عصرایران؛ احسان محمدی- دكتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت بازرگان
در ازمیر ترکیه درگذشت. مرگ در 86 سالگی و بعد از مبارزه با بیماری سرطان گرچه
غافلگیرکننده به نظر نمی رسد اما جان باختن در دیار غربت - و به قصد درمان نه به خاطر اقامت - آن هم برای مردی که در این
سال ها او را با زندان، دادگاه، رفتار موقرانه، وطن پرستی و اتهام وابستگی به امریکا
از سوی مخالفین اش می شناسیم دردناک است.
او هم یکی از انبوه سیاستمداران این سرزمین است که جز با اغراق در موردش سخن گفته نشد. علاقه مندانش او را روشنفکری برجسته و بی همتا، سیاستمداری زیرک و دوران دیده، اهل فرهنگی خداشناس و دقیق و گنجینه ای از تاریخ معاصر ایران ذکر می کنند که فقدانش خسارت بار است و مخالفانش در همه این سال ها از به کار بردن عنوان «خائن» برایش دریغ نمی کردند. او را دبیرکل حزب «منحله» نهضت آزادی خطاب می کردند که در حال جاسوسی برای آمریکاست و مستحق زندان طویل المدت است و حتی وقتی برای عمل جراحی قلب باز از زندان مرخص شدند برخی تاختند که مظلوم نمایی می کند و از رافت نظام سواستفاده کرده و در پی براندازی است ولي همان امريكايي ها رواديد سفر به سرزمين شان را براي درمان هم صادر نكردند.
مردی که معمولاً مشتاقانه گفت وگوهای بلند و پر نکته را می پذیرفت حالا چشم از جهان فروبسته است و دست کم در این چند روز دوست و دشمن از او یاد می کنند و کتاب زندگی قطور او در سیاست را ورق می زدنند.
آنچه می خوانید 15 بُرش از زندگی یکی از سیاستمداران کهنه کار نسلی است که این روزها یکی یکی در خاک آرام می گیرند.
1- او در خانواده ای که اصالتی «یزدی» داشتند در سال 1310 در «قزوین» به دنیا آمد. در سال ۱۳۱۶ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در خیابان ری پرورش یافت. تحت تاثیر شخصیت پدربزرگش بود که مردی معتقد و پایبند به اصول دینی به شمار می رفت.
2- ابراهیم یزدی دارای مدرک دکتری داروسازی از دانشگاه تهران بود. در سال 1340 به امریکا رفت و در زمان اقامتش در این کشور، مدتی محقق علمی دانشکده پزشکی بیلور در تگزاس بود و در رشته داروسازی با بخش آسیبشناسی و فارماکولوژی دانشگاه بیلور همکاری میکرد.
3- با تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰ او به همراه مصطفی چمران، علی شریعتی و صادق قطبزاده به تأسیس شاخههای اروپا و آمریکای این نهضت مبادرت میورزد و به عنوان رئیس شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور انتخاب میشود. او همچنین مسئولیت انتشار ماهنامه پیام مجاهد ارگان نهضت آزادی ایران خارج از کشور را هم بر عهده داشتهاست.
4- در روزگار شکل گیری گروه های چریکی در خاورمیانه دکتر یزدی هم لباس چریکی به تن کرد. در سال ۱۳۴۴ مسئولیت رهبری سازمان مخصوص اتحاد و عمل (سماع) را بر عهده داشتهاست و با همکاری مصطفی چمران و محمد توسلی به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه ابتدا در مصر و سپس در جنوب لبنان مبادرت میورزد. به واسطه همین فعالیت عده ای هنوز هم او را سرزنش می کنند که خشونت طلب بود.
5- در هنگام تبعید امام خمینی از عراق و امتناع دولت کویت از پذیرش رهبر فقيد انقلاب و هیات همراه دکتر یزدی پیشنهاد مهاجرت به فرانسه را داد و خانهای در نوفل لوشاتو به این منظور تهیه شد. در هنگام اقامت امام در فرانسه دکتر یزدی از مشاورین و حلقه نزدیک به امام ره به شمار می رفت و به دلیل تسلط به زبان خارجی گاهی نقش سخنگو را در مقابله با رسانه ها ایفا می کرد.
6- ابراهیم یزدی همراه با امام خمینی از فرانسه به ایران آمد. با تشکیل شورای انقلاب، او به عضویت این شورا برگزیده میشود و با شروع دولت موقت مهندس بازرگان، او نخست به عنوان معاون نخست وزیر در امور انقلاب و سپس پس از استعفای کریم سنجابی از پست وزارت امور خارجه به عنوان وزیر خارجه دولت انتخاب میشود. او در سالهای ۵۸ و ۵۹ سرپرستی مؤسسه کیهان را بر عهده داشت. او همراه با استعفای مهندس بازرگان از دولت کناره گیری کرد. با برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی در این انتخابات از تهران کاندیدا شد و در دور اول انتخابات به وکالت مجلس انتخاب شد. اما پس از آن صلاحیت وی توسط شورای نگهبان رد شد.
7- برخی از منتقدین او را به واسطه ایده فروش هواپیماهای F-14 پس از پیروزی انقلاب شماتت می کنند. او در گفت و گویی با کیهان عنوان کرد « نمیتوانیم هواپیمای اف – ۱۴ را نگه داریم زیرا نگهداری آنها باعث تشدید و استمرار وابستگی ما به آمریکا میشود». در جلسه مورخ ۲۱ مرداد ۵۸ شورای انقلاب، آيت الله بهشتی قاطعانه با فروش هواپیماهای اف – ۱۴ به آمریکا مخالفت مي كند.
ابراهیم یزدی اما اتهام «تلاش برای فروش هواپیماهای اف – 14) را در نامه ای بلند که با جمله « پناه می برم به خدای لایزال از شر خناسانی که بی وقفه یوسوس فی صدورالناس» خاتمه یافت توضیحاتی در این خصوص ارائه کرد.+ اینجا
8- در مورد نقش یزدی در محاکمه و اعدام سران دولت شاهنشناهی نقدهای مختلفی وجود دارد. شاید بتوان سخنان صادق خلخالی در کتاب خاطراتش را کلیدی دانست:« از جمله کسانی که در همه کارها دخالت میکرد و بازپرس شده بود؛ ابراهیم یزدی بود که در دولت موقت اول معاون نخست وزیر و سپس وزیر امور خارجه شد. .... ابراهیم یزدی در طبقه سوم مدرسه رفاه که من هم آنجا بودم، نصیری و رحیمی را به محاکمه کشید. آنها با وجود اینکه میدانستند که من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع معرفی شدهام به این امر توجه نمیکردند، خودشان میبریدند و میدوختند و در باغ سبز نشان میدادند. تلویزیون هم جریان را ضبط میکرد و ما هم نظاره میکردیم. سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و مستقیماً به خدمت امام رفتم و عرض کردم: ابراهیم یزدی میگوید که جزو شورای انقلاب است و نمیگذارد من به کارها رسیدگی کنم ».
9- او ۲۴ بهمن ۱۳۶۹ در نامه ای خطاب به سيد احمد خمینی با ذکر این نکته که «شما خوب میدانید» عنوان کرد که «تنظیم کننده برنامهٔ سیاسی و اجرایی امام خمینی»، «طراح و مؤسس سپاه پاسداران»، «طراح و مبتکر «روز قدس» و طراح اصلی و اولیه برخی دیگر از نهادهای انقلاب بودهاست.
10- حجت الاسلام محتشمی پور در گفت وگو با ماهنامه یادآور( خرداد 1387) در مورد محکومیت ابراهیم یزدی به شلاق بهخاطر تهمت در مورد جعلی بودن نامه امام به حاج احمد گفت: « با پیگیری مرحوم حاج احمدآقا، پرونده دنبال شد و آقای دکتر یزدی چون تهمت زده بود، محکوم به شلاق شد. اینها به دست و پا افتادند که حکم اجرا نشود، چون در آن شرایط، بدترین وضعیتی که برای نهضتیها پیش میآمد، این بود که یزدی را بخوابانند و شلاق بزنند! اینطور بود که مرحوم حاج احمد آقا رضایت داد که این حکم را اجرا نکنند».
11- پس از درگذشت مهدی بازرگان دبیر کل نهضت آزادی ایران در سال 1373 او به عنوان دبیر کل نهضت آزادی ایران انتخاب شد. در این سالها او همواره از سوی برخی متهم به غربزدگی، تلاش برای ایجاد ارتباط با آمریکا، لیبراال بودن، دگراندیشی و ... متهم شد. کسانی حتی او را جاسوس امریکا عنوان می کردند و شگفت اینکه چنان كه گفته شد در روزهای آخر زندگی اش آمریکا از صدور روادید برای او که عمری به اتهام «آمریکایی بودن» سرزنش شد خودداری کرد!
12- یزدی در سال 1384 برای نامزدی
انتخابات ریاست جمهوری ایران ثبتنام کرد. وی پس از ثبتنام گفت: «همه شهروندان باید
به قانون «التزام» داشته باشند هر چند به آن «اعتقاد» نداشته باشند. ما به دنبال تغییر
در ساختارهای حقیقی هستیم نه ساختارهای حقوقی… ما با ثبتنام خودمان بار دیگر به حاکمان
فرصت میدهیم که راه حلی برای رفع بحرانهای موجود بیندیشند.»
خبرنگار روزنامه همشهری 25 اردیبهشت 1384 نوشت یزدی در فرم
انتخاباتی خود، واژه «اعتقاد» را در عبارت «اعتقاد به مبانی قانون اساسی» خط زده و
عبارت «التزام» را جایگزین کرده بود. با این حال، او در گفت و گویی که با حسین دهباشی
در برنامه خشت خام داشت، گفت که هیچگاه در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نشدهاست.
دكتر یزدی در انتخابات دو دوره اخیر به حسن روحانی رای داد و از او حمایت کرد و سال 93 گفت: روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد.
13- ابراهیم یزدی در دهه 80 و 90 چندین بار به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تأسیس و هدایت نهضت آزادی» محاکمه و به زندان محکوم شد.
14- از دکتر یزدی 21 عنوان کتاب به یادگار مانده است که از آن جمله می توان به: آخرین تلاشها در آخرین روزها (گزارش تحلیلی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷)، مبانی ژنتیک ملکولی (انتشارات اطلاعات) (۱۳۶۴)، دو مقاله دربارهٔ اقتصاد اسلامی (۱۳۵۹)، دکترین امنیت ملی (۱۳۸۲)،روشنفکری دینی و چالشهای جدید و خدا در ناخوداگاه اشاره کرد.
15- او کتاب خاطرات سه جلدی اش با عنوان « شصت سال صبوری و
شکوری» را به پدر و مادرش تقدیم کرد و نوشت: تقدیم به پدرم و مادرم که به نام و
صفت «صادق» و «معصومه» بودند. و بیتی از پروین اعتصامی را ذکر کرد:
کاش با آنها اینگونه رفتار نمی شد