۰۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۵۹۸۸۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۳ - ۲۲-۰۶-۱۳۹۶
کد ۵۵۹۸۸۸
انتشار: ۰۷:۲۳ - ۲۲-۰۶-۱۳۹۶

اندر مزایای پخش زنده اینترنتی

لیلی فرهادپور در روزنامه شرق نوشت:

١- بچه که بودیم تلویزیون بود اگرچه سیاه‌وسفید، آن‌هم در یک گنجه چوبی دردار و قفل‌دار که رویش یک توری سفید می‌انداختند و وقتی برنامه نداشت می‌شد تاقچه که عکسی یا مجسمه‌ای رویش چشم‌نوازی می‌کرد. مجسمه روی تلویزیون ما یک کاکاسیاه بود با گردنبند طلایی که سرش تکان‌تکان می‌خورد و وقتی پدرومادر نبودند این تکان سرش از دست ما خلاصی نداشت. بچه که بودیم تلفن هم بود آن هم با گوشی سنگین سیاه و بوق سنگین‌ترش وقتی گوشی را برمی‌داشتی. شماره تلفن‌مان هم هنوز یادم است: ٦٢٠٥٤٠!  بچه که بودیم در فیلم‌های علمی- تخیلی می‌شد چهره‌به‌چهره با کسی آن‌سوی دریاها یا منظومه‌ها تماس تصویري داشت: مثلا در سریال «پیشتازان فضا» (مجموعه علمی-تخیلی تلویزیونی که نخستین فصل آن بین سال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹ ساخته شد). از همان موقع پخش زنده برای خودش ابهت خاصی داشت. مسابقات فوتبال همیشه در پخش زنده حرف اول را می‌زد ولی هیجان‌آورترین پخش زنده‌ای که یادم هست پاگذاشتن نیل آرمسترانگ بر سطح ماه بود (جولای ١٩٦٩/ خرداد ١٣٤٨). انگار که خودم قدم به ماه گذاشتم. چکمه‌های پدر را می‌پوشیدم و در باغچه حیاط خانه مانند فیلم‌های آهسته راه می‌رفتم که یعنی دچار بی‌وزنی شده‌ام. دو سال بعد از آن آرزو می‌کردم پخش زنده انسانی که اولین‌بار بر مریخ پا می‌گذارد را هم ببینم چون حتما مریخی‌ها می‌آمدند پیشواز! آن‌هم با آن شاخک‌های روی سرشان عین سریال «مریخی محبوب من» (این مجموعه تلویزیونی، در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ با دوبله فارسی از تلویزیون ملی ایران پخش می‌شد.)

٢- ولی پدران ما در بچگی تلویزیون هم نداشتند (چون تلویزیون ایران روز اول عید ١٣٤٦ راه‌اندازی شد) پس اصلا لذت و درکی از پخش زنده نداشتند اما به‌هرحال نه‌تنها آنها بلکه در تمام تاریخ بشریت اجرای زنده وجود داشت. نمایش‌دادن، تئاتر، کنسرت، آوازخواندن، داستان‌گفتن در جمع، نقالی، تعزیه، کمدی دل‌آرته، کاتاکالی، کابوکی و...

٣- قبل از جنگ جهانی اول، این تلویزیون را وقتی آن اسکاتلندی نابغه یعنی «جان لوگی برد» ساخت حتما به فکر یا تخیلش رسیده بود که روزی این تصاویری که هدایت می‌کند توانایی پخش زنده را خواهند داشت. بعد از اختراع این جعبه جادویی، همه‌جا به آن یا همین تلویزیون را گفتند یا معنی‌اش کردند به تصویر از دور (مثلا دوردید). درواقع، واژه تلویزیون که از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته، خود واژه‌ای دورگه است که بخش نخست آن از واژه یونانی «تله» (دور) و بخش دوم آن از واژه لاتین «ویزیو» (دید) گرفته شده‌است. به ایران که آمد گاهی به آن گفتند «جام جم» اما زیاد نگرفت تا انقلاب شد و نامش رسما و عملا شد «سیمای جمهوری اسلامی». خب این یک مجاز مرسل بود و وقتی در جایگاه سیمای جمهوری اسلامی قرار گرفت که دیگر مسئولیتش دوچندان شد.

٤- اما چه سیما باشد چه تلویزیون، پخش زنده جذابیت‌های خودش را دارد. این وسط رسانه جای خودش را عوض کرد. دیگر لازم نبود برای دیدن پخش زنده فلان برنامه خودت را به خانه برسانی و به جعبه جادویی‌ات. اینترنت آمد و انقلاب فناوری اطلاعات چهره قرن ٢١ را عوض کرد. به دست همه آدم‌ها یک گوشی همراه داد. چه ترجمه بامزه‌ای است این گوشی همراه. واقعا همه‌اش همراهمان است. بدون او دیگر زندگی معنی نمی‌دهد. آهنگی که ازش پخش می‌شود خاطره‌انگیزترین و محبوب‌ترین آهنگ زندگی‌مان است حتی اگر آنهایی که با ما کار دارند هیچ ربطی به این آهنگ نداشته باشند. شبکه‌های مجازی ما را بدون هیچ دردسری به مهمانی همگانی برد، بدون خرج میوه و شیرینی! (نقدش بماند برای گفتاری دیگر)؛ بعد همین چندی پیش اینستاگرام این وسط امکان پخش لایو داد. این دیگر شوخی نبود. دیگر تماس تصویری سفینه فضایی اِنترپرایز با کاپیتان در پیشتازان فضا نبود. مسئله پخش زنده بود.

٥- دیشب برنامه جشن خانه سینما زنده از اینترنت پخش شد. بالاخره در سال ١٣۹۴، در یک فراخوان عمومی سازمان صداوسیما اعطای نمایندگی IPTV را اعلام کرد. حالا بعد از دو سال، کار این شرکت‌ها گرفته است. اول فقط اهداف آموزشی بود و دانشگاه‌ها و نهادهای دولتی اما الان دیگر عرصه فرهنگ هم وارد حوزه‌شان شده است. به‌تازگی دو برنامه موفق هر هفته به صورت زنده پخش می‌شود. یک برنامه سینمایی با نام «سی‌وپنج» که شنبه‌ها با اجرای فریدون جیرانی ساعت ٢١ پخش می‌شود و دیگری یک برنامه موسیقیایی با نام «آهنگ» که سه‌شنبه‌ها با اجرای بهرنگ تنکابنی پخش می‌شود. حالا دیگر فقط مخاطبان هیجان‌زده نیستند. افراد در پخش هم هیجان‌زده‌اند چون این یک پخش زنده کاملا تعاملی است. در این پخش‌های زنده تعداد تماشاگران در لحظه معلوم است و کامنت در لحظه می‌گیرند. اگرچه ناظر کیفی صداوسیما در همان اتاق ایستاده و لبخند می‌زند اما کاری ندارد. یک پخش زنده جان‌دار در راه است.
ارسال به دوستان