پایگاه تحلیلی خبری «المانیتور» واشنگتن که اختصاصا به اخبار و رویدادهای خاورمیانه میپردازد، گزارشی از وضعیت کپیرایت در ایران و دیدگاه سه نویسنده، ناشر و مترجم در این زمینه منتشر کرده است که ترجمه آن را میخوانید:
به گزارش ایسنا، سالهاست ناشران و مترجمان ایرانی بدون هیچ دغدغهای کتابهای خارجی را بدون اجازه مولف منتشر میکنند. قانون حق تکثیر یا همان کپیرایت عملا در ایران مفهومی ندارد و به جز عدهای محدود، آن هم به الزام پایبندی به اخلاقیات، آن را رعایت نمیکنند. حالا با برداشته شدن تحریمهای هستهای علیه ایران، بحث پیوستن ایران به کنوانسیون بینالمللی «برن» که رعایت حق کپی را برای متعهدین خود الزامیمیکند، داغ شده.
اعتراض نویسندگان خارجی به ترجمه و چاپ کتابهایشان بدون اجازه رسمی از آنها در ایران مسأله جدیدی نیست. حتی پیش از «عتیق رحیمی»، نویسندگانی چون «جان بارت»، «جی. ام. کوئتزی»، «گابریل گارسیا مارکز» و حتی «الکس فرگوسن» در این مورد لب به اعتراض گشودهاند. پس از این اعتراضات میشود امیدوار بود ایران برای محافظت از آثار هنری و ادبی به کنوانسیون بینالمللی «برن» بپیوندد. این کنوانسیون که در سال ۱۸۸۶ راهاندازی شده، رعایت حق کپی را برای هنرمندان و نویسندگان تضمین میکند. امروز ایران یکی از ۲۵ کشوری است که هنوز این تعهدنامه را امضا نکرده است.
در حال حاضر بیش از ۱۲ هزار ناشر رسمی در ایران فعالیت میکنند. نپذیرفتن کپیرایت از سوی ایران باعث میشود این ناشران بدون هیچ توجهی به قانون کپیرایت، برای انتشار هر کتاب خارجی آزاد باشند.
رضا هاشمینژاد، مدیر نشر افق در اینباره میگوید: در یکی از اولین سفرهای خارجیام در یک نمایشگاه کتاب حضور پیدا کردم و پس از ارتباط گرفتن با ناشران خارجی متوجه شدم خرید کتاب از آنها و سپس ترجمه و چاپ آن بدون اجازه، خیلی کار عجیبی است. ملاحظات اخلاقی مانع شد این کار را انجام دهم.
انتشارات او که بیشتر آثار ادبیات کودک و نوجوان را منتشر میکند، در سال ۱۹۹۰ کار خود را در ایران آغاز کرد و اولینبار در سال ۱۹۹۷ حق بازنشر یک کتاب خارجی را با وجود این که این کار طبق قوانین ایران منعی ندارد، به دست آورد.
این گزارش میافزاید: در واقع افق طی سالهای اخیر مسأله کپیرایت را به طور جدی رعایت میکند. این ناشر چندین کتاب از جمله آثار «پل آستر» نویسنده مطرح آمریکایی را منتشر کرده که به وضوح نشان میدهد حق چاپ آنها خریداری شده. این چنین احترام قائل شدنی برای حق کپی در این خیلی مرسوم نیست.
ناشران ایرانی دیگری هم هستند که حق چاپ یک کار را پیش از انتشارش میخرند. همچنین هستند مترجمانی که برای ترجمه کتاب از نویسنده کتاب اجازه میگیرند. خشایار دیهیمی که تاکنون بیش از ۱۰۰ کتاب ترجمه کرده، یکی از آنهاست. او میگوید: من کسب اجازه را وظیفه اخلاقی خودم میدانم و به همین دلیل است که با بسیاری از این نویسندهها رابطه دوستی خوبی دارم.
با این حال دیهیمی با در نظر گرفتن شرایط موجود ایران، موافق پیوستن به کنوانسیون «برن» نیست. او معتقد است اگر بخواهد چنین اتفاقی بیفتد، ناشران کنترل بازار ترجمه را به دست میگیرند و در نتیجه کیفیت ترجمهها افت میکند.
او میگوید: برای خیلی از ناشران، کیفیت مهم نیست و نویسندگان غیرایرانی از هیچ راهی نمیتوانند بفهمند ترجمه فارسی اثرشان درست است یا نه. من با ناشران و نویسندگان خارجی در تماس هستم و میدانم که اکثر آنها هیچ ایدهای از فرآیند ترجمه در ایران در ذهنشان ندارند.
گزارش رسانهی آمریکایی میافزاید: اما حسین سناپور، نویسنده ایرانی، با دیهیمی مخالف است. او درباره مشکلات چاپ چند ترجمه از یک اثر صحبت میکند و معتقد است، پیوستن به کنوانسیون «برن» به این فضای مشوش پایان میدهد و کیفیت ترجمهها را بهبود میبخشد.
او در اینباره میگوید: این کار به تیراژ کتاب در ایران که به افزایش دستمزد مترجمها منجر میشود، کمک میکند. وقتی قانون کپیرایت باشد، مترجمها وقت بیشتری برای ترجمهشان صرف میکنند و طبیعتا نتیجه بهتری کسب خواهد شد.
سناپور بر این باور است که منافع مالی پیوستن به کنوانسیون «برن» به مزایای نپذیرفتن آن میچربد. او میگوید: فرآیند ترجمه از فارسی به زبانهای دیگر به تدریج به نفع ایران و نویسندگان ایرانی تغییر میکند، با اینکه شاید ایرانیها هرگز نتوانند در این عرصه تسلط داشته باشند. از نظر من نکته مهمتر این است که این اقدام باعث تشویق ناشران به چاپ کارهای اوریجینال فارسیزبان میشود. مسلما ناشران و مترجمان درجه دو و غیرحرفهای از پیوستن ایران به کنوانسیون «برن» نفع نمیبرند.
با وجود این که هاشمینژاد به ورود لاجرم ایران به کنوانسیون «برن» اشاره میکند، او از این بابت زیاد خوشحال نیست و میگوید: من فساد را پیشبینی میکنم. به قول «برتولت برشت»، آن که آخر از همه میخندد، هنوز خبر بد را نشنیده.
اما خبر بد چه میتواند باشد؟ هاشمینژاد پاسخ میدهد: فکر میکنم بازار کتاب ایران بیش از گذشته تحت تأثیر پارتیبازی و منفعتطلبی قرار میگیرد. نفوذ ناشران و سود رابطهها بیشتر میشود.
دیهیمی معتقد است، با وجود شرایط کنونی، پیوستن به کنوانسیون «برن» مشکلات فرهنگی، اخلاقی و مالی را که الان هم صنعت نشر ایران را درگیر کرده، شدت میبخشد. او در اینباره میگوید: من به کپیرایت اعتقاد دارم. با این وجود، مسأله این است که پیوستن ایران به کنوانسیون تنها در ظاهر خوب است. در واقعیت این مسأله تأثیر منفی روی بسیاری از مردم خواهد گذاشت. وضعیت حاضر که در اثر بیمسئولیتی و بیاخلاقی به وجود آمده، در کنار ناکارآمدی سیستم قضایی، قانون کپیرایت را بیمعنا میکند.
طبق گفته «دیهیمی»، وجود قانون حق تکثیر، اجرایی شدن آن را تضمین نمیکند: من در اتحادیه ناشران و کمیته حل اختلاف علیه ناشری که ۲۳ کتاب من را تا ۱۰ بار بازنشر داده، شکایت کردم. اما قانون این شکایتنامه را نمیشناسد و در نتیجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید که نمیتواند آن ناشر را محکوم کند.
«هاشمینژاد» میگوید: از آنجا که ناشران ایرانی به ندرت کپیرایت را رعایت میکنند، قبل از پیوستن ایران به کنوانسیون «برن» باید زیرساختها را درست کرد. در مورد ناشران ایرانی، مسأله لزوما مالی نیست، بلکه مسأله بیشتر به سازمانها و آگاهی مربوط است. اکثر آنها با قانون کپیرایت آشنا نیستند. هیچ همفکری در مورد رابطه بینالمللی دریافت نمیکنند و حتی برخی به زبان انگلیسی هم تسلط ندارند.
با برداشته شدن تحریمهای هستهای علیه ایران، به نظر میرسد ایران بتواند به سازمان تجارت جهانی بپیوندد. اما یکی از پیشنیازهای این عضویت، پیوستن به کنوانسیون «برن» است. «سناپور» در اینباره میگوید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود دو دهه تحقیقات روی این مسأله انجام داده. اخیرا سمیناری در این زمینه برگزار شد. اگر به نظرات توجه کنیم، متوجه میشویم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عضویت ایران تمایل دارد. مهمتر از این، وزارت ارشاد طرحی را در این زمینه تهیه کرده و به مجلس فرستاده است. مجلس گذشته به این مسأله توجهی نکرد، اما امیدواریم مجلس جدید به آن اهمیت دهد و تأییدش کند. امیدوارم در آینده نزدیک به کنوانسیون بینالمللی کپیرایت بپیوندیم.