گردشگری صنعت پرسودی که هزینه اداره بسیاری از کشورها را تامین می کند در ایران جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
امیدواری های بسیاری وجود داشت که به نتیجه رسیدن برجام دروازه های کشور را به روی گردشگران خارجی بگشاید اما با وجود قرار گرفتن در رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی در جهان تاکنون چندان در جذب گردشگران خارجی موفق عمل نشده است.
کارشناسان معتقدند آنچه که سبب افزایش گردشگر در کشور می شود تدوین برنامههای مدون و مشخص است و هنوز برای بهره برداری از تاثیر برجام بر گردشگری و جذب توریسم زود است؛ محمد قلی یوسفی کارشناس اقتصادی نیز از این دسته است و اعتقاد دارد: برای ارزیابی تاثیرات برجام بر صنعت گردشگری زود است اما هر میزان بتوانیم توهم زدایی و هراس زدایی از کشور داشته باشیم و سطح امنیت کشور را به مردم دنیا ثابت کنیم احتمال جذب گردشگر خارجی بیشتر خواهد بود.
یوسفی که با خبرنگار سخن می گفت خاطرنشان کرد: در برجام نتوانستیم به طور کامل به اهداف خود برسیم و سطح روابط ایران و امریکا پس از توافقات هسته ای همچنان در ابهام است و مشخص نیست که رییس جمهور امریکا چه رفتاری با ایران خواهد داشت. پس از آن تثبیت رییس جمهور جدید در کاخ سفید می توان رفتار گردشگران پس از برجام را سنجید.
به گفته این کارشناس اقتصادی برای افزایش گردشگر خارجی باید زیر ساختها ایجاد شده امنیت فردی گردشگران تامین شود؛ همچنین توسعه زیر ساختهای حمل و نقلی همچون ریل و جاده در دستور کار قرار بگیرد و رستورانها و هتل ها مطابق با استانداردهای بین المللی به گردشگران خدمات ارائه بدهند. خدمات بانکی هم باید گسترش یافته و شرایط برای تبدیل پولهای خارجی به ریال به راحتی فراهم باشد.
عدم جذب گردشگر خارجی در کشور با وجود پتانسلهای بسیار طبیعی و تاریخی عوامل متعددی دارد که از این میان می توان به انتخاب مدیران غیر متخصص در صنعت گردشگری اشاره کرد که ریشه بسیاری از مشکلات است.
آسفالت کردن سی و سه پل و پل خواجو اصفهان، پر کردن حفره های نقش رستم با سیمان که منجر به پوسدگی حجم عظیمی از آن شد، آب گرفتگی اثار تاریخی محوطه سیوند بر اثر ایجاد سد سیوند و احتمال آسیب دیدگی مقبره کورش به همین دلیل، زیر آب رفتن تپه ملا علی براثر احداث سد ملاصدرا، تخریب محوطه های باستانی بر اثر احداث جاده قزوین-رشت و... همگی نشان از مدیریتی غیر متخصص دارد.
مساله بعدی نگاه به توریست در کشور است؛ در بسیاری از کشورهای دینا به گردشگران به عنوان منبع درآمد نگریسته می شود حال آنکه همواره در ایران نگاهی شکاک به گردشگران وجود دارد و در بسیاری از مواقع آنها را تخریب کننده باورها و ارزش های کشور معرفی می کنند.
نکته مهم دیگر کمبود بودجه در این حوزه است؛ به طوری که بسیاری از فضاهای تارخی و موزه ها نیاز به مرمت و گسترش فضا دارند حال آنکه به دلیل کمبود منابع مالی ایجاد موزه واکتشافات باستانشناسی وحتی حفاظت موثر از اثار تاریخی به کندی صورت می گرد و بودجه ای برای سرمایه گذاری های جدید باقی نمی ماند.
به نظر می رسد حالا که تبریز به عنوان شهر نمونه گردشگری جهان اسلام برای سال ۲۰۱۸میلادی انتخاب شده فرصتی برای عرصه جذب گردشگر و معرفی بهتر جاذبههای گردشگری ایران فراهم است و باید با برنامه ریزی به استقبال این فرصت رفته و از آن برای معرفی سایر جاذبه های گردشگری کشور استفاده کرد.