عصرایران - جلسه نقد و بررسی فیلم « پایان خدمت » با حضور حمید زرگرنژاد کارگردان ، نیما حسنی نسب منتقد میهمان ، امیر جدیدی بازیگر و پیام احمدی نیا دستیارکارگردان و بازیگر فیلم حضور داشتند و ضمن صحبت درباره فیلم پایان خدمت به پاسخ گویی به پرسش های حاضران پرداختند.
اتفاقات فیلم و حتی اسم شخصیت ها واقعی است حمید زرگرنژاد کارگردان فیلم پایان خدمت در خصوص چگونگی ایده ساخته شدن این فیلم گفت : ایده ساختن این فیلم از زمان سربازی من در پاسگاه قصردشت شیراز شکل گرفت. در آن زمان من بسیار با این مساله برخورد می کردم که سربازی با یک پرونده و یک متهم راهی دادگاه می شود . من طرح فیلم نامه را کامل به آقای افخمی دادم و ایشان در حضور من و در دفتر من کار نگارش فیلم نامه را انجام می دادند.
وی افزود: اتفاق کشته شدن سرباز در آسایشگاه واقعا در دوران سربازی من اتفاق افتاد و ما تا مدت ها به خاطر این قضیه در دادگاه حاضر می شدیم و جواب پس می دادیم. سربازی که به اشتباه شلیک کرده بود 11 ماه اضافه خدمت خورد و خانه پدری اش را فروخت تا بتواند دیه سرباز کشته شده را بپردازد. آقای بابکان هم رئیس ما بود و همواره درگیر این قضیه این بود که چرا در شیفت او این اتفاق افتاده است و ای کاش اجازه نمی داد تا اسلحه داخل آسایشگاه برده شود. تمام اتفاقات و حتی اسامی افراد در این فیلم واقعی است .
وی اضافه کرد : در مورد پیش داستان فیلم باید بگویم که من کافی می دانستم که اطلاعات در مورد شخصیت ها ذره ذره و به آرامی به مخاطب داده شود و ما در پیتزا خوری و در اتوبوس و... به مرور متوجه می شویم که این سربازی می خواهد دختری را که از خانه فرارکرده به پزشکی قانونی ببرد و می داند که در این صورت شرایط بدی برای دختر از طرف خانواده اش فراهم خواهد شد. من سعی کردم پاسخگویی به ابهامات در روش بازی گرفتن از بازیگران اتفاق بیفتد که گویا این امر در بازی آقای جدیدی بیشتر نمود پیدا کرده است .
کارگردان مستند روز سوم افزود: البته به نظرم خانم زین العابدینی هم پا به پای او پیش می آمد. درباره انگیزه شخصیت ها برای انجام رفتارشان هم باید بگویم که خوب انگیزه دختر فرارکردن از شرایطی است که در آن گرفتار شده و انگیزه پسر هم پایبندی به رسم آبا اجدادی خودش است. اما در مورد پایان فیلم و شخصیت آقای بابکان باید بگویم که یک سکانس مهم و کلیدی در انتهای فیلم سانسور شد و آن سکانسی است که آقای بابکان استعفای خود را تحویل می دهد و در مراسم صبحگاه در زیر پرچم و همراه با سرود ملی از همه سربازان البته به جز پوریا که در بین آنها نیست خداحافظی می کند و میرود. این سکانس حساسیت زا تشخیص داده شد و نمایش فیلم را منوط به سانسور آن دانستند. نبودن این سکانس شخصیت بابکان را نیمه تمام کرده است .
ساختن چنین فیلم هایی در سینمای تنبل و بی حوصله امروز ایران قابل تامل است نیما حسنی نسب منتقد میهمان این برنامه درباره فیلم پایان خدمت گفت : از دو زاویه می توان به موضوع نگاه کرد یکی متن اثر و دیگری اجرای آن. من احساس کردم که تقابل بین متن و اجرا در این فیلم اتفاق نیفتاده است . هرچه ویژگی مثبت که فیلم دارد مال اجراست و هرچه خصوصیت منفی است مال متن است. برای من این سوال مطرح است که آقای افخمی که به گفته خودش در نوشتن تنبل است و از سویی دیگر از بهترین قصه شناس های ماست و فیلم نامه را به خوبی می شناسد ، چطور تصمیم گرفته دست به نوشتن فیلم نامه زده و این چنین فیلم نامه ای را تحویل داده است. اینهمه سوال ابتدایی درباره جنس روایت، انگیزه کاراکتر ها، تقابل های روایی، پایان فیلم نامه و ... وجود دارد . کاش آقای افخمی خودش حاضر بود و به این سوالات پاسخ می داد.
وی ادامه داد : در مورد شخصیت ها با ابهام انگیزه ای روبه رو هستیم که این ابهام نه به ایشان عمق می دهد و نه به ایهام می انجامد. ما نه جنس علاقه پسر به دختر را می فهمیم و نه انگیزه های دختر را . این حجم از تناقض رفتاری دختر منطق روایی پیدا نمی کند. در مورد شخصیت بابکان هم زمینه چینی ها به ما می گوید که قرار است رابطه ای خاص بین او و ماجرای پوریا شکل بگیرد و احتمالا تعقیب و گریز و کش و قوس و ... را شاهد خواهیم بود.
وی اضافه کرد: اما شخصیتی که سعید راد بازی می کند فاقد هرنوع کنش و ری اکشن است . هیچ کدام از اقدامات او نیز در فیلم به نتیجه نمی انجامد و نوع ارتباط حسی او با ماجرا برای ما مشخص نمی شود. حضور سعید راد پیش هویتی را به فیلم اضافه می کند که ما انتظار داریم او نقش شخصیت مهمی را در فیلم داشته باشد ولی چنین نمی شود و ما با حجم زیادی از حضور بی کارکرد او مواجه می شویم. تنها یک نریشن ابتدایی و کابوسی که مدام تکرار می شود دیده می شود.
وی افزود : این خاطره هسته اصلی فیلم است اما تبدیل به یک موضوع حاشیه ای شده است و در نهایت ما به صورت موازی و تنها در یک سکانس به صورت اتفاقی چگونگی آن را کشف می کنیم و اصلا ربطی هم به ماجرای پوریا نداشته است و اصلا موضوع دیگری بوده است . اگر پیش زمینه رابطه سرباز با دوستش ، مافوقش ، دختر و ... به عنوان شناسنامه توضیح داده می شد جنسی از ارتباط پیش از حادثه اصلی را داشتیم و حالا با کاری که سرباز انجام می دهد بهتر مواجه می شدیم و بعد تغییرات پیش می آمد و ماجرا بر مبنای آنها پیش می رفت.
وی ادامه داد : البته ساخته شدن این فیلم در شرایط تنبل و بی حوصله امروز سینمای ایران به عنوان فیلم اول خوب است .فیلم تنوع بصری خوبی دارد. کارگردانی موقعیت ها و سکانس ها و از همه مهم تر بازی دقیق و ظریف و حواس جمع امیر جدیدی است که بیننده را تا آخر با فیلم همراه می کند. این استعداد و پتانسیل در او وجود دارد که علی رغم ضعف فیلم نامه و وجود ابهام در شخصیت آن را به ایهام تبدیل می کند. اینکه بازیگری بتواند کمبودها و کاستی های سناریو را با طراحی بازی و دیالوگ گفتن برطرف کند و از ابهام ایهام ایجاد کند و تماشاگر را به دنبال خود بکشاند از ویژگی های خوب بازیگر به شمار می رود.
وی اضافه کرد: اما ناگفته نماند که الگوی افشای کم کم اطلاعات زمانی که کاراکترها از روی اجبار در کنار هم قرار گرفته اند و در سفری اجباری با هم پیش می روند الگوی درستی است اما در این فیلم شخصیت ها از روی اجبار با هم همسفر نمی شوند بلکه کاملا آگاهانه و با وقوف به عواقب کارشان این همراهی را انجام می دهند و باید انگیزه های بیشتری برای این رفتار ایشان در فیلم نمایان باشد که نیست.
رفتارهای پوریا از روی انسانیت نیست اما فاقد انسانیت هم نیستامیرجدیدی بازیگر نقش پوریا در فیلم پایان خدمت گفت : وقتی آقای زرگر نژاد در مورد این نقش برایم توضیح دادند از کاراکتر پوریا خوشم آمد. ایشان خیلی روی صحنه های فیلم تسلط داشتند و به نظرم فیلم را کامل در ذهنشان مرور کرده بودند. همین طور در مورد رگه های انسانی کنش های پوریا باید بگویم که او رسم و رسوم سنتی روستای خودش عمل می کند و قطعا بخاطر انسانیت این کارها را انجام نمی دهد اما رفتارهایش فاقد انسانیت هم نیست.
این جلسه نقد و بررسی با انجام پرسش و پاسخ بین حاضران و عوامل برنامه به پایان رسید .