سیام شهریورماه ۱۳۸۸، پرویز مشکاتیان، موسیقیدان، نوازنده سنتور و سهتار و آهنگساز، چشم از جهان فروبست. او در زادگاهش، نیشابور، به خاک سپرده شد.
به مناسبت سالگرد درگذشت پرویز مشکاتیان، شاگرد این هنرمند فقید، به تشریح فعالیتهای هنری و شخصیت او پرداخته است.
علیرضا جواهری درباره آشنایی خود با پرویز مشکاتیان گفت: مرداد ۱۳۶۷ برای دیدن برخی از بزرگان موسیقی از مشهد عازم تهران شدم، دیداری با استاد پایور داشتم و از نظرات ایشان بسیار بهرهمند شدم. همان سال نزد استادان رضا شفیعیان و پرویز مشکاتیان هم رفتم.
وی افزود: یک جمله زندهیاد مشکاتیان را هرگز فراموش نمیکنم و آن این بود که : "هنرمند واقعی باید از زیر بُته به عمل بیاید. با کلاس بردن و آوردن و پول خرج کردن کسی به جایی نمیرسد، باید طرف مایه لازم را در زمینه هنر داشته باشد وگرنه هیچی نمیشود."
گردآورنده آثار مشکاتیان عنوان کرد: از سال ۱۳۷۶ ماجرای گردآوری آثار جدیتر شد. اواسط سال ۷۶ منتخبی از آثار ایشان را به صورت دستنویس در تعداد محدود تکثیر کردم و به دوستانم در دانشگاه هدیه دادم. نسخهای از همان مجموعه دستنویس را خدمت زندهیاد مشکاتیان بردم و ایشان در جواب گفتند : پس چرا اینا ناقصه؟ بقیش کو؟ من دارم خبر چاپ گل آئین رو میدم به روزنامهها ... کی آمادهست؟
وی اضافه کرد: بعد ها به پیشنهاد استاد مشکاتیان، آقای محسن غلامی هم به مجموعه اضافه شدند و مجموعه تکنوازیهای زندهیاد پرویز مشکاتیان هم توسط آقای غلامی گردآوری و آوانگاری شد. تا امروز ۴ جلد از این مجموعه چاپ و منتشر شده و جلد پنجم طی هفتههای آینده منتشر خواهد شد. با توجه به حجم انبوه تکنوازیها و اجراهای استاد مشکاتیان فکر میکنم این مجموعه تا جلد دوازدهم برسد.
پرویز مشکاتیان، رها از قید و بند عناوین
جواهری در ادامه به صحبت درباره پرویز مشکاتیان پرداخت و اظهار کرد: اصولا برای هنرمندی همچون زندهیاد پرویز مشکاتیان ساز و موسیقی بهانهای بودند برای بیان احساسات و ارتباط با مخاطب و به همین دلیل هیچگاه ایشان را درگیر تکنیکی خاص در بیان احساسات ندیدم. ارتباط عمیق با ادبیات کهن و معاصر ایرانزمین و تاثیرپذیری از بزرگان موسیقی و ذوق و قریحه سرشار باعث شده بود به صورت آنی و ذاتی به خلق آثار ارزشمند و حاوی ساختار هنری بپردازند، دقیقا مشکلی که در بسیاری از آثار این روزها مشاهده میشود، متاسفانه بسیاری از اهالی موسیقی و هنر در حد یک دستاندرکار باقی میمانند و آثارشان فاقد ارزشهای هنری و ساختار منسجم است و بسیاری دیگر نیز فقط در حد نمایش و ایجاد فضاهای محیرالعقول باقی میمانند. برای همین پس از گذشت چند سال، آثار اینگونه دستاندرکاران جایی در میان مردم و مخاطب پیدا نخواهد کرد و خیلی زود فراموش خواهد شد.
وی ادامه داد: شاید در نگاه اول، وجه تمایز زندهیاد پرویز مشکاتیان، آن شوریدگی و شیدایی در لحن ساز و آثار ایشان بود، ولی به نظر من شیوه نوازندگی زندهیاد پرویز مشکاتیان تاثیرگرفته از گذشتگان بود. اگر در آثار ایشان کمی تامل کنیم رد پای بسیاری از بزرگان موسیقی ایران را خواهیم دید. این نکتهای بود که همیشه زندهیاد پرویز مشکاتیان به شاگردان خود گوشزد میکردند که تا زمانی در مسیر هنری خود موفق خواهید بود که از ریشه ها و هویت خود فاصله نگیرید.
این نوازنده سنتور اظهار کرد: اگر کمی در آثار و نواختههای ایشان متمرکز شویم میبینیم در بسیاری از آثار ایشان برداشتهای هنری از بزرگان موسیقی ایران مانند استادان ابوالحسن صبا ، علینقی وزیری ، نورعلی برومند ، فرامرز پایور ، علیاکبر شهنازی ، سعید هرمزی ، یوسف فروتن ، حبیب سماعی و ... دیده میشود.
وی گفت: تاثیر پذیری ایشان از ردیفهای قدما در حدی بود که برخی از آثار کاملا بر اساس گوشهای خاص طراحی و تدوین و اجرا میشدند. حتی در تکنوازیهای جدیدتر ایشان شاهد تاثیرپذیری از نوازندگان و هنرمندان جوانتر نیز هستیم و این نشان از تبلور و جوشش فکری ایشان و عدم درجا زدن در تفکری خاص است. همانطور که گفتم زندهیاد پرویز مشکاتیان تمام نوگراییهای خود را با نگاهی به ریشهها و تفکرات گذشتگان انجام میدادند و به نظر من هم نکته بارز در نوازندگی و آهنگسازی ایشان همین مساله بود.
جواهری خاطر نشان کرد: وجه تمایز دیگر زندهیاد پرویز مشکاتیان، رها بودن از قید و بند عناوین و پیشوندها و پسوندها بود. ایشان حتی آثارشان را هم فقط بهانهای برای بیان احساسات درونی میدانستند، برای همین هیچ دلبستگی و وابستگی به این آثار نداشتند و این رها بودن باعث شده بود استاد پرویز مشکاتیان را فردی بسیار متفاوت در وادی هنر ببینیم.
این هنرمند موسیقی افزود: نکته مهم دیگر اینکه ایشان فرصت تجربه کردن را در اختیار نسل جوان قرار میدادند و این بزرگترین امکانی بود که یک هنرمند صاحب اندیشه میتوانست در اختیار هنرجوی خود بگذارد. شاید برای بسیاری از هنرجویان این ارتباط با معلم و استادشان به دست نیاید، ولی در کلاسهای محدود و معدود زندهیاد پرویز مشکاتیان برای تجربه کردن و پیدا کردن افکار و اندیشههای خود فرصتهای بسیار بود.
پیوند ادبیات و موسیقی در آثار مشکاتیان
او در ادامه اظهار کرد: یکی از نکات بارز و برجسته در آثار و افکار استاد پرویز مشکاتیان تسلط ایشان بر ادبیات کهن و معاصر ایران بود. مطالعه بسیار در مورد سبکهای ادبی و هنری به خصوص فلسفه هنر باعث شدهبود دیدگاهی متفاوت و برجسته را در افکار و آثار ایشان شاهد باشیم. توجه ویژه به درونمایه اشعار و تطابق آنها با حال و هوای اجرایی هر گوشه و دستگاه و آواز ، باعث ایجاد مجموعههایی منظم و منسجم هم در بخش سازی و آوازی و هم طراحی ساختاری آثار بر همین اساس بود. حتی به یاد دارم در بسیاری از آثار، بندبند جملات آوازی و جوابهای سازی توسط ایشان طراحی میشد تا خواننده مورد نظر دیدگاه بیشتری از محتوای اجرای خود داشتهباشد. مشابه این مورد را در آثار باکلام استاد لطفی هم شاهد بودم ، ایشان هم برای اکثر آثار غیربداهه خود تکتک جملات سازی و آوازی را تدوین و طراحی میکردند. البته یکی از ویژگیهای بارز موسیقی ایرانی بداههنوازی و بداههخوانی بوده و آثار بسیاری هم از این بزرگواران به صورت بداههخوانی و بداههنوازی به یادگار مانده است، منتها صحبت ما در مورد آثاری بود که غیربداهه بودند و از پیش طراحی و ساخته شده بودند.
جواهری گفت: من معتقدم بیشتر سنتورنوازان معاصر خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر زحمات استاد پایور هستند و زندهیاد پرویز مشکاتیان هم از این قاعده مستثنی نبودند. در کنار این مساله استاد پرویز مشکاتیان لحن نوازندگی خود را بیشتر تحت تاثیر دو بزرگوار میدانستند و همیشه میگفتند : من در سهتارنوازی تحت تاثیر مکتب استاد صبا و در سنتورنوازی بیش از همه تحت تاثیر مکتب زنده یاد نورعلی خان برومند بودم. به این تاثیرپذیری شور و شیدایی درونی و ارتباط بسیار نزدیک با شعر و ادبیات را هم میبایست اضافه کرد که حاصل آن آثار ارزشمند و ماندگاری است که به نوعی شناسنامه فرهنگی و هنری چند دهه اخیر موسیقی ایران قلمداد میشوند؛ آثاری همچون بیداد ، دستان ، وطن من ، افق مهر ، نوا مرکبخوانی و ... .
از شاهکارهای "جان عشاق" و "دود عود" تا اثر منتشرنشده "عقاب"
این شاگرد استاد مشکاتیان تصریح کرد: همانطور که میدانید زندهیاد پرویز مشکاتیان علاقه زیادی به بزرگان موسیقی و نوازندگان صاحب سبک داشتند. برای همین در هر یک از آثارشان از این بزرگان برای تکنوازی و همنوازی دعوت میکردند. برای مثال استاد غلامحسین بیکجهخانی در طرف دوم نوار بیداد یک برنامه کامل در دستگاه همایون اجرا کردند. این اجرا به قدری منسجم و گیرا بود که به عنوان یک اثر مستقل همزمان با آلبوم بیداد منتشر شد. در آلبوم دود عود استادان اصغر بهاری و داریوش طلایی به اجرای تکنوازی و همنوازی آواز پرداختند. همچنین در آلبوم جان عشاق از استاد جواد معروفی برای تکنوازی و همنوازی آواز دعوت شد. و تا جایی که یادم هست زندهیاد پرویز مشکاتیان یک همنوازی سهتار و کلارینت هم با استاد شیر خدایی در آلبوم موسم گل با تنظیم استاد محمدرضا درویشی و آواز زندهیاد ایرج بسطامی داشتند.
وی اضافه کرد: جدای بحث تکنوازی و همنوازی برخی از نغمات استاد پرویز مشکاتیان در قالب ارکسترهای بزرگتر میگنجید و همین امر باعث همکاری با هنرمندان بزرگوار، محمد رضا درویشی و کامبیز روشنروان شد. تجربههایی بسیار زیبا و موفق که هنوز پس از گذشت سالها ارزش شنیدن و تحلیل و بررسی داشته و علاوه بر زیباییهای شنیداری از لحاظ فنی و ساختاری هم بسیار ارزشمند بودند. از آن سری کارهای ارزشمند، اثری دیگر تحت عنوان عقاب باقی مانده است که هنوز تنظیم و اجرا نشده است. این اثر ارزشمند منظومهای حدودا ۵۵ دقیقهای روی شعری از دکتر پرویز ناتلخانلری بود که قرار بود برای ارکستر سمفونیک و چند ساز تکنواز ایرانی تنظیم شود. بخش آوازی آن با سه خط متفاوت تحت عنوانهای راوی، کلاغ و عقاب بود. امیدوارم روزی شرایط تنظیم و اجرای صحنهای این اثر منسجم و ارزشمند مهیا شود.
حال و روز موسیقی در زمانه ما
جواهری خاطرنشان کرد: موسیقی هنری حال حاضر به نوعی حقهبازی و عوامفریبی و نهایت سوء استفاده از برخی ناآگاهی های مردم و مخاطبین نسبت به تعاریف اولیه یک ساختار هنری تبدیل شده است. این روز ها موسیقی ما پر شده از عناوینی همچون دکتر و مهندس و پروفسور و ... .
وی افزود: به نظر من این روزها بیش از آنکه به مدارک و عناوین پوشالی و پیشوندها و پسوندهای عجیب و غریب نیاز داشته باشیم ، نیازمند افرادی صاحب اندیشه ناب هنری هستیم که دغدغه فرهنگ و هنر این سرزمین را داشته باشند، نه افرادی که صبح تا شب در شبکههای مجازی اجتماعی به دنبال جذب طرفدار و مخاطب و محبوب و هواخواه هستند.
این شاگرد استاد مشکاتیان اظهار کرد: من هرگز اعتقاد ندارم هنرمندان صاحب اندیشه راه خلوت و تنهایی و انزوا را اختیار کنند ، چرا که مخاطب واقعی یک هنرمند و صاحب اندیشه، مردم هستند؛ ولی گاهی همین مردم رفتارهایی انجام میدهند که باعث میشود هنرمندی همچون پرویز مشکاتیان خلوت و تنهایی را به بسیاری از شلوغبازیهای اجتماعی ترجیح دهد. خوشبختانه در آن زمان حمله و تهاجم به صفحات شخصی هنرمندان هنوز باب نشدهبود ولی به نوعی دیگر بسیاری از هنرمندان واقعی از نیش و کنایههای برخی مغرضین میرنجیدند و ره خلوت اختیار میکردند. البته به این موضوع میبایست کم لطفیهای مکرر متولیان فرهنگ و هنر را نیز در چند دهه اخیر افزود که متاسفانه این معضل و ضایعه فرهنگی به امری عادی در مملکت ما تبدیل شده است.
سرو آزاد موسیقی ایران
وی خاطرنشان کرد: دغدغه میهن و وطندوستی در اکثر آثار زندهیاد پرویز مشکاتیان موج میزند. عدهای این را دیدگاهی سیاسی و سیاستزده تلقی میکنند، در حالی که چنین نیست. هنرمندی همچون پرویز مشکاتیان فقط و فقط دغدغه ملی و میهنپرستی داشته و دارد، همین تفکر باعث پدید آمدن آثار ارزشمندی همچون رزم مشترک، ایرانی، واژه آزادی، محبوب من وطن، وطن من، بهارا، لاله بهار و سرو آزاد شد. گاهی هنرمند از سر درد فریاد میکشد و از شرایط روزگار مینالد، سرو آزاد از چنین شرایطی پیروی میکند. هنوز هم معتقدم بهترین اجرای این اثر همان اجرای سهتار و نی و آواز خودمانی و بدون امکانات ضبط است و اجرای گروهی نتوانست آن حزن و اندوه ناشی از درونیات این هنرمند بزرگ را بیان کند.
او میخواست، دیگران نگذاشتند
این استاد موسیقی در پایان اظهار کرد: دیدار هنرمندان بزرگ و تاثیرگذار و صاحب اندیشه همیشه جذاب و خاطرهانگیز است. بهترین خاطرات من زمانهایی بود که ایشان با سه تار آثار جدیدشان را جمله به جمله مینواختند و من آنها را روی کاغذ گردآوری میکردم. نکته جالب حافظه بسیار خوب ایشان در حفظ نغمات بود. چه در کار های تک صدایی و چه در کار های تنظیمی. آنچه از او خاطره دارم سراسر انرژی و انگیزه بود. پرویز مشکاتیان همیشه در حرکت بود چه در اوج زمانی و چه در زمانی که در خانه سکوت کرد. او میخواست، دیگران نگذاشتند.