مدیران بسیاری از سال ۸۸ تلاش کردند که مغازههای بازارچه اودلاجان را ساماندهی کنند و تاریخهای متفاوتی را برای افتتاح این بازارچه اعلام کردند تا اینکه نخستین بازارچه صنایع دستی پایتخت توسط مسعود سلطانیفر - رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران، رییس شورای شهر و شهردار منطقه ۱۲ تهران افتتاح شد.
خبرنگار ایسنا بعد از گذشت چند روز از افتتاح نخستین بازارچه صنایع دستی تهران، سری به مغازهدارها زد. تعداد زیادی از این هنرمندان به درخواست مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان بهطور موقت برای عرضه صنایع دستی به تهران آمدهاند و باید برای حضور یکماهه در این بازارچه، حدود ۵۰۰ هزار تومان به مالکان مغازهها اجاره دهند، برخی دیگر هم مالکان هستند که در جلوی مغازههایشان ترمه، سفال یا گلیم عرضه میکنند و در پشت آن همچنان به شغلهای قدیمی خود مانند فروش ظروف یکبار مصرف و سِلِفون مشغولاند!
یکی از مغازهدارها گفت: چون عرضه صنایع دستی اجبار شده، ما هم بهطور موقت جلو مغازه را با صنایع دستی تزیین کردهایم و این اجناس را بهصورت امانی از یکی دیگر گرفتهایم تا این یکماه که عرضه صنایع دستی اجباری است، بگذرد و ببینیم بعد چه میشود.
او ادامه داد: رفتوآمد در این بازارچه کم است و کسی اصلا نمیآید که بخواهد صنایع دستی بخرد! حالا اگر در این مدت نتیجه خوبی بگیریم و همه هم حاضر شوند صنایع دستی عرضه کنند، خودمان این شغل را ادامه میدهیم، در غیر این صورت به شغل قبلیمان برمیگردیم.
بعد از دور زدن در نخستین بازارچه اودلاجان، معنی یک جمله را که برخی کاسبان در روز افتتاح آن با صدای میگفتند، بتوان متوجه شد: «مگر میشود مال مردم را افتتاح کرد!؟»
یکی از هنرمندان صنایع دستی نیز گفت: ۹۰ درصد هنرمندانی که در بازارچه اودلاجان غرفه دارند، از اصفهان آمدهاند. با اینکه حدود یکماه است به تهران آمدهایم هیچ فروشی از صنایع دستی نداشتهایم و در این مدت بازارچه در حال مرمت بوده و فقط خاک و داربست میبردند و میآوردند. ما هم مجبور بودیم خاکی را که روی محصولاتمان مینشست، تمیز کنیم.
او ادامه داد: هیچ اطلاعاتی درباره شرایط بازارچه اودلاجان به ما ندادند و فقط گفتند همهچیز حاضر است و با محصولاتتان به تهران بیایید. وقتی ما آمدیم فقط چهار مغازه آماده بود که کلید یکی از آنها را به ما دادند. من و سه هنرمند دیگر که محصولاتمان را با یک کامیون آورده بودیم، همه را مثل سیب زمینی در مغازه ریختیم که فقط بتوانیم درِ آن را قفل کنیم.
این هنرمند بیان کرد: از روز بعد هم مجبور شدیم بهدلیل یکسری مشکلات، چندبار به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مراجعه کنیم. قرار بود بازارچه اوایل شهریورماه امسال افتتاح شود که این زمان به ۱۵، ۲۰ و ۲۸ شهریور موکول شد و در نهایت، ۱۰ مهرماه افتتاح شد.
او اظهار کرد: برخی مغازهدارها به هنرمندان کلید نمیدادند و ساعت ۱۵ کار را تعطیل، در مغازه را قفل و هنرمند را بیرون میکردند تا فردا ساعت ۸ صبح که دوباره درِ مغازه باز میشد. برخی دیگر هم که به هنرمند کلید میدادند، خودشان هم کلید دارند و به واسطه انباری که پشت مغازه دارند، هر زمانی که دلشان بخواهد میآیند و میروند. برخی دیگر هم به واسطه اجباری بودن عرضه صنایع دستی، روی اجناسی را که پیش از این عرضه میکردند، پارچه انداختهاند و چند سفال جور کرده و فعلا میفروشند.
یکی دیگر از هنرمندانی که از اصفهان آمده است نیز گفت: ما هر شب برای اقامتمان پول پرداخت میکنیم، هزینههایی که تا حالا برای ما برگشتی نداشته و فروشی هم نداشتیم. در این مدت هم مجبور شدیم چندبار به اصفهان برویم و برگردیم.
او ادامه داد: چون آینده بازارچه صنایع دستی مشخص نیست، مغازهها هم طبقهبندی ندارند و هر جایی که توانستیم یک چیز را آویزان کردهایم. دقیقا نزدیک ماه محرم هم بازارچه را افتتاح کردند، زمانی که برای فروش اصلا خوب نیست.
بسیاری از هنرمندان و کاسبان اودلاجان معتقدند، اگر همه با هم بخواهند و کمک کنند واقعا میتوانند بازارچه صنایع دستی را حفظ کنند، مثل روزی که این بازارچه افتتاح شد، گرچه تا روز قبلش در حال ساخت و ساز بود و همهچیز نامرتب بود، اما این اتفاق افتاد.
تعدادی از آنها گفتهاند، ما حاضریم اینجا بمانیم به شرط آنکه همهی مغازهها به معنای واقعی صنایع دستی عرضه کنند.