اصلاحطلبان از روز اول یعنی تیر 84 که احمدی نژاد به قدرت رسید مخالفت خود را به او ابراز می کردند. آنها در 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد از صدر تا ذیل دولتش انتقاد داشتند. جناح چپ در ایران بر این باور است که سیاستهای احمدی نژاد عامل بسیاری از مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.
آنها از نیامدن احمدی نژاد خوشحال هستند. چون یکی از جدیترین رقبای روحانی از صحنه خارج شده است و مردم ایران دیگر شاهد تکرار سیاستهای به باور اصلاحطلبان غلط نخواهد بود.
از آن سو اصولگرایان که روزگاری حامی احمدی نژاد بودند هم از نیامدن احمدی نژاد خوشحال هستند و حتی میشود گفت خوشحالترند. آنها سالها از احمدی نژاد حمایت کردند و تمام قد پشت او ایستادند و تمام سرمایه خود را به پای وی خرج کردند. انتخابات سال 88 نمونه بارز آن است.
آمدن مشایی و تبدیل رابطه احمدی نژاد و مشایی به رابطه "مرید و مرادی" باعث شد اصولگرایان کم کم از احمدی نژاد فاصله بگیرند و حتی آیتالله مصباح یزدی که زمانی او را "پدر معنوی احمدی نژاد " میخواندند در مورد رابطه احمدی نژاد و مشایی اعلام کرد:" یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از 90 درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابداً طبیعی نیست."
اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و در جریان مناظرههای انتخابات به شدت به احمدی نژاد و سیاستهای او تاختند تا رسما مشخص شود میان رییس دولتهای نهم و دهم و اصولگرایان شکاف بزرگی ایجاد شده است.
سیاستهای روحانی به ویژه در زمینه هستهای باعث شد تا اصولگرایان به این بیندیشند که برای سال 96 نامزدی رای آور به کارزار با روحانی بفرستند. در این هنگامه بود که احمدی نژاد نیز سفرهای استانی خود را شروع کرد و با این سفرهای به جریانهای سیاسی پیام داد که آماده حضور در انتخابات است.
اصولگرایانی که آماده رقابت با روحانی میشدند ناگهان نگاهشان به سمت احمدی نژاد چرخید. اصولگرایان به خوبی میدانستند که احمدی نژاد کاندیدای رای آوری است و شاید تنها کسی باشد که توان رقابت با روحانی را داشته باشد. از همین سو برخی از راستگرایان اعلام کردند که احمدی نژاد نامزد مطلوب آنها برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است. این اصولگرایان هر نامزدی را بهتر روحانی برای ریاست جمهوری ایران میدانستند.
از سوی دیگر برخی دیگر از اصولگرایان بر این باور بودند که دیگر نمیشود در زمین بازی احمدی نژاد بازی کرد. آنها میگفتند یا باید از روحانی حمایت کنیم یا نامزد تازهای را راهی کارزار انتخابات کنیم. همین حضور احمدی نژاد باعث دو دستگی در جریان اصولگرایان شد و این نشانهای بود برای اینکه داستان وحدت اصولگرایان بازهم به شکست نزدیک شده است.
توصیه رهبری اما گویی جان تازهای بود که به کالبد اصولگرایان دمیده شد. آنها حالا از احمدی نژاد رها شدهاند و میتوانند به صورت مستقل و با یک نامزد تماما اصولگرا پای به عرصه انتخابات بگذارند.
عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات، اصولگرایان را از یک انشقاق بزرگ نجات داد. بسیاری از چهرههای شناخته شده این جریان در گفتوگوی های خود اعلام کردهاند که احمدی نژاد برای آنها تمام شده است و دیگر به دنبال نامزدی تماما اصولگرا برای رقابت با روحانی هستند.
باید دید آنها به چه کسی به میدان خواهند آمد. قالیباف، جلیلی یا ضرغامی؟