسته‌اند و با اصرار، زائران در حال حرکت به سمت بین‌الحرمین را دعوت می‌کنند تا پاهای خسته‌شان را ماساژ بدهند یا کفش‌های‌شان را واکس بزنند. اتفاقا خوب و با دقت هم واکس می‌زنند، چون نیت‌شان تکریم زائر است.

وقتی هم که یک زائر ایرانی می‌بینند، با فارسی دست و پا شکسته می‌گویند: «حاجی، حاجی، واکس».

اگر زائری صندل یا کفشی که به واکس احتیاج نداشته باشد به پا داشته باشد، اصرار می‌کنند که پاهای زائر را بشورند و ماساژ بدهند.

بین موکب‌های شلوغ، چادر مسافرتی کوچکی هم دیده می‌شود که یک موتور برق دارد و چند پریز را گذاشته‌اند تا زائران موبایل‌های خود را شارژ کنند.

بین راه نجف تا کربلا هم موکب‌هایی هستند که به رسم عراقی‌ها، در کنار چای عراقی، برای زائران قلیان چاق می‌کنند تا خستگی را از جان‌شان دور کنند. البته طرفدار این موکب‌ها بیشتر خود عرب‌ها هستند.

این‌ها فقط پرده‌هایی کوچک از عشق مردمی است که این روزها در خیابان‌های کربلا زیاد دیده می‌شود.



برچسب ها: ماساژ ، واکس ، کربلا
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۳
غیر قابل انتشار: ۰
هادی لر
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
10
214
بنده پرستار هستم ساکن مورموری ایلام. ماموریت داشتم 4 روز در درمانگاه پایانه مرزی مهران شیفت بدم// واقعا اوضاع بدی بود. خیلی ها گم میشدند. چندین فوتی هم اینور مرز داشتیم/چنتاشون کودک و افغان بودند. ولی خیلی ها که داشتند برمیگشتن از پذیرای گرم عراقی ها میگفتند. که جوراباشون رو هم میکندند و حمامشون میکردند. باید سال های آینده منسجم تر باشند/ مثلا هیج تدبیری برای گم شده ها در نظر نگرفته بودن.نظافت شهرداری تهران در مرز ایران قابل ستودنی بود.
تبلیغات بد تلویزیون رو نباید فراموش کرد که همه چیز رو خیلی آروم نشون میداد در صورتی که مسیر پر بود از سختی راه.....