«لئوناردو داوینچی» را بیشتر بهعنوان خالق نقاشی مشهور و رازآلود «مونالیزا» یا همان «لبخند ژکوند» میشناسند؛ اما واقعیتهایی درباره شخصیت و توانمندیهای این چهره ماندگار وجود دارد که کمتر کسی از آنها خبر دارد.
به گزارش ایسنا، اگر نمیدانستید که این هنرمند بزرگ ایتالیایی مخترع مسلسل و تلمبه بوده، بهخاطر روحیات لطیفش پرندهها را میخریده و آزاد میکرده و برای برطرف کردن عطش کنجکاویاش، مردهها را کالبدشکافی میکرده است، این گزارش را بخوانید.
* لئوناردو داوینچی یک گیاهخوار سفت و سخت بود. او این رژیم غذایی خاص را در زمانی که اصلا معمول نبود، پیش میگرفت. پژوهشی که در سال 2010 درباره زندگی و رژیم غیرمعمول او انجام شد، نشان داد احتمالا او بهخاطر سکته قلبی که پشت سر گذاشت، گیاهخوار شد.
* داوینچی به «بدخوانی» مبتلا بود، یعنی در نوشتن، خواندن و هجی کردن کلمات مشکل داشت. البته خوشبختانه استعداد نقاشیاش خوب بود!
* این هنرمند و مخترع بزرگ ایتالیایی اولین فردی بود که علت آبی بودن رنگ آسمان را توضیح داد. اگر برایتان جالب است، علت این پدیده علمی اینگونه توضیح داده شده است: نور خورشید بهوسیله مولکولها و ذرات گرد و غبار موجود در آسمان که معمولا در مقایسه با طول موجهای نور مریی بسیار کوچک هستند، پراکنده میشود. به این ترتیب، نور طول موجهای کوتاه (مانند نور آبی) بسیار شدیدتر از نور طول موجهای بلندتر بهوسیله این ذرات پراکنده میشوند. وقتی به آسمان صاف نگاه میکنیم، بیشتر این نور پراکنده شده است که به چشم ما میرسد. بنابراین دامنه طول موجهای کوتاه پراکندهشده و حساسیت چشم انسان به رنگ، به دیدن رنگ آبی منجر میشود.
* برای دلخوشی مدافعان حقوق حیوانات هم که شده بهتر است بدانید، داوینچی پرندههای قفسی را میخرید و آزاد میکرد.
* خالق «مونالیزا» به اصطلاح معروف «ذوالیمینین» بود؛ یعنی میتوانست با دست راست معمولی و با دست چپ، برعکس بنویسد. او برای طرحهای خود بهوسیله خط معکوس، یادداشتهایی را نوشته که فقط آنها را در آیینه میتوان خواند. مقالات داوینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیرعملی شامل آلات موسیقی، پمپهای هیدرولیک، توپهای بخار، سپرهایی خاص و ... است. دیگر اختراعات او شامل مسلسل، بادسنج، ساعت و تلمبه است.
* این شخصیت برجسته برای اینکه از چگونگی کارکرد بدن انسان سردرآورد، به کالبد شکافی اجساد میپرداخت و از همین راه به درک جدیدی از ساختار بدن انسان رسید. داوینچی اولین فردی بود که متوجه شد سالهای عمر هر درخت معادل تعداد حلقههایی است که در مقطع افقی تنه آن پدید آمده است. او اولین کسی بود که اندامهای بدن انسان را با برش مقطع طراحی کرد. گفته میشود او برای درک بیشتر آناتومی بدن، اتودهای فیگوراتیو بسیاری از بدن مردهها میزد.
پژوهشهای او در عرصه کالبدشکافی، به خلق طراحهایی فوقالعاده دقیق و زیبا ختم شد که از آن میان میتوان به طراحی مدادی «جنین در رحم» اشاره کرد. این اثر با وجود برخی اشکالها، چنان با واقعیت انطباق دارد که امروزه نیز میتواند در آموزش پزشکی مورد استفاده قرار گیرد. «اروین پانوفسکی» درباره این بُعد از توانمندیهای داوینچی نوشته است: در آن زمان کالبدشکافی بهعنوان یک علم بدون داشتن روشی برای حفظ مشاهدات در پروندههای نموداری و به صورت کامل و دقیق و سهبعدی، غیرممکن بود.
* مدارک تاریخی حاکی از آن است که داوینچی و میکلآنژ رقیب و دشمن هم بودند. «جوناتان جونز» در کتاب «نبردهای شکستخورده: لئوناردو، میلکلآنژ و دوئل هنری که رنسانس را تعریف کرد» نوشته است: این دو هنرمند آنچنان نسبت به هم حساسیت داشتند که بیشتر اوقات در جمع، یکدیگر را مورد اهانت قرار میدادند.
* مونالیزا بیشتر خوشحال است و کمی منزجر! «لبخند ژکوند» قرنهاست مورد توجه علاقهمندان به هنر قرار دارد و علت اصلی آن حس عجیبی است که چهره این زن رنسانسی به مخاطب منتقل میکند. مجله «دیسکاوری» چند سال پیش مقالهای چاپ کرد که در آن درصد حسهای مختلف صورت «مونالیزا» را به تفکیک بررسی کرد.
پژوهشگرانی از دانشگاه آمستردام و ایلینویز با بهکارگیری یک نرمافزار اعلام کردند در شاهکار داوینچی 83 درصد حس خوشحالی، 9 درصد انزجار، 6 درصد ترس و 2 درصد عصبانیت مشاهده میشود.
گمانهزنیهای زیادی درباره مدل این تابلوی نقاشی مطرح شده است، مثلا اینکه داوینچی در خلق این اثر کمال صداقت را داشته و در به تصویر کشیدن زیبایی این زن اغراق نکرده یا اینکه به ادعای کارشناسان هنری چین، زمینههای پشت تصویر برگرفته از نقاشیهای چینی است. کارشناسان همچنین مدعی شدهاند که داوینچی برای به تصویر کشیدن شاهکار هنریاش از یک مدل مرد، صورت مادرش و حتی تصویر خود در آیینه استفاده کرده است.
* داوینچی که چنگنواز چیرهدستی بود، اولینبار بهعنوان یک موسیقیدان به دربار میلان معرفی شد، نه یک نقاش! «واساری» شاگرد معروف داوینچی، او را یک نوازنده متبحر میدانست. لئوناردو در سال 1482 چنگی نقرهای را بهشکل سر اسب ساخت و از سوی «لورنزو دو مدیسی» مأمور شد این ساز را بهعنوان پیشکش صلح به دوک میلان هدیه کند.
* «مونالیزا»یی که مردم دستهدسته برای دیدنش راهی موزه «لوور» پاریس میشوند، نقاشی مورد علاقه داوینچی بوده، تا حدی که گفته میشود او هر جا میرفت، این تابلو را همراه خود میبرد. وجود مثلثی طلایی در نقاشی برجسته داوینچی یکی از نظریاتی است که قرینگی کامل این تابلو را به اثبات میرساند. با وصل کردن نقاط طلایی این نقاشی، شکلی جاممانند ظهور میکند که گفته میشود همان جام مقدس مسیحیان است. «دن براون» در کتاب پرفروش «رمز داوینچی» خود به این تئوری پرداخته است.
سرقت تابلوی «لبخند ژکوند» در سال 1911 شهرت این اثر را جهانی کرد، اما چاپ کتاب «رمز داوینچی» به قلم «دن براون» بود که بازار حدس و گمانها درباره راز سر به مُهر این بانوی قرن شانزدهمی را تا سر حد ممکن داغ کرد.