حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: اراضي عباس آباد تهران اين روزها دستخوش ناملايمات و نگرشهاي سليقهاي گرديده است كه به واسطه آن منافع عمومي و حقوق شهروندان، درمقابل تامين خواسته و سودهاي كلان برخي افراد، تضييع شده است. منطقه عباسآباد به عنوان قلب تپنده فضاي سبز پايتخت به سبب بافت سرسبز و مشجربودنش چشم طمع بسياري را به خود جلب كرده است و نگراني مضاعف از اين بابت است كه محافظان و مسئولاني كه سرنوشت اين اراضي به آنها سپرده شده، خود به عنوان اولين تبر به دوشان نابودي اين سرمايه طبيعي پا به ميدان گذاشتهاند.
امروز در بخشي از اين اراضي در محدوده پل سيدخندان و بزرگراه شهيدحقاني شاهد عمليات ساخت و ساز در پارك «بهشت مادران» هستيم. محلي كه قدمت درختان آن به بيش از نيم قرن مي رسد و به عنوان يك ميدان تسويه هوا براي اهالي اين منطقه قلمداد ميشود. اما به بهانه سند دار بودن بخشي از اين پارك قديمي، درختان و اهالي اين منطقه ترس از قطع و نابودي دارند، درحالي كه نهادهاي مسئول چشم بر اين مسئله بستهاند و پاسخگو نيستند!.
پرداختن و ابراز نگراني از اين موضوع به حدي است كه جمع كثيري از مردم اين منطقه و دوستداران محيط زيست طوماري قطور را با امضاي خود تهيه كردهاند تا مانع از قطع درختان و ساخت و ساز در دل اين پارك شهري گردند. اهميت حفظ فضاي سبز اراضي عباس آباد به حدي است كه رهبري معظم انقلاب درچندين نوبت به جد تاكيد داشتهاند و براساس فرمايش صريح ايشان اراضي عباسآباد بايد به قطب فرهنگي پايتخت مبدل گردد و عامه مردم از عوايد طبيعي آن بهرهمند گردند.
تنفسگاه طبيعي پايتخت درحالي مورد بي توجهي و حتي چشم پوشي از قانون مسئولان مديريت شهري قرار گرفته است كه شخص شهردار تهران در مراسم افتتاحيه پل طبيعت چنين ابراز داشته است: «من به سهم خودم به عنوان يک خدمتگزار در شهرداري تهران و به عنوان يک شهروند اين تشکر را از شخص مقام معظم رهبري دارم. اگر عنايت ويژه و دستور صريح ايشان مبني بر جلوگيري از هرگونه احداث ساختمان هاي اداري در تپه هاي عباس آباد نبود، شايد امروز ديگر شهروندان شاهد چنين فضاي باز، مفرح و بانشاطي در اين تپه ها نبودند چرا که قرار بود همه سازمان ها و بخش ها دولتي در اينجا مستقر شوند».
حال بايد از اين گفتار در كلام و تفاوت در عمل چه برداشتي كرد؟! آيا ساخت و سازهاي سفارشي در ورودي پارك و قطع درختان و ساخت برجهاي چند طبقه اداري و مسكوني به منزله كارفرهنگي قلمداد ميشود.
درحال حاضر با توجه به شكايات مردم نسبت به اين موضوع مسئولان مربوطه ادعاي قانوني بودن اين عمليات ساخت و ساز را مطرح ساختهاند، درحالي كه مشخص نيست ملاك آنها از قانون كدام بند و تبصره قوانين مديريت شهري ميباشد؟ چرا كه تغيير كاربري فضاي سبز حتي در صورت احراز مالكيت ذينفع امكان پذير نيست و شهرداري موظف است از طريق واگذاري ملك معوض يا پرداخت بهاي آن، به نفع مردم اقدام نمايد. حال خود شهرداري به عنوان اصلي ترين عامل اين تخريب پيشقدم شده است!
گلايه يا اعتراض ديگر خطاب به اعضاي شوراي شهر، به عنوان نمايندگان و حافظان حقوق و منافع شهروندان ميباشد. مشخص نيست چرا نمايندگان مردم نسبت به اين اقدام كه مضر بودن آن براي سلامت محيط زيست و مردم محرز بوده، نسبت به تقبيح عمل مخربين و مراجع صادركننده مجوز و پروانه ساخت، معترض نميشوند و واكنش نشان نمي دهند.
بي توجهي وبي تفاوتي به رويه كنوني پيش گرفته شده از سوي شهرداري، عواقب جبران ناپذيري براي پايتخت به همراه خواهد داشت. بحث تخريب اراضي طبيعي و قطع درختان باقدمت پايتخت، همچون موضوع ساخت و سازهاي غير مجاز و مسئله تراكم نيست كه بتوان به راحتي از آن گذشت.
مسلماً براساس رسالت رسانهاي و آگاهي بخشي به جامعه، همپاي مردم و دوستداران محيط زيست به اطلاع رساني و پوشش مستمر اين موضوع خواهيم پرداخت تا صداي لرزان درختان اراضي عباس آباد را به گوش مراجع نظارتي برسانيم و عملكردها را به قضاوت مردم خواهيم گذاشت.
منبع: روزنامه آفرینش