هفته گذشته، در کنفرانس خبری مربوط به آغاز دوباره فعالیتهای رسمی شرکت
هواپیمایی «لوفتهانزا» در ایران، بحثها در مورد میلاد اسلامی و حسین
جوادی، دو خبرنگار جوانی که در راه بازگشت از اردوی تیم ملی فوتبال ایران
از اسپانیا، به دلیل جنون خلبان در کوههای آلپ جان خود را از دست داده
بودند، بسیار داغ بود.
به گزارش
روزنامه دنیای خودرو،
با وجود اینکه مسئولان شرکت لوفتهانزا اعلام کرده اند حمایت های لازم را
از خانواده این دو مرحوم به عمل آورده اند و در اولین فرصت برای ادای
احترام اقدام به دیدار با آنها کردهاند، سوالی که در این میان مغفول
مانده، این است که بهراستی چه نهاد یا مرجعی مسئول بررسی و تایید سلامت
روانی مهمانداران و خلبانان است؟ در این زمینه با دکتر کاوه رستگاری، متخصص
روانشناسی پرواز به گفتوگو نشسته ایم.
آیا خلبانان مورد آزمایش های روانی قرار می گیرند؟
به
طور اجباری خیر، سازمان هوانوردی بین المللی، تمام خلبانان زیر 40 سال را
موظف کرده است هر شش ماه یک بار تحت معاینات فیزیکی قرار گیرند. این
معاینات در حالت عادی شامل معاینات روانشناسی نمی شود، مگر اینکه پزشک در
معاینات فیزیکی به موارد خاصی برخورد کند، آنگاه دستور معاینات روانشناسی
نیز صادر می شود. در این معاینات معمولا یک سری گفتوگوهای روزانه و معمولی
به کار گرفته می شود، اما این پزشکان آن قدر کارآزموده هستند که در همین
دیالوگ های ساده متوجه این که آیا خلبانی دچار استرس یا اختلالات روانی
است، می شوند.
این آزمایش ها در زمان استخدام به چه صورت است؟
پیش
از آن که هر خلبانی به استخدام شرکت های هواپیمایی درآید، در مراحلی مورد
آزمایش های بدنی و روانی قرار می گیرد. این روند در شرکت های هواپیمایی بین
المللی که حساسیت بیشتری نسبت به کارکنان خود دارند و روابط در آنها از
سهم بسیار کمتری برخوردار است، حتی احتمال دارد تا دو روز متوالی نیز به
طول بیانجامد. در برخی گزارش ها آمده است در این دو روز تست هوش هم از
متقاضیان گرفته می شود که این موضوع نشان دهنده اهمیت شناخت هرچه بیشتر
کارکنان توسط این شرکتهاست.
در داخل کشور چطور؟
متاسفانه این روزها به دلایلی نمی توان انتظار زیادی از بررسی های روانی در مراحل استخدام داشت.
چه مشکلاتی ممکن است رفتارهای حرفه ای خلبانان را تحت الشعاع قرار دهد؟
مشکلاتی
از قبیل فوت نزدیکان، طلاق، گرایش به مشروبات الکلی، یا مشکلات ریز و درشت
مالی قادرند عملکرد خلبانها را به طور جدی تحت الشعاع قرار دهند. معمولا
در هنگام وقوع چنین مشکلاتی شرکتها بلافاصله کارکنان خود را به روانشناس
ارجاع میدهند. این موضوعات تا پیش از سال 1990 میلادی که یک خلبان به دلیل
مصرف مشروبات الکلی جان صدها نفر را به خطر انداخت ، جدی گرفته نمیشد اما
پس از آن سازمان هوانوردی بین المللی قوانین سختگیرانه ای را در این زمینه
وضع کرد.
در یک کنفرانس بین المللی در مورد اهمیت سلامت روانی
خدمه پرواز که پس از حادثه لوفتهانزا و فوت دو خبرنگار ایرانی برگزار شد،
یکی از همکاران آمریکایی که روانشناس شرکت هوایی «جت بلو» است، روایت جالبی
را تعریف میکرد . وی میگفت یکی از خلبانان این شرکت در پرواز نیویورک به
لس آنجلس با حالتی پر اضطراب به مرکز کنترل پرواز اعلام میکند «عراق و
ایران به طور همزمان در حال حمله موشکی به هواپیمای او هستند»!
معلوم
نیست اگر کمک خلبان توانایی کنترل شرایط را نداشت و هواپیما را در شهر
تگزاس فرود نمی آورد، در اثر این حمله عصبی که دلیل آن مشخص نیست ، چه
بلایی بر سر مسافران می آمد!
نظرتان در مورد حادثه لوفت هانزا و فوت دو خبرنگار ایرانی چیست؟
چنین
مشکلاتی در میان خلبانان تجاری بسیار نادر است. در سالهایی که در این
حوزه فعالیت داشته ام با پرونده هایی از این قبیل سروکار نداشته ام. شاید
بتوان حادثه «جت بلو» را به مسمویت غذایی، مشکلات مقطعی روانی یا حمله عصبی
ارتباط داد اما چنین حادثه ای را که در اثر جنون و یک سری اتفاقات ریشه
دار رخ داده است به هیچ وجه نمیتوان توجیه کرد و این موضوع نشان از بی
توجهی مسئولان شرکت لوفت هانزا نسبت به سلامت روانی و اجتماعی کارکنان خود،
آن هم در بالاترین رده های عملیاتی دارد.