عصر ایران؛ علیرضا باغانی- هر روز که می گذرد بازار سهام جذابیت های خود را برای سرمایه گذاری بیشتر از دست می دهد.انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی حسن روحانی در این عرصه بهانه بزرگی بود برای مثبت بازار سهام و این که این بازار بتواند بازهم شاهد گردش نقدینگی و حضور سهامداران باشد ، اما بورس این بهانه را هم از دست داد.
از زمان آغاز سقوط بازار سهام در دی ماه 92 حدود 4 سال می گذرد و در گذر از این چهار سال تنها دو مرتبه بازار سهام به رخدادهای پیرامونی واکنش مثبت نشان داده است،یکبار در فروردین 94 و پس از توافق لوزان و دیگر در دی ماه 94 و چند روز پس از امضای توافق برجام بود که این بازار رنگ و بوی رونق به خود گرفت و سرمایه گذاران توانستند با جبران بخشی از زیان های خود دوباره به این بازار اعتماد کنند،اما غیر از این دو برهه بازار سهام به بهانه های مثبت وقعی ننهاده و در عوض با کوچکترین خبر یا رخداد منفی ، بهانه خوبی را برای درجا زدن و زیان رساندن به سرمایه گذاران پیدا کرده است.
20 روز اول سال که به تحویل سال و ایام نوروز گذشت ، هفته آخر فروردین هم که فعالان بازار سرمایه در نمایشگاه زودهنگام بورس ( 26 تا 29 فروردین) مشغول عیددیدنی و دید و بازدیدهای نوروزی بودند،اما نمایشگاه تمام نشده کشور وارد فاز انتخاباتی شد و به قول معروف حالت تدافعی به خود گرفت و حالا پس از گذشت دو هفته از انتخابات و پیروزی حسن روحانی بورس بهانه جدیدی به نام فرارسیدن ماه رمضان برای ادامه رکود و معاملات کم حجم و کسالت بار به دست آورده است.
در همین دو ماه و اندی که بخش عمده ای از بازار سهام در زیان فرو رفته عده ای نوسان گیر در همین بورس سودهای نجومی به جیب زده و براحتی مشغول فعالیت هستند.حتی شاخص بورسی که به لطف و مدد سودهای نقدی در مجامع و معاملات هدایت شده که به تثبیت و رشد آن منتج می شود هم از اول سال تاکنون به ضرب و زور بازدهی منفی را نشان می دهد.
درباره شاخص بورس لازم است بدانید از آذر 1387 تاکنون سودهای نقدی شرکت ها که در مجامع توزیع می شود در بازدهی شاخص محاسبه می شود و عملا در مقدار شاخص اثر گذار است و چون بیشتر شرکت ها همیشه در مجامع سالانه تقسیم سود دارند از آن زمان تاکنون شاخص بورس دیگر دماسنچ چندان مورد اعتمادی برای تشخیص وضعیت بازار نیست و در سال های گذشته هم با برخی معاملات مورد حمایت قرار گرفت تا ویوی بهتری از بازار سهام به نمایش گذاشته شود.
اگر همه این ها را از شاخص بورس بگیریم عملا بازار سهام در بهار 96 تا به این لحظه دست کم 10 درصد زیان به سرمایه گذاران رسانده و اگر بازار سهام را با بازار پول و بازدهی سنگین آن مقایسه کنیم می فهمیم که چرا پول مردم هنوز در سپرده های بالای 20 درصد جا خوش کرده است،در یک محاسبه ساده می توان دریافت کسی که در بانک سرمایه گذاری کرده فقط در همین حدود سه ماه 15 درصد جلوتر از کسی است که در بورس سرمایه گذاری کرده ، آن هم بدون استرس.
عسگراولادی هم در بورس ضرر کرد!هفته پیش نگارنده در نشستی با اسد الله عسگراولادی تاجر برجسته و رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین درباره وضعیت اقتصاد کشور در دوران پسابرجام صحبت می کردیم که او با به میان آمدن کلمه بورس واکنش نشان داد و گفت: بورس بازار خوبی برای سرمایه گذاری نیست.
عسگراولادی گفت که در یک دهه گذشته دوبار در بورس سرمایه گذاری کرده و هر دو مرتبه هم در بورس زیان کرده است،یک بار 100 میلیون تومان و بار دوم حدود 300 میلیون تومان. این تاجر شناخته شده متاسفانه خاطره خوبی از بورس نداشت و می گفت کارگزاری که او را به بورس برده سرنوشت سرمایه او برایش مهم نبوده و احتمالا فقط به دریافت کارمزد فکر می کرده است.
نکته کلیدی حرف های عسگراولادی شفافیت و اعتماد سازی بود و می گفت وقتی فردی همچون من که سال ها تجارت های پرسود و موفقی داشته ام در بورس به این راحتی ضرر می کنم وای به حال مردم!ساز و کار فعالیت در بورس باید شفاف شود و اعتماد به بورس برگردد.وگرنه وضع بورس شما از این بهتر نخواهد شد.سود بورس فقط نباید به جیب عده ای زرنگ و نوسان گیر برود.
وقتی حرف های عسگراولادی را با وضعیت کنونی بورس مقایسه می کنم می بینم بخش عمده ای از حرف هایش درست است و صرفا احساسی و ناشی از زیانی که در بورس کرده نیست.
وقتی سهام کوچک هفت تیر می کشند!در همین بازار پایه فرابورس خودمان از اول سال تا الان قیمت سهام برخی شرکت های کوچک و بعضا ناشناخته دو سه برابر شده اند!
تصویر فوق به خوبی نشان می دهد که بازار سرمایه کشور ما با فلسفه اصلی خود یعنی سرمایه گذاری بلند مدت فاصله گرفته و سود بورس این روزها صرفا در جیب نوسان گیران و سفته بازان می رود و اگر این روند ادامه پیدا کند روزهای به مراتب بدتری هم در راه است.چرا که متغیر مهمی به نام ارزش معاملات به عنوان متغیری قابل اعتماد شرایط نامناسبی را برای بازار سهام روایت می کند.
از زمانی که شاخص بورس طی یک دهه گذشته دستخوش تغییراتی شد و علاوه بر محاسبه سود نقدی شرکت ها در مقدار آن ، افت و خیز آن نیز تحت کنترل قرار گرفت ، متغیر مهمی همچون ارزش معاملات بیشتر از شاخص بورس توسط سهامداران و سرمایه گذاران به عنوان مبنایی جهت تشخیص وضعیت بازار مورد توجه واقع شده است.بررسی ارزش معاملات روزانه سهام نشان می دهد که از چند روز مانده به برگزاری انتخابات تاکنون ارزش معاملات خرد سهام در بورس و فرابورس حدود 50 درصد افت کم کرده است و این عمق شرایط نامناسب بورس و رویگرادنی سرمایه گذاران از این بازار را نشان می دهد.این سقوط کم سابقه ارزش معاملات درحالی اتفاق می افتد که نمونه آن تنها در زمان بحران جهانی 2008 در سال 87 در بورس تهران رخ داده بود.
سهامداران باقی مانده در بازار سهام امیدوارند مسئولان هر چه زودتر فکری برای بازدهی بدون ریسک 24 درصدی اسناد خزانه ، اوراق مشارکت و صندوق هایی کنند که سودهای بالای 20 درصدی را به راحتی در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهند.
دوراهکار کوتاه مدت برای برقراری رونق نسبی
به نظر می رسد راه حل کوتاه مدت بهبود شرایط بورس را می توان در چند مورد خلاصه کرد:
1.نخست این که نرخ سود بانکی پائین بیاید.
می گویند در جلسه روز هفدهم خرداد شورای پول و اعتبار می خواهند نرخ سود بانکی را از 15 درصد پائین تر بیاورند.سوال من این است اساسا مگر بانکی نرخ سود 15 درصدی را اجرا می کرد که شما می خواهید آن را پایین تر هم بیاورید!؟
مدیرعامل یکی از بانک ها حرف خوبی می زد وقتی از او درباره جلسه پیش روی شورای پول و اعتبار پرسیدم.
او می گفت:از این جلسات زیاد برگزار شده اما مهم نرخ بازار است.باید دید بازار چه نرخی برای پول در نظر می گیرد.الان مصوبه شورای پول و اعتبار 15 درصد برای سپرده های یکساله است اما نرخ بین بانکی(پولی که روزانه بانک ها به هم قرض می دهند)بالای 20 درصد برای بانک ها آب می خورد.نرخ عقود مشارکتی هم هنوز بالاست و در بازار سرمایه هم با نرخ های بالای 20 درصد برای پروژه ها تامین مالی انجام می شود.
2.بازگشت اعتماد ها به بورس.
این روزها تا کوچکترین اشتیاقی برای خرید سهم در سرمایه گذاران ایجاد می شود فروش و عرضه سهم توسط حقوقی ها به عنوان بزرگترین ریسک پیش روی سرمایه گذار قرار می گیرد.آیا حقوقی سهم عرضه کننده است؟سرمایه گذاری فرهنگیان که در این شرکت سهم ندارد؟صندوق فولاد چطور؟ صبا تامین چه؟این پرسش های سهامداران نگرانی است که پس از تشخیص ارزندگی یک سهم از هم می پرسند و نگران هستند که با کوچکترین رشدی حقوقی سهم عرضه کننده باشد؟
چه بسا اگر حقوقی ها کمی رعایت حال بازار سرمایه را می کردند الان اعتمادها به بورس بیشتر از این ها بود اما افسوس که مدیرانی در بیشتر این صندوق های بازنشستگی حضور دارند که توانایی ایجاد ارزش افزوده ندارند و آخر هر ماه برای جور کردن حقوق و مستمری افراد تحت پوشش خود چاره ای جز فروش دارایی در بورس ندارند!
در واقع ناظر بازار به جای این که این قدر به این نماد و آن نماد و دلایل رشد و افت سهم ها می پردازد بهتر است جلوی حقوقی هایی را بگیرد که تا بازار در حال نفس کشیدن است به فکر نقد کردن می افتند.
به نظر می رسد این دو متغیر موثرترین راهکارهای کوتاه مدت برون رفت بورس از رکود فعلی هستند.
و اما قطر...بحران سیاسی اخیر قطر فرصتی برای بررسی آنچه این کشور در قالب سرمایه گذاری های اقتصادی در طول 12سال اخیر صورت داده فراهم کرده است قطر از سال 2005با شروع تولید گاز طبیعی مایع شده سرمایه گذاری در بخش های اقتصادی جهان را آغاز کرده است.کشوری به مساحت 11هزار و 500کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 2.5میلیون نفر هم اکنون صاحب چهاردهمین فاند بزرگ ثروت در جهان و بالاترین نرخ درآمد سرانه دنیا است.
همایون دارابی کارشناس اقتصادی در یک بررسی ، قدرت اقتصادی دوحه را اینگونه دسته بندی کرده است:
سرمایه گذاری های شناخته شده قطر تا سال گذشته شامل این موارد بوده است...
1.در قطر
* 17میلیارد دلار در ساخت فرودگاه قطر و خط هواپیمایی عظیم قطر
*بانک ملی قطر بزرگترین وام دهنده حوزه خلیج فارس
*تلفن همراه قطر که در 12کشور فعالیت دارد
2.اروپا
*شامل سرمایه گذاری هایی که در عکس زیر آورده شده است
*مالکیت باشگاه فوتبال پاریس سنت ژرمن
*برند والنتینو ایتالیا
*فروشگاه های زنجیره ای اسپانیایی کورته اینکلس
3.انگلیس
*سرمایه گذاری های قطر در انگلیس 35میلیارد دلار برآورد شده است که عموما در *املاک و مستغلات و ساختمان سازی است
*مالکیت هتل ساووی
*فروشگاه های زنجیره ای هارودز
*دهکده المپیک لندن
*برج اچ اس بی سی
* 20 درصد فروگاه هیتروی و برتیش ایرویز
4.روسیه
*11میلیارد دلار سهام روس نفت
* 24.9درصد فرودگاه سن پترزبورگ
*2 میلیارد دلار فاند سرمایه گذاری
5.آمریکا
* 35 میلیارد دلار برآورد سرمایه گذاری های قطر در آمریکا است که شامل کمپانی فیلم سازی میراماکس و سرمایه گذاری در املاک و مستغلات است
6.آسیا
سرمایه گذاری های قطر عموما در آسیا در چین هنگ کنگ کره تایوان مستقر است و مالکیت برجی 2.5میلیارد دلاری در سنگاپور جز این سرمایه گذاری ها است.
در بورس تهران هم به نظر می رسد بحران دوحه و این که فعلا تنها راه ارتباطی قطر با دنیای خارج ایران است،بحث صادرات مواد غذایی به قطر بتواند یکی دو روزی سهام غذایی را در بازار سهام دستخوش صف خرید و نوسان مثبت کند.با توجه به شرایط خاص کنونی نمی توان تحلیل دقیقی از بازار مصرف مواد غذایی قطر داشت.البته مهترین نکته این است که قطر چقدر می تواند در برابر بحران موجود تاب بیاورد.به نظر می رسد بحث صادرات مواد غذایی به قطر زمانی قابل ارزیابی دقیق است که دست کم زمان بیشتری از این بحران گذشته باشد و عملا توافق نامه های اقتصادی میان ایران و قطر منعقد شده باشد.
به هر حال امروز سه شنبه سهام صنایع غذایی به دلیل جو روانی موجود قطعا مورد توجه قرار خواهند گرفت.
*روزنامه نگار و تحلیل گر بورس