عبدالسلام معروفی در
جوان پرس نوشت: در حالی که از قدیم الایام حوزه تبلیغات و اطلاع رسانی جزو دغدغه های همه سران و وکلا و ائمه و انبیاء بوده است و از همان ابتدای خلقت انسان و آگاهسازی مردم با اسلام بر حوزه تبلیغ تاکید شده است.
همچنین کارشناسان و صاحب نظران امر بر این مهم اصرار ورزیده اند که از ۱۰ تومان درآمد خود ۹ تومانش را هزینه کن. و اینکه تاکید مسوولان ارشد نظام بر حوزه اطلاع رسانی و تقویت این حوزه بوده است .
دنیای امروز نیز دنیای اطلاع رسانی و خبررسانی است ، بدون شک یکی از ضعف های اساسی نظام و کلیه دولت ها تاکنون نبود یک ساختار نظام مند اطلاع رسانی در حوزه رسانه ، ارتباطات و روابط عمومی ها بوده است.
هر چند قدمت و راه اندازی روابط عمومی در کشور بیشتر از ۶۵ سال نیست و هنوز در ابتدای راه هستیم ولی قدمت حوزه اطلاع رسانی و تبلیغ از همان ابتدای تاریخ اسلام در این ایران زمین شکل گرفته است ولی متاسفانه می بینیم در این بخش با چالش های بسیاری روبرو هستیم.
از یک طرف ساز ناکوک رسانه ملی در سطح کلان با دولت های مختلف ، سلیقه ای عمل کردن رسانه ها ، ضعف ساختاری و نرم افزاری در حوزه روابط عمومی و ارتباطات ، مرگ خاموش مطبوعات ، غفلت از شبکه های مجازی و تلگرامی ، عدم کلان نگری رسانه ها و درگیر شدن با مشکلات صنفی و حاشیه ای در حوزه اطلاع رسانی و غیره ، همه و همه باعث شده تا امروزه با یک چالش اساسی روابط عمومی ، رسانه و اطلاع رسانی روبرو شویم و این خلاء در دولت یازدهم چندین برابر شد.
هر چند عدم همگرایی و همکاری رسانه ملی و همچنین ساز ناکوک برخی از رسانه های باسابقه کشور و البته عدم توانمندی و کارآمدی حوزه ارتباطات و اطلاع رسانی خود دولت و ضعف بنیادین در این حوزه و روابط عمومی های این دوره و برخی دیگر از مسائل داخلی در حوزه بکارگیری مدیران روابط عمومی توانمند از خود نهاد گرفته تا بدنه کاری وزارتخانه ها و دستگاه های اجرایی و نبود تعلق خاطر به این تیم و بسیاری از مواد دیگر باعث شده تا دولت تدبیر و امید از همان ابتدا تا به امروز در حوزه اطلاع رسانی و روابط عمومی و رسانه بایک چالش عظیم روبرو شود و متاسفانه قدمی برای اصلاح این حوزه برداشته نشده و با این حرکت می رود تا دولت تدبیر با چالش بزرگتر حوزه اطلاع رسانی و ارتباطات روبرو گردد.
حال این یک روی سکه است ؛ روی دیگر سکه زمانی مشخص تر می شود و بایستی به حال روابط عمومی و اطلاع رسانی غبطه و تاسف خورد که ادغام این حوزه با دفتر حوزه استانداریها می باشد و از سال ۹۴ با یک اشتباه استراتژیک و تاریخی دولت تدبیر در ادغام و حذف این واحد با دفتر حوزه استاندار پتک محکمی بر سر اطلاع رسانی خود دولت وارد آورده است و می رود تا برای همیشه روابط عمومی استانداران سراسر کشور به مثابه حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت قبل شوند و مرگشان را به مرثیه بنشینیم.
از وقتی که دولت تدبیر سرکار آمد ، البته کارشناسان امر هم از همان ابتدا با انحلال این سازمان مخالف بودند و بعد از ۹ سال در کشور دوباره شکل گرفت و متولیان امر معتقدند نظام برنامه ریزی و مدیریت اصولی در کشور با انحلال آن رو به خاموشی رفت بدون شک با حذف و ادغام روابط عمومی استانداریها بایستی مرگ خاموش اطلاع رسانی در حوزه بالاترین و تاثیرگذارترین دستگاه اجرایی کشور و بعنوان راهبر و رئیس شورای هماهنگی روابط عمومی های استان ها پیش مقدمه ای باشد تا برای همیشه روابط عمومی های سایر ادارات نیز در چنبره غفلت و بی توجهی قرار گیرند و حوزه اطلاع رسانی تعطیل شود.
فارغ از پرورش و جابجایی همه نیروهای فعال و شاغل در این حوزه و اینکه دولت درصدد کوچک سازی و کم کردن دفاتر حوزه استانداری است بجای آنکه این بخش را تقویت کند درصدد نیست و نابود کردن این حوزه برآمده است و این جز ضرر برای حوزه اطلاع رسانی در کلان کشور و ساختمان وزارت کشور به عنوان کلیدی ترین وزارتخانه ها چیزی بدنبال ندارد.
البته ناگفته نماند استانداری آذربایجان غربی از همان ابتدا بعنوان یکی از معترضین این ادغام نامه ای به رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی نوشت ولی ره بجای نبرد و انگار آقای نوبخت در سال آخر عمر دولت با این همه مشکل و حاشیه و ضعف اساسی در حوزه اطلاع رسانی و نبود همگرایی در حوزه اطلاع رسانی یکبار دیگر می خواهد اشتباه تاریخی خود را در حوزه اطلاع رسانی در زمان کاندیداتوری آیت اله هاشمی تکرار کند و با این شیوه دولت تدبیر و چه بسا دولت های بعدی را با چالش اساسی و اصلی در حوزه روابط عمومی ، اطلاع رسانی و رسانه روبرو سازد.