عصر ایران؛ سروش بامداد- اعلام ممنوعیت فعالیت یا اصطلاحا «ممنوع-کاری» یا چنان که رایج است «ممنوعالکاری» 24 چهره شاخص موسیقی ایران که اصل فعالیت خود را در داخل کشور متمرکز کرده و از محبوبیت فراوان هنری و اجتماعی نیز برخوردار هستند و غالبا از نام فراتر رفته و به «برند» تبدیل شدهاند، یک شوک به موسیقی ایران و فراتر از آن جامعه هنری به حساب میآید.
هر چند امیدواریم در حد شایعه باشد یا منتفی شود اما به هر صورت موضوعی قابل تامل است زیرا جامعه نسبت به آن حساسیت نشان میدهد.
ماجرا از این قرار است که بر پایه اخبار غیر رسمی نامهای در اختیار برخی خوانندهها قرار گرفته و در آنها دلایل این ممنوعیت چنین برشمرده شده است: همکاری با سایت «رادیو جوان»- [که به رادیو جوان صدا و سیما ربطی ندارد]، پخش کلیپ (نماهنگ) در شبکههای ماهوارهای، برخی تخلفات در کنسرتهای خارج از کشور و ... از جمله دلایل ممنوعالکاری این خوانندهها عنوان شده است. (ممنوعالکار، به لحاظ واژه شناسی و نوشتاری درست نیست اما به سبب رواج آن ناگزیریم به کار بریم هر چند ممنوع-کاری را هم میتوان به کار برد).
هر چند اخباری از این دست پیش از این نیز، هر از گاهی منتشر میشد اما گفته میشود این نخستینبار است که ممنوعالکاری خوانندهها به صورت مکتوب به آنها ابلاغ شده و البته با توجه به این که در ماه محرم قرار داریم و فعالیت های موسیقایی در دو ماه محرم و صفر متوقف میشود این امید وجود دارد که تا پایان ماه صفر مشکل حل شود و نامه موصوف جنبه هشداری داشته باشد تا در این دو ماه بی آن که اخلال یا اختلالی ایجاد شود موضوع حل شود.
هر چند فهرست رسمی اعلام نشده اما نامهایی چون «فرزاد فرزین، سیروان و زانیار خسروی، رضا صادقی، محسن یگانه، سعید مدرس، مهدی مدرس، شهرام شکوهی، محسن چاووشی، احسان خواجه امیری، علی سهرابی، همایون شجریان ، حافظ ناظری و گروه چارتار» شنیده می شود. این اسامی البته قطعی نیست و وزارت ارشاد هم در تلاش است تا مشکل را حل کند اما به همین بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1- صرف پخش یک اثر در یک سایت یا یک فیلم در شبکههای ماهوارهای را نباید الزاما به منزله همکاری تلقی کرد. کما این که برخی تصاویر و برنامه های صدا و سیما و فیلمهای داخلی هم ازشبکههای ماهوارهای پخش میشود. آیا مسوولیت دانلود غیر قانونی یا پخش کلیپ بدون کسب اجازه با صاحب اثر است یا واقعیت این است که صدای خود اینها هم درآمده و خودشان هم شاکیاند؟ جا دارد خود هنرمندان نیز در رفع ابهام سریع و صریح باشند و موضوع را در هاله ابهام باقی نگذارند.
2- درباره «برخی تخلفات در کنسرتهای خارج از کشور» هم میتوان این نکته را یادآور شد که آنچه گاه اتفاق میافتد واقعا گاه از اراده کنسرتگذار و خواننده خارج است و اتفاقات پیشبینی نشدهای رخ می دهد که گاه در برنامههای سیاسی نیز شاهد بودهایم چه رسد به یک کنسرت موسیقی.
3- اگر هم برخی از این خوانندگان به شبکههای ماهوارهای روی آورده باشند یا عوامل واسط دست در کار چنین ارتباطی بوده باشند می تواند ریشه در این واقعیت داشته باشد که ازصدا و سیمای داخلی خیری ندیدهاند. تکلیف صدا و سیما با موسیقی روشن نیست و مادام که چنین است انگیزههای همکاری مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد.
4- جا دارد به اظهارات سخنگوی وزارت ارشاد نیز اشاره شود که در این گونه مواقع بیشتر سعی در انکار یا تقلیل موضوع دارد. ممکن است برخی اسامی بیرون فهرست یاد شده باشند یا قضیه به این شوری نباشد اما اصل ماجرا را نمیتوان تکذیب و انکار کرد چون در هفتههای منتهی به ماه محرم کنسرت برخی از این خوانندگان لغو شده است.
آقای نوشآبادی سخنگوی وزارت ارشاد است و باید جانبدار جامعه هنری و مدافع آنان باشد در عین این که جایگاه رسمی خود را نیز لحاظ می کند نه این که مانند برخی سخنگویان سابق وزارت خارجه و خصوصا در یک دوره تنها تکذیب کند و آن قدر تکذیب میکرد که به «آقای تکذیب» شهرت یافت! در این مورد خاص نیز سخنگوی وزارت ارشاد به جای توضیح روند طولانی ممنوعالکار کردن هنرمندان را یادآور شده حال آن که میدانند و میدانیم گاهی این روند میتواند طولانی نباشد.
در این که هنرمندان ایرانی باید چارچوبها و ضوابط - و نه البته هر سلیقه و نظر شخصی - را رعایت کنند تردیدی نیست اما اولا چهرههای شاخص موسیقی را با نگاه سنتی و در قالب «جمعی مطرب» نبینیم. زیرا هنرمندان این سرزمیناند که فرهنگ ملی را با خود حمل میکنند. پس در وهله نخست باید اصل را بر برائت و اعتماد به توضیحات آنان گذاشت. ثانیا این سرمایهها را باید پاس داشت تا مصداق این سخن شاعر نشویم که «چنین که دست تطاول به خود گشاده منم». دست تطاول به روی سرمایههای فرهنگی خود نگشاییم و آنان را نرانیم و نتارانیم...
دوستان افرادی رو ممنوع کردند که از لحاظ جایگاه اجتماعی بین جوانا کشور در سطح بالایی هستند و در ضمن با این کار ناپسند ضمینه برای گرایش به خوانندگان زیرزمینی و غربی نیز بیشتر می شود.
کجای کارن؟ این مسول ها چی فک میکنن؟
محرومیت همایون و حافظ و خواجه امیری و شکوهی و صادقی و ....واقعا مسخره است
انگار با هر کسی و هر چیزی که مردم دوست دارند مشکل دارند
دوست دارن مردم همیشه در ماتم و عزا و غم باشن
همین کار هارو می کنن که اکثر خواننده ها فراری هستند
دستشون درد نکنه دوباره مردمو میخوان بذارن پای ماهواره همونجور که با سریالای به دردنخور مردم و گذاشتن سر سریالای افتضاح ترکی!!!