عصرایران؛ احسان محمدی - «فیلمفارسی» اصطلاحی است که اولین بار توسط دکتر هوشنگ کاووسی درمجله فردوسی برای سینمای عامه پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن هم فیلم «گنج قارون» است.
این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفههایی همچون داستانپردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کابارهای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشقهای غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلمها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند و در فضایی ایرانیزه ساخته میشدند.
كاووسی اصرار میكرد كه فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود كه میخواست از بههمآمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه كند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژهی «فیلمفارسی» سینمایی را هدف میگرفت که بهزعم خودش نه «فیلم» بود و نه «فارسی»؛ بلکه آمیزهای نچسب از این دو بود.
صحنه بازسازی شده فیلمفارسی برای یک نمایش با مولفه «کلاه مخملی»
حالا رسیده ایم به «فوتبالفارسی»! پدیده ای که گمان می کنیم «فوتبال» است. اخراج رسول خطیبی مربی موفق نیم فصل اول لیگ برتر از هدایت تیم تراکتورسازی با آن کیفیت و نمایش درخشان شگفت انگیز بود.
گفت وگوی کوبنده مجتبی جباری هافبک سابق استقلال درست شب بازی تیم ملی با قطر هم حیرت انگیز بود! ماجراهای پیرامون باشگاه پرسپولیس از زندانی شدن مدیرعامل تا ادعای گلزنی برای این تیم توسط وزیر ورزش هم خارق العاده است.
مصاحبه های نامرتبط به زمین بازی هم به حوزه فوتبالفارسی تعلق دارد. این که مربیان و پیشکسوتان داخلی سرمربی تیم ملی را به چشم کسی نگاه می کنند که برای فوتبال ایرانی کیسه دوخته و حتی در مواردی او را به «سیاه بازی» و «سیاه کاری» متهم می کنند و عملاً زمینه ای برای رسیدن به یک افق ونگاه واحد وجود ندارد نیز فوتبالفارسی است. اینکه تماشاگران یک بازی فوتبال به جای دنبال کردن بازی تمام تمرکزشان را صرف ساختن شعارهای فلفل دار برای تحقیر و تمسخر دروازه بان تیم رقیب کنند هم ...
زمانی ناصر حجازی فقید با همان زبان صریح و صادق خود گفته بود در لیگ حرفه ای فقط شماره بازیکنان حرفه ای( خارجی) شده است! طعنه ای به کیفیت حقیرانه بازی و سبک و سیاق محلی برگزاری مسابقات.
حالا بعد از چندین دوره هنوز بسیاری از بازی ها را نمی توان با حوصله نگاه کرد، هنوز مدیرعامل ها به جای مربیگری انتظار شعبده بازی دارند و هنوز یاد نگرفته ایم که فوتبال مدرن توسط انسان های توسعه یافته و در فضایی محترم ساخته می شود نه در میانه جدال های دو قطبی عشق و نفرت.
اگر در عرصه بین المللی حرفی برای گفتن نداریم مقصر تنها « بن ویلیامز» داور استرالیایی نیست، وقتی قادر به تایپ بدون غلط یک نامه انگلیسی برای ارسال به مجمعی حتی در سطح آسیا نیستیم چطور انتظار داریم کرسی های بین المللی را تعارف مان کنند؟
... باور کنیم با این شکل و شمایل به هیچ جایی نمی رسیم. درست مثل فیلمفارسی هایی که تنها مصرف داخلی داشتند. می ساختند و می فروختند و برخی حالشان را می بردند بدون اینکه قدمی به بزرگ شدن سینما در ابعاد جهانی کمک کند.
«گاو» این فوتبال کجاست؟