عصر ایران - با نگاهی به تاریخچه رقابتهای انتخاباتی امریکا در عرصه ریاست جمهوری، با واقعیتی روبرو خواهیم شد که در طول تاریخ 227 ساله این کشور تنها چهار بار تکرار شده و جهان امروز پیش از هر دوره ای در انتظار تجدید دوباره آن است. این رویداد به پیروزی یک چهره دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری باز می گردد در حالی که رئیس جمهور قبل از او نیز یک فرد دموکرات بود؛ این پدیده اتفاقی ست که تا کنون برای جمهوری خواهان 9 بار اتفاق افتاده ولی برای دموکرات ها تنها 4 بار رخداده است. از اینرو در متن حاضر برآنیم تا دلایل گسترده تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
اولین مورد از این چهارگانه به ریاست جمهوری مارتین ون بورن هلندی تبار، هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده بر می گردد که توانست برای اولین بار پس از حکومت هشت ساله دمکرات ها مجددا این حزب را در امریکا بر سریر قدرت بنشاند. دموکرات ها که پیش از وی توسط اندرو جکسون در دوره های یازدهم و دوازدهم قدرت سیاسی را در دست داشتند؛ بار دیگر به وسیله معاون وی بر این مهم نائل آمدند.
ون بورن با ظاهری آراسته و بسیار خوش لباس و با این رویکرد که تجربه امریکایی ها می تواند الگویی برای دیگر کشورهای جهان باشد، توانست با 170 رای الکترال وارد کاخ سفید شود. در بررسی دلایل پیروزی دوباره دموکرات ها توسط مارتین ون بورن به نکات قابل توجهی می توان اشاره کرد، از جمله اینکه ون بورن در دوره دوم ریاست جمهوری جکسون معاون وی بود و باتوجه به عملکرد مطلوب اندرو جکسون، اولین رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده و اقدامات منحصر به فرد وی از قبیل نظامند کردن شیوه استخدام و معرفی خود به عنوان تنها رئیس جمهوری که بدهی خارجی برای امریکا به بار نیاورد، محبوبیت ویژه برای خود کسب کرد و مردم با امید به ادامه راه جکسون به ون بورن اعتماد کردند.
از سوی دیگر تعدد نامزدهای حزب ویگ (جریان رقیب) عرصه را برای پیروزی ون بورن محیا کرد. اما سیاست های مالی و اقتصادی که ون بورن در پیش گرفت به انحلال دومین بانک ایالات متحده، بحران و فروپاشی اقتصادی سال ۱۸۳۷ و در نهایت به پایان شکوفایی اقتصادی ایالات متحده در قرن نوزدهم منتهی شد. که همین امر موجب شد تا در دوره چهاردهم انتخابات، ویلیام هنری هریسون رقیب اصلی ون بورن بر مسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه زند.
جیمز بیوکنن دومین نمونه از این تکرار تاریخی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا به شمار می رود. شاید جدای از سوابق درخشان وی در دوران صدارت، سفارت و نمایندگی سنا و همچنین رویکرد وی در تاکید بر تفسیر دیوان عالی کشور در زمینه اختلافات قانون اساسی؛ اولین دلیل انتخاب بیوکنن را بتوان در ضعف رقبای انتخاباتی وی جستجو کرد. جان فرمونت سناتور سابق عضو حزب جمهوری خواه و میلارد فیلمور آخرین فرد از حزب ویگ دو رقیب جیمز برای رسیدن به صندلی سبز کاخ سفید بودند.
اما فیلمور سیزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده به خاطر تحول در نظام برده داری به اتخاذ سیاست مماشات متهم شد و حمایت هم حزبی های خود را از دست داد حتی این جریان مانع از نامزدی فیلمور در دوره بعدی -هفدهمین- انتخابات شد. از سوی دیگر تجزیه و آزادسازی ایالات امریکا از زمان وی آغاز شد که آزادی کالیفرنیا و مرزبندی تگزاس از اولین موارد این تجربه تلخ برای مردم امریکا بود. علت دوم انتخاب بیوکنن را می توان در عملکرد مطلوب دموکرات ها در دوره هجدهم انتخابات دانست.
مناقشات شمال و جنوب و به نوعی آشوب در کانزاس که منجر به جنگ داخلی امریکا شد؛ اوج درایت دموکرات ها بود چرا که دیگر حاضر نشدند فرانکلین پیرس را برای ریاست جمهوری نامزد کنند و به جای او به بیوکنن روی آوردند، که در فضای آن دوران گزینه ای مناسب تر به نظر می رسید. هر چند ظهور آبراهام لینکلن در قامت حزب جدید "جمهوری خواه" که پایه گذار خردورزی، آزادی، برابری، دموکراسی و احیاگر اندیشه های والای انسانی بود؛ اجازه پیروزی مجدد در دوره بعد را به جیمز بیوکنن نداد.
از مجموع سریال تکرار یک واقعیت سومین فرد هری ترومن بود که نحوه روی کار آمدن وی به عنوان رئیس جمهور تفاوت عمده ای با دو نمونه دیگر داشت. به گونه ای که ترومن به واسطه اقدامات مطلوب کمیسیون ترومن در قالب کمیته تحقیق جنگ جهانی دوم از سوی کنوانسیون ملی حزب دموکرات به سمت معاون فرانکلین دلانو روزولت انتخاب شد و پس از درگذشت وی در آوریل ۱۹۴۵ بر مسند ریاست جمهوری امریکا رسید.
ترومن با شعار "اینجا جای مردان بی باک است" کار خود را آغاز کرد و به عنوان رئیس جمهوری با تصمیمات سرنوشت ساز شناخته شد. ترومن میراث دار شخصی بود که علیرغم محدودیت جسمی با چهار دوره ریاست در کاخ سفید طولانی ترین رئیس جمهور ایالات متحده معرفی شده و از این جهت یک استثناء محسوب می شد. در کنار آن برنامه اقتصادی و اجتماعی روزولت در قالب دخالت دولت در اقتصاد برای خروج از بحران (طرح نیو دیل)، کنترل گسترش فاشیسم در امریکا و هدایت جهان پس از جنگ جهانی دوم به سمت ایده آل در چارچوب کنفرانس تهران، روزولت را در جوار آبراهام لینکلن و جرج واشنگتن به عنوان یکی از برترین روسای جمهور امریکا مطرح کرد.
لذا به طور واضح می توان گفت اعتبار روزولت موجب پیروزی ترومن بر توماس دیویی جمهوری خواه در چهل و یکمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده شد. اما پس از آن عملکرد ترومن در خصوص بمباران هیروشیما و ناکازاکی، کمرنگ شدن طرح مارشال، برنامه اصل چهار و اجرای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) موجب شد. در دومین دوره انتخابات هری ترومن عرصه سیاست را بر دوایت آیزنهاور جمهوری خواه واگذار کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که تهدید شوروی، تولد اسرائیل و بحران آذربایجان بزرگ ترین اتفاقات خاورمیانه در دوران حکومت ترومن بود.
اما آخرین برگ از این تاریخ در 20 ژانویه ۱۹۶۱ به شکلی تراژیک با ترور جان اف کندی و روی کار آمدن لیندون جانسون رقم خورد. موضوعی که روندی مشابه مسیر ترومن را دنبال کرد. در سال ۱۹۶۰ جانسون برای دریافت عنوان نامزدی دموکرات ها به منظور شرکت در انتخابات ریاست جمهوری همان سال تلاش کرد، که در این مبارزه درون حزبی از کندی شکست خورد، اما باتوجه به اینکه کندی برای پیروزی از محبوبیت جانسون در ایالات جنوبی بهره گرفت همین امر زمینه را برای معاونت وی محیا کرد و پس از پیروزی کندی، جانسون به عنوان معاون جوان ترین رئیس جمهور تاریخ امریکا انتخاب شد.
زمانی که کندی در دالاس مورد سوء قصد قرار گرفت، جانسون در اتومبیلی دیگر در کاروان ریاست جمهوری شاهد اصابت گلوله به وی بود. جانسون پس از مرگ کندی در هواپیمای جت مخصوص رئیس جمهور در فرودگاه دالاس سوگند ریاست جمهوری ادا کرد. تلاش برای تصویب قوانین جنبش حقوق مدنی در مجلس سنا و اقدامات زیست محیطی در کنار جایگاه مثال زدنی کندی در نزد افکار عمومی عرصه را برای جانسون فراهم کرد تا در سال ۱۹۶۴ بار دیگر به عنوان نامزد دموکرات ها در انتخابات شرکت کند و با شکست بری گلدواتر رقیب جمهوری خواه خود بر اریکه قدرت تکیه زند. اما ورود به جنگ جنوب شرق آسیا و شورش های خیابانی در داخل ایالات متحده پایانی بر دوران تصدی جانسون در سمت رئیس جمهور امریکا بود.
به کوتاه سخن، باید پذیرفت که عرصه انتخابات در ایالات متحده و نتایج حاصل ره آورد نقش آفرینی برنامه ریزی شده احزاب دموکرات و جمهوری خواه است. موضوعی که در دموکرات ها پیش از جریان رقیب دیده می شود انسجام درون حزبی و پشتیبانی همه جانبه منبعث از ساختار تشکیلاتی و انتخاب های عقلانی این جریان است که چهار نمونه اشاره شده گواهی بر این مدعی به شمار می رود. امری که در این رقابت فشرده و نقطه به نقطه می تواند متضمن پیروزی هیلاری کلینتون بر دونالد ترامپ باشد.