ایسنا - رضا ساکی - سالهاست که درباره زمینخواری در گردنه حیران صحبت میشود اما هیچ وقت مثل حالا قضیه بیخ پیدا نکرده بود. آن سالها چون کم میخوردند و به اندازه میخوردند و با هم میخوردند کسی پی داستان را نمیگرفت. در آن سالها با این که میخوردند اما گردنه حیران هنوز درختان زیادی داشت و از زیباییاش کم نشده بود.
حالا اما حیران به دشت پر از ویلا تبدیل شده است. علاوه بر این برخی دوستانِ بخور، تکخور شدهاند و در این تکخوری تا قله کوه را هم خوردهاند و به روستاخواری روی آوردهاند. به همین دلیل است که حساسیت ایجاد شده و آنهایی که دستوپایی در ماجرا دارند سعی در لو دادن هم دارند.
یکی فهرست زمینخواری خانوادگی از دیگری رو میکند و یکی فهرست بلندی از اسامی زمینخوران وابسته به دیگری منتشر میکند و... . متاسفانه این بگمبگمها هم در صحن مجلس اتفاق میافتد؛ یعنی جایی که باید منزه باشد از بگمبگم.
واقعا مرحبا به بابک زنجانی و تیمش که همه سکوت کردهاند و مرد و مردانه پشت هم ایستادهاند. آفرین. کار اصولی یعنی این؛ نه این که تا چک اول را خوردی همه را لو بدهی.
به هر حال آنچه مسلم است این است که یکی با آتشسوزی صوری در جنگلها زمین را صاف کرده و ویلا ساخته است. یکی برای ساخت هتل زمین گرفته و آن را فروخته است و به کانادا (مقصد و آمال ایرانیهایی که در حیف اموال عمومی استادند) رفته است و دیگری زمین متری سه میلیون تومان را متری 100هزار تومان خریده است.
نکته مهمتر این است که طبق ادعاها حتی به خبرنگاری که با پسر یکی از این افراد دوست بوده، 17 هکتار ساحل رسیده است. یعنی هر کس که از دور هم دستی در این پرونده داشته صاحب بخشی از مملکت شده است.
واقعا اگر به جای درس خواندن میرفتم با همین آقا پسر دوست میشدم الان وضعم خیلی بهتر از این بود. شما آشنای گردنکلفت ندارید که پسر همسن من داشته باشد؟
باقی بقایتان