جوان، صمیمی، پرانرژی و البته متخصص از مهمترین ویژگیها مهدی یوسفی مدیرعامل "سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس" است. صریح حرف میزند و دغدغه حوزه فعالیت خود را دارد.
او متولد شهرستان دشتستان در استان بوشهر است. فارغ التحصیل مهندسی شیمی با گرایش صنایع گاز از دانشگاه صنعت و نفت و کارشناسی ارشد مدیریت پروژه از یکی از دانشگاه های کاناداست.
یوسفی قبل از این فعالیت در پالایشگاه گاز فجر جم کنگان و تصدی سمت مدیریت توسعه اقتصادی و جذب سرمایه و خدمات شهری در منطقه اقتصادی انرژی پارس و مدیریت منطقه شرکت نفت وگاز پارس را در کارنامه کاری خود تجربه کرده است.در ادامه گفتوگوی عصر ایران با مهدی یوسفی در مورد شرایط منطقه ویژه اقتصادی پارس را میخوانید:
- رفع تحریمها چه تاثیری در منطقه ویژه اقتصادی پارس و حوزه کاری شما داشته است؟
واقعیت این است که هدف تحریمها علیه ایران صنعت
نفت بود. وقتی نفت تحریم شد و تحریم کنندگان دیدند که این تحریمها دور زده میشوند
تصمیم گرفتند بانکها را تحریم کنند. بازهم دیدند که نفت از سوی ایران فروخته میشود
اما با قیمت کمتر و ضرر بیشتر، آنگاه بحث تحریم بیمه را مطرح کردند.
اقتصاد ایران نفتی است و به همین خاطر تحریم
نفتی در دستور کار کشورهای غربی قرار گرفت. با همین استدلال، میشود گفت برداشتن
تحریمها بیشترین اثر خود را در حوزه نفت گذاشته است.
این تحریمها تاثیر فروانی
در چند حوزه داشته است. اولین آن در حوزه
دانش فنی است. ایران بعد از 110 سال که از آغاز
نفت در کشور میگذرد هنوز در بحث تجهیزات
دارای دانش فنی نیست. اگر چه رشد قابل توجهی رخ داده است. لغو تحریمها در حوزه تجهیزات
برای ساخت پالایشگاه، تاثیرات خود را نشان داد.
این تحریمها در حوزه فروش در صنعت نفت تاثیر مستقیم داشت. همه این مشکلات ناشی از تحریمها باعث شد توسعه به کندی پیش میرود. در زمان تحریمها فروش انجام میشد اما یا پولش برنمیگشت یا با درصد قابل توجهی "تنزیل" به کشور باز میگشت.
اما باید بگوییم کشور اما تسلیم این تحریمها نشد. در همان دوران کشور موفق شد فازهای 12، 15 و 16 پارس جنوبی را تمام کنیم و فازهای 17 و 18 هم 80 درصد پروژه ها تمام شده است. اینها محصول دوران تحریم است. البته تحریم باعث شد کار با قیمت و زمان بیشتری انجام شود.
در منطقه پارس جنوبی ما صادراتی غیرگازی نزدیک
به 20 میلیارد دلار داشتیم که رتبه یک صادرات در کشور بود. در حوزه بالادست نیز تا
پایان دولت یازدهم پروندههای پالایشگاههای پارس جنوبی بسته خواهد شد و درون این
پالایشگاهها عملا دیگر جذب سرمایه خارجی نداریم چون قراردادها بسته شده است.
- یعنی دیگر پروژهای برای برداشت گاز نخواهیم داشت؟
میدان گازی "پارس جنوبی"، میدان مشترک میان ایران و قطر است که 9 هزار و 700 کیلومتر مربع وسعت دارد که 6 هزار کیلومتر مربع سهم قطر و 3 هزار و 700 کیلومتر مربع سهم ایران است. البته این تقسیم بندیها مبنای مهندسی ندارد.
وقتی میدان سیال وجود دارد دیگر مهم نیست سهم مساحت شما چقدر است. برای برداشت سهم ایران معادل 28 فاز در دریا طراحی شده است. در همین ارتباط تا 7 سال پیش 10 فاز اول بهره برداری شد و توسعه میادین در ساحل و دریا هرکدام به صورت ناتمام انجام شد و به تولید گاز نمیرسید و کمکی به ما نمیکرد.
وزیر نفت با این استدلال که یک ده آباد بهتر از چند شهر خراب است، دستور دادند به جای ساخت 13 پالایشگاه به صورت همزمان، تمام انرژی خود را بر روی پالایشگاهی که نظر پیشرفت جلوتر از همه است بگذاریم و آن را از لحاظ ساخت تکمیل کنیم و بعد از آن به سراغ پالایشگاههای بعدی برویم.
با این استراتژی کمتر از یک سال، پالایشگاه 12 به بهره برداری رسید. پالایشگاه های 15 و 16 هم به بهره برداری کامل رسیده اند و بعد از آن هم 17 و 18 تکمیل میشود. تا پایان این دولت کار این پالایشگاهها تمام میشود. با این شرایط میدان گاز پارس جنوبی توسعه کامل پیدا میکند و تولید ما از سهم روزانه قطر بیشتر میشود.
تا پایان این دولت کار این پالایشگاه ها تمام
میشود. میدان گازی پارس جنوبی توسعه کامل پیدا می کند. تولید ما از سهم روزانه قطر
بیشتر می شود.
- الان میزان برداشت گاز ایران از میدان پارس جنوبی چقدر است؟
در دو سال گذشته از میدان پارس جنوبی 170 میلیارد متر مکعب گاز تولید
شد و این در حالی است که در 10 سال
گذشته تنها 270 میلیارد متر مکعب گاز تولید شده بود. در همین دوسال 170 میلیارد متر مکعب به این 270 میلیارد متر مکعب اضافه شده است.
باید بگویم این روند نشان میدهد که به
زودی ایران از قطر در زمینه برداشت از میدان گازی پارس جنوبی عبور خواهد کرد. تا سال 96 بالای 700 میلیارد متر مکعب برداشت خواهیم
کرد.
- سهم پارس جنوبی از مرحله جدید سرمایه گذاری های خارجی چقدر است؟
محل جذب سرمایه در پارس جنوبی پتروشیمیها
هستند. فروش گاز به صورت خام معنا ندارد. گاز را باید تبدیل کنیم. به طور مثال با توجه به
اینکه در زمستان مصرف گاز در کشور به آخرین حد خود میرسد، صادرات در زمستان مفهومی ندارد چون ما مجبوریم سهم زیادی را به داخل اختصاص دهیم.
به این نکته هم باید توجه کنید که منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، محدود به میدان گازی پارس جنوبی
نیست بلکه کل منطقه را شامل می شود. در منطقه اقتصادی - انرژی پارس سه میدان گلشن، فردوسی و پارس شمالی
را داریم که میدان مستقل هستند. میدان مشترک فرزاد هم وجود دارد که با عربستان مشترک است. منطقه آماده جذب
سرمایه است. در کنفرانس تهران هم زمینههای سرمایه گذاری در منطقه به سرمایه
گذاران خارجی عرضه شد. آینده منطقه ویژه در پسا تحریم آینده پررنگ و روشنی است.
در ایران خیلی فرق نمیکند. در کشور ما الگوی
مصرف، الگوی بدی است. فرقی ندارد گاز توزیع شود یا برق. وقتی میزان مصرف ما در کشور
فاجعه است، کاری نمی شود کرد. البته برق امن تر است ولی از لحاظ قیمت با گاز فرق چندانی
ندارد. با وضعیت قیمت انرژی در ایران به ویژه در گاز، نمیشود کاری کرد و با توصیه
اخلاقی الگوی مصرف انرژی تصحیح نمی شود.
- گاز در ایران با هزینه بالا تولید میشود و بعد به خانههای مردم و کارخانهها میرود و به دلایل مختلف از جمله بهره وری پایین، این گاز به راحتی سوزانده میشود. چه راه حلی برای این مسئله دارید که به راحتی این انرژی هدر نشود؟
اگر قیمتها واقعی شود و یارانهها هدفمند شود دیگر شاهد مصرف بی رویه نخواهیم بود. اصلا باید به این نکته توجه کنیم که چرا ما باید این گاز را به خانهها ببریم و آنجا مصرف کنیم. این گاز را میشود به کارخانهها و نیروگاهها برد و همانطور که شما گفتید به برق تبدیل کنیم. انرژی زمانی مزیت بود ولی دیگر الان مزیت نیست. قیمت نفت و گاز تابع سیاست است اما اگر آن را تبدیل به محصول کنیم دیگر تابع سیاست نیست.
- آیا بهتر نیست ایران هم مانند قطر گاز را به مایع (ال ان جی) تبدیل کند تا امکان صادرات آن به کشورها و مناطق بیشتری فراهم شود؟
این موضوع در حوزه مدیریت منطقه ویژه نیست اما به عنوان یک کارشناس، نظر شخصی ام را بیان می کنم. بازار گاز طبیعی مایع شده (ال ان جی) محدود است. صادرات گاز با لوله بدون هزینه مضاعف، امکان پذیر است اما ال ان جی حتما باید از طریق فرآیند سختی، ابتدا تبدیل و سپس با استفاده از کشتی های خاص این کار بارگیری شود. استراتژی کشورها درباره موضوع گاز و صادرات آن، براساس امکانات و شرایط مختلف آنها تعیین و پیگیری می شود.
نباید ایران و قطر را باهم مقایسه کنیم.
- البته خط لوله باعث محدودیت صادرات میشود و بازار گاز را منطقهای میکند.
نه، گاز را میشود با لوله به اروپا هم فرستاد درست مانند روسیه. صادرات گاز به کشورهای جنوب خلیج فارس مانند عمان هم در حال آماده سازی است. خط لوله صلح هم چون تابع امنیت است و کشور ثالثی باید امنیت این خط لوله را تامین کند که هنوز عملی نشده است.
خط لوله صادرات گاز به پاکستان کشیده شده و مذاکراتش در حال آمده سازی است. به کشورهای جنوب خیلیج فارس مانند عمان. صادرات گاز تابع امنیت هست.
تا امروز حدود 600 میلیارد تومان در حوزههای
اجتماعی، آموزشی ودرمانی در استان بوشهر و منطقه عسلویه هزینه شده است. مسئولیت اجتماعی از وظایف شرکت های نفتی است. باید
به شما بگویم که در هفته دولت آب لوله کشی شهر نخل تقی را انجام دادیم.
در گذشته
با تانکر 29 روستا و دوشهر در نزدیکی منطقه ویژه را آب رسانی می شدند. ما حتی پول آب مصرفی این روستاها و
شهرها را میدهیم. به معنای ساده، سازمان منطقه ویژه اقتصادی - انرژی پارس، آب را مجانی در اختیار اهالی منطقه
قرار میدهد. آقای زنگنه به من گفتند برای آب نخل تقی فکری کنید و ما ظرف سه ماه
به نتیجه رسیدیم و بعد سه ماه این طرح را اجرایی کردیم.
در کنار این، 11 میلیارد تومان هزینه بیمارستان شهر دیر کردیم. حتی برای کنکوریها کلاس آموزشی گذاشتیم و اساتید را از تهران آوردیم تا به جوانهای آنجا آموزش بدهند.
پس با استفاده از گاز به عنوان سوخت نیروگاهها چیزی کمتر از 40 درصد انرژی اون به برق تبدیل میشه و این یعنی برای هر واحد برق باید 2.5 واحد گاز سوزوند.
اما اگه این گاز مستقیم بیاد در خونه برای پخت و پر و گرمایش و غیره، چون بازده احتراق مشعلها بالای 90% یعنی در صورت استفاده از گاز به جای برق در مصارف خونگی مصرف گاز نصف میشه.
حالا هزینه احداث نیروگاه و ... بماند.
اگر حرفی زده شده بر اساس بی علمی این آقا نبوده . اتفاقا مدیر موفق و خوبیه
در مورد نیروگاه های اطراف شهرها الگوی روسیه پیشنهاد می شود که از گرمای اتلافی نیروگاه ها جهت گرمایش منازل استفاده می شود که همان تولید همزمان الکتریسیته و گرما می باشد.
بهر حال با وضعیت موجود استفاده از گاز به جای برق جهت گرمایش منازل مبنای کارشناسی درستی ندارد
واقعا با کیا طرفیم؟