عصر ایران؛ احسان محمدی- نسل جوانی که این روزها به استادیوم می رود یا در کُری خوانی های مجازی پا پس نمی کشد احتمالاً کمتر از مهرداد میناوند بازی دیده است. او در سال های انتهایی دهه هفتاد یکی از بهترین چپ پاهای فوتبال ایران بود. خوش تکنیک، سرسخت و بازی خوان که سانترهای مواجش با پای چپ در یادها مانده است. البته یکی از آن سانترها در دیدار رده بندی جام ملت های 1996 مقابل کویت چیزی نمانده بود گردن علی دایی را بشکند!
در همان رقابت ها بود که او در پیروزی سه گله مقابل تایلند با پای راست گلزنی کرد و شادی گل متفاوتی را به نمایش گذاشت. زانو زد و دست هایش را به حالت مناجات به سوی آسمان بُرد. آن روزها او، هاشم حیدری و علیرضا منصوریان از جمله بازیکنان با اخلاقی معرفی می شدند که در یکی دو برنامه تلویزیونی و حتی در اردوهای تحت نظر محمد مایلی کهن، قرآن می خواندند و مداحی می کردند. به واسطه همان شادی بعد از گل گفته شد به او سکه طلا هم اهدا شده است.
یک تصویر ملکوتی دیگر از مهرداد میناوند که بارها از تلویزیون پخش شد و برخی کوشیدند او را «الگوی واقعی» ملی پوشان برای نسل جوان معرفی کنند در خلال دیدار ایران با «نانت» ثبت شد.
تیم ملی ایران که خود را برای دیدارهای جام جهانی 1998 آماده می کرد مقابل این تیم باشگاهی کشور فرانسه به زمین رفت. درست در حد فاصل دو نیمه، سال ایرانی تحویل شد. دوربین تلویزیونی به رختکن رفت و مهرداد میناوند را نشان داد که در حال نماز خواندن بود.
اما هر چه از زمین فوتبال دورتر شد، حاشیه های این هافبک ملی پوش بیشتر به چشم آمد. از آن جمله تبلیغ برای یک شرکت ملکی در دوبی بود و فیلمی از یک پارتی که خود میناوند می گوید «برایم گران تمام شد»، عمل جراحی زیبایی، شایعه بیماری و ...
میناوند در همه این سالها کوشیده است خود را یک پرسپولیسی دو آتشه معرفی کند که خوب کُری می خواند. این در حالیست که کمتر از 5 سال برای این تیم توپ زده و تعداد بازی هایش به دشواری به 100 بازی می رسد. او سال 83 به سپاهان پیوست و سال 84 نه با پرسپولیس که با راه آهن از فوتبال خداحافظی کرد.
اما درخشش با تیم ملی، حضور در جام جهانی، بازی در اتریش با تیم اشتورم گراتس و ارائه نمایش های قابل قبول در لیگ قهرمانان اروپا کارنامه فوتبالی اش را پر و پیمان کرده است. این همه را نوشتیم تا به شکایت علیرضا منصوریان از دوست و همبازی قدیمی اش برسیم.
میناوند در یک برنامه تلویزیونی به صورت غیرمستقیم به «مهدی رحمتی» لقب «پنگوئن» و به صورت مستقیم به «علیرضا منصوریان» لقب «شیشعلی» داد. دو واژه ای که بیشتر در کُری های تماشاگران تیفوسی شنیده می شود. منصوریان گفته که شکایت می کند و کوتاه نمی آید.
موضع فعلی میناوند سکوت است. احتمالاً در نهایت با یک روبوسی و عکس یادگاری و سلام و صلوات این ماجرا ختم به خیر می شود اما چرا بازیکنی مثل میناوند باید تا این اندازه ارتفاع خود را تقلیل دهد؟
اعتقاد ندارم که بازیکنان فوتبال باید «الگوی نسل جوان» باشند. فوتبالیست هستند و به توپ ضربه می زنند و سواد و ادعایی در خصوص فرهنگسازی ندارند. در کشوری که از بام تا شام دهها سازمان با میلیاردها تومان بودجه قادر به ارائه شیوه های فرهنگی مناسب نیستند چرا باید از فوتبالیست ها انتظار داشت که معجزه کنند؟
اما می توان توقع داشت که یک ستاره پیشکسوت، حداقل های آداب اجتماعی را رعایت کند. راه یافتن در قلب هواداران و اقامت در آنجا نیازی به استفاده از واژه های فلفل دار ندارد. اثبات عشق به یک تیم و نشان دادن تعصب هم در زمین بازی بیشتر نمایان می شود تا در مقابل رسانه ها و تریبون ها. پرسپولیس در تاریخچه اش دهها بازیکن دارد که چند برابر مهرداد میناوند برای این تیم بازی کرده اند، هرگز اندازه او نه پول گرفته اند و نه در رسانه ها تحسین شده اند اما به خود اجازه نمی دهند که به تیم های حریف، بازیکنان آنها و بخصوص چهره های بازنشسته شان جسارت کنند.
او بیش از هر کس دیگری می تواند به خودش کمک کند. مهرداد میناوند یکی از بازیکنان نسل خاطره انگیز این فوتبال است کاش در گفتارش مثل همان نفوذهایش از جناح چپ روی خط، دقت کند.
ولی یادمون مرفته که یه بابایی بخاطر اینکه جلو پرسپولیس پیرهن ابیشو میبوسید شد اسطورتون
حالا هی ادای دو آتیشه بودن دربیارن
البته این به این معنا نیست که با روح این مقاله موافق نباشم اما اگر برعکس بود قطعا این مقاله منتشر نمس شد
رویکرد این آقای احسان محمدی همیشه همین بوده. تمایلات رنگیش به شدت احساس میشه ولی سعی میکنه در پشت کلمات و واژه ها پنهانش کنه...!
از پرسپولیس تعریف میکنه چون تعریفیه. کی میتونه از پرسپولیس تعریف نکنه؟
همچنان معتقدم که شاخک های جنابعالی فقط در زمانهای خاصی(!) فعال میشه و این عین بی عدالتی و بی انصافی هست...
تازه منصوریان الان سرمربیه و سمت رسمی داره ولی میناوند فعلا یه هواداره
اون همه شور و حال محاله یادش بره