اسپنس: «تا حالا کسی رو کشتی؟»
سم: « یه بار احساسات یه نفرو جریحهدار کردم.» ( فیلم سینمایی رونین/ 1988- کارگردان فرانکن هایمر)
داورها ممکن است کسی را وسط یک مسابقه ورزشی نکُشند اما با یک سوت اشتباه می توانند احساسات هزاران و گاه میلیون ها نفر را جریحه دار کنند. یک سوت کوتاه. یک پرچم غلط حتی گاهی یک ملت را سوگوار کرده است.
حالا شاید مردم پیراهن مشکی تن شان نکرده باشند، پرچم ها نیمه افراشته نشده باشد اما گرد غم را پاشیده اند روی شهر. چیزی مثل ظهر بازی ایران و عراق در جام ملت های استرالیا. روزی که بن ویلیامز درست یا غلط به عنوان عامل شکست تیم ملی ایران معرفی شد. آن غم موذی که مثل هوای این روزها قلب همه ایرانی ها را در هم فشرد ...
می گویند سیاست «شر لازم» است. حتی اگر دوست اش نداشته باشید باز نمی توانید انکارش کنید. داورها در مسابقات ورزشی شاید محبوب نباشند اما لازم اند. بدون حضور آنها هیچ مسابقه ای آغاز نمی شود و هیچ مسابقه آغاز شده ای خاتمه پیدا نمی کند. در سرزمینی که عادت کرده ایم همیشه «یک نفر دیگر» مسئول شکست های ماست، داورها بهترین بهانه اند؛کوتاه ترین دیوار برای شماتت.
این روزها اما خیلی ها به علیرضا فغانی افتخار میکنند. کاربری در توئیتر نوشته بود: الان سالار عقیلی زده کانال3 فغانی رو که می بینه هی واسه خودش می خونه وطنممممم!
فغانی همان داوری است که در ایران خیلی ها با صفت «مغرور» از او یاد کردند و گفتند بعد از سوت زدن فینال جام ملت های آسیا 2014 مثل زئوسی ایستاده بر بالای المپ، بازیکنان و مربیان شاغل در لیگ برتر را ریز می بیند و با آنها پرخاشگرانه برخورد می کند.
فغانی همان داوری است که دیدار فینال گونه تراکتورسازی – نفت تهران را سوت زد و خیلی ها متعقد بودند عدم اعلام پنالتی به سود تراکتور و اخراح آندارنیک تیموریان باعث شد نفتی های بازی 3-1 باخته را با تساوی 3-3 عوض کنند؛ ماجرایی عجیب و غریب که حتی رئیس جمهور روحانی هم در آن مداخله کرد و قرار شد زوایای پنهان آن فاش شود. که ان شاالله می شود! چه عجله ای است حالا؟!
علیرضا فغانی چند ماه پیش به واسطه سوت های غلط در دیدار پرسپولیس – ذوب آهن هم چهار جلسه محروم شد تا کارنامه بین المللی اش زیر سوال برود.
در بازی اخیر اما وقتی فینال جام باشگاه های جهان 2015 را سوت زد، با اعتماد به نفس سعی در مدیریت بازی بارسلونا – ریورپلاته داشت، به نیمار کارت داد و تحت تاثیر فریادهای لوئیز سوارز قرار نگرفت و متقابلاً با تحکم به او یادآوری کرد که حاکم بازی اوست، ورق آن چنان برگشت که عادل فردوسی پور یکی از پایه گذاران انتقادات تصویری از داوران بگوید: « در روزهایی که فوتبال ایران هیچ بازیکنی در سطح اول فوتبال باشگاهی جهان ندارد باید به فغانی و تیم داوری افتخار کرد که قضاوت فینال جام باشگاه های جهان را به عهده دارند».
روزنامه نگاری فغانی را نماینده «طبقه متوسط» قلمداد کرد. همان دسته ای که به واسطه مدیریت های چکشی در داخل کشور استعدادهایشان قدر شناخته نمی شود، بی وقفه مورد قضاوت قرار می گیرند و سرزنش و شماتت می شوند اما همین که از فرودگاه امام با هواپیما یا زیر کامیون ها و توی بشکه ها پایشان به آن سوی مرز می رسد به یکباره شکوفا می شوند، آنوقت نه تنها خودشان که دنیا را هم غافلگیر می کنند و می شوند امید کردستانی در سایت گوگل، ماریا خرسند رئیس کمپانی بزرگ سونی اریکسون سوئد و رئیس پروژه بلوتوث، مهندس ایمان ده بزرگی برنده جایزه جوان ترین مهندس IT دنیا و نفر دوم المپیاد جهانی طراحی وب کانادا، فرزاد ناظمی مدیر فنی یاهو، سینا تمدن مدیر ارشد شرکت "اپل”، دکتر فیروز نادری مدیر پروژه سفر به مریخ در سازمان فضایی ناسا و پروفسور علی جوان دارنده جایزه جهانی...
چه اتفاقی در این کشور باید بیفتد تا مدیران، مدیریت کنند نه قضاوت و شماتت و طرد؟ چند جوان و استعداد دیگر باید بروند تا یاد بگیریم که مهمترین سرمایه این کشور نه نفت سیاه که قلب سرخ و مغز خاکستری فرزندان اش است؟ ...
فغانی نه قدیس است نه زئوس، نه بهترین داور دنیا و نه بی نقص ترین جوان ایرانی. تنها نشانه ای است که می تواند امیدوارمان کند اگر مجال اش را داشته باشیم فقط ماهی قرمز توی تُنگ ها نیستیم، شنا کردن در اقیانوس ها را هم بلدیم ... همین!