۳۰ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۴۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۸۶۵۸۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۵
کد ۴۸۶۵۸۳
انتشار: ۱۲:۰۱ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۵

اشک و لبخند برای کیانوش و کرماشان!

در میانه پایکوبی برای کیانوش رستمی من یاد بابک قربانی افتادم. کشتی گیر پرامید کرمانشاهی که خودکشی و رفت. دوسال پیش وقتی در تلویزیون خواستم از مرگ تلخ بابک بگویم مجری نگذاشت...
عصرایران؛ احسان محمدی- هنوز سرخوشیم از آن فریاد با تمام وجود کیانوش رستمی. وقتی زیر وزنه 217 کیلویی فریاد زد ایرااااااااان. قلب کدام ایرانی نلرزید؟ اشک کدام ایرانی نلغزید؟ حتی آنها که گله می کنند از شرایط هم دلشان تنگ شد برای ایران.

آنها که وقتی شیر آب چکه می کند قهر می کنند که این مملکت درست شدنی نیست. آنها که فکر می کنند باید رخت و بخت شان را بردارند و بروند به جای دیگر. سرزمین دیگر.

حتی آنها که خودخواسته رفتند هم آن لحظه دلشان تنگ شد برای سرزمین مادری. لذت بردند از اینکه ایرانی اند.

از اینکه کیانوشی دارند که مثل پهلوان های اساطیری انگار از وسط شاهنامه اسباب کشی کرده است به برزیل. به ریو. تا به مردم سرزمینش لبخند ببخشد. مثل همه اسطوره ها و قهرمان های ایران زمین که زخم خوردند اما نگذاشتند وطن زخمی بشود. که خاک خوردند اما خاک ندادند.

همه ما روی شانه های کیانوش رستمی ایستادیم که دنیا ما را ببیند. تا دنیا باور کند که ایرانی ها مردمان کارهای دشوار هستند. حتی وقتی مربی نداریم، امکانات نداریم، مشکلات اما داریم باز هم یک کیانوشی هست که بلند شود برود به جنگ فولاد. که سرمان را بلند کند. سربلندمان کند.

مردی از دیار کرمانشاه که خودشان «کرماشان» تلفظ اش می کنند. دیار مردمانی که هشت سال جنگیدند، زخم خوردند اما صبورانه ناله نکردند. لب گزیدند. درست مثل کیانوش. اما خم به ابرو نیاوردند. گله نکردند از روزگار. بلکه محکم تر به میدان آمدند. آنقدر محکم که فولاد هم گفت تسلیم! آنقدر استوار که جهان هم سر خم کرد و به افتخار کیانوش این شیربچه سرزمین ایران تعظیم کرد.

اما این همه قصه نیست. کرمانشاهی ها جلوی خانه کیانوش «هلپرکه» - رقص دسته جمعی کُردی- کردند. پای روی زمین کوبیدند، سر به آسمان سائیدند اما سالهاست که بیکاری و اعتیاد تن جوان ها و البته پدرها و مادرهایشان را می لرزاند.

سالهاست که حال «کرماشان» خیلی خوب نیست. حتی وقتی «باختران» شد و بعد اسماعیل ططری آن نماینده پرجوش و خروش در خاک آرمیده نامش را به کرمانشاه برگرداند هم حال همه خوب نشد! از صحنه و اسلام آباد بگیر تا سنقر و جوانرود و پاوه و کنگاور و هرسین و گیلانغرب و سرپل ذهاب و قصرشیرین!

باید کرمانشاه رفته باشی، در میان آن همه « پهلوان» قدم زده باشی، مردم با غیرتش را دیده باشی و فقر و بیکاری پنهان زیر چین های درشت پیشانی مردها را دیده باشی تا بدانی ملی پوش شدن یک کرمانشاهی چه کار دشواری است. تا بدانی برای بالا کشیدن خود از کف خیابان و ایستادن روی سکوهای جهانی چقدر یک جوان باید عرق بریزد. کرمانشاه پر است از کیانوش رستمی. از پهلوان. مثل شهرهای اساطیری.

در میانه پایکوبی برای کیانوش رستمی من یاد بابک قربانی افتادم. کشتی گیر پرامید کرمانشاهی که خودکشی و رفت. دوسال پیش وقتی در یک برنامه زنده تلویزیونی خواستم از مرگ تلخ بابک بگویم مجری نگذاشت. پرید وسط بحث و اجازه نداد از تلخ ترین خودکشی سال حرف بزنم ولی مگر فرقی هم می کرد؟!

جمعه نهم تیرماه 1391 بدترین روز زندگی بابک قربانی و آغاز موج دوم سیاه روزی ها و ایام تباه او پس از اعلام خبر دوپینگ و محرومیت اش بود. بابک قهرمان جوانان جهان، قهرمان گوانگجو به همراه برادرش برای تفریح و شکار به ارتفاعات کرمانشاه می روند.

در مسیر بازگشت او در کنار محلی اطراف یک روستا مشغول شناکردن می شود. اما ممانعت و برخورد لفظی جوانی باعث درگیری میان آنها می شود.

کار به نزاع بیشتر و حضور افراد محلی می کشد. بابک در یک تصمیم آنی خانمانسوز با تفنگ شکاری خود به سجاد زارع شلیک کرد و او را کُشت. دستگیر و زندانی شد. تلاش ها برای نجاتش به جایی نرسید.

او در حالی که برای رسیدگی به مجازاتش در زندان دیزل آباد کرمانشاه روزها را سپری می‌کرد، در شبانگاه ۲۴ آبان ۱۳۹۳، با مصرف مقداری زیادی قرص خواب آور خودکشی کرد.

او را به بیمارستان منتقل کردند اما مرگ چالاک تر از پزشکان بود و بابک قربانی در 26 سالگی در خاک سر خوابید. آن اندام ورزیده که می توانست در ریو حالا کیانوش رستمی دیگری باشد ...

کرماشان مثل خیلی از جاهای دیگر این مرز پرگهر پر از کیانوش است. پر از قهرمان و ستاره. فقط باید آنها را کشف کرد. مدیریت کرد. راه را نشان شان داد. نگذاشت بلغزند. حتماً هم قرار نیست که همه شان بروند و مدال از المپیک بیاورند.

همین که بتوانند نان برسانند به سفره شان، ازدواج کنند، زندگی تشکیل دهند و یک شب کنار خانواده شان از پای تلویزیون برای قهرمان ها دست بزنند برایشان کفایت می کند. ما مردمان قانع و فروتنی هستیم. شایسته زندگی بهتر. حتی بدون مدال المپیک!
ارسال به دوستان
زیبا بروفه: شادمهر عقیلی به من گفت باید بیام خانه شوهرت را ببینم از خاک تا حیات؛ چگونگی تبدیل مواد معدنی خاک به مواد زنده / چرا مکمل‌ها به‌درستی جذب نمی‌شوند؟ اعتبار جهانی ۶۰ کشور از نگاه شهروندان ثروتمند جهان (+ اینفوگرافیک) آوارگی خانواده فقیر به خاطر خون آلوده؛ صاحبخانه پسر ۷ ساله مبتلا به ایدز را بیرون کرد ژیلا صادقی: همه از روی من اسکی می روند  پایان نگرانی والدین؛ تبدیل بازی‌های خشن به محتوای کودکانه با فناوری جدید  کلینتون، مایکل جکسون و شاهزاده انگلیسی در باتلاق فساد اخلاقی اپستین مریم امیرجلالی: برای چی لب هایم را اردکی کنم؟ هشدار رئیس دانشگاه تهران: ایران در مرز بحران قطعی ‎آب قرار دارد/ اگر یک قطره آب هم برداشت نشود، ۲۰۰ سال طول می‌کشد تا سفره‌های زیر زمینی احیا شوند سد جگین سرریز کرد شوک والیبال ژاپن به اروپا؛ صعود مقتدرانه اوساکا به فینال جام باشگاه‌های جهان کارشناس روس: ایران از متحدان خود همچون مسکو، انتظار حمایت فعال‌تری دارد زلزله «لامین یامال» در بازار کیت‌های فوتبالی؛ عبور اعجوبه بارسلونا از مسی و امباپه در سال ۲۰۲۵ بن‌گویر خواستار ساخت زندان امنیتی با حصار تمساح‌ شد مذاکره‌کننده روس در امور اوکراین وارد میامی آمریکا شد
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟