عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پایان تابستان و آغاز پاییز تنها یادآور تغییر فصل و موسم درس و مدرسه و دانشگاه نیست.
37 سال پیش کشوری که برای تحقق اهداف انقلابی بزرگ و مردمی خود را آماده می کرد و تازه رییس جمهوری و نمایندگان مجلس جدید را انتخاب کرده بود ناگهان خود را درگیر جنگی دید که آتش افروزانِ آن می پنداشتند مناسب ترین فرصت را فراچنگ آورده اند.
چه، از یک سو ارتش را به خاطر برخوردهای پس از کشف کودتای نوژه آشفته و شیرازه پاشیده تصور می کردند و از جانب دیگر به سبب اشغال سفارت آمریکا در ایران و فقدان وزیر خارجه در دولت، دستگاه دیپلماسی هم از رمق افتاده بود.
این گونه بود که جنگی درگرفت که طی 8 سال نزدیک به 300 هزار نفر از بهترین فرزندان ایران جانِ شیرین بر سر آن نهادند و شاید بیش از این شمار جراحت دیدند یا عضوی از بدن را از دست دادند و ده ها هزار نفر هم سال ها در اسارت به سر بردند و برخی دیگر زنده به وطن بازنگشتند.
در آن سو نیز صدها هزار نفر کشته و مجروح شدند و سرمایه های مادی بسیاری هم از بین رفت.
با این همه در ایران هفته آغاز جنگ و تجاوز عراق به ایران به عنوان «هفته دفاع مقدس» گرامی داشته می شود - که هر چند در سال های جنگ و از 31 شهریور 1360 که نخستین سالروز شروع جنگ به حساب می آمد تا 31 شهریور 1366 که آخرین سالروز در هنگام جریان داشتن جنگ است طبیعی بود- اما پس از اتمام جنگ خصوصا برای نسل بعد این ابهام را ایجاد می کند که چرا هم چنان روز آغاز و نه پایان را گرامی می داریم؟ خاصه این که آغازگر جنگ هم صدام حسین و ارتش بعث عراق بوده است.
کشورهایی که جنگ های بزرگ را پشت سر گذاشته اند یا روز فتح و پیروزی را جشن می گیرند یا اگر به پیروزی مورد نظر دست نیافته باشند روز اتمام جنگ و صلح را.
جنگ ایران و عراق در 27 تیر 1367 و با قبول قطعنامه 598 پایان پذیرفت هر چند اعلام رسمی آتش بس 33 روز بعد انجام شد.
در ایران اما روز پایان جنگ جشن گرفته نمی شود چون رهبر فقید انقلاب از آن به عنوان نوشیدن جام زهر یاد کردند.
هر چند که اصرار نورزیدن بر شعار جنگ جنگ تا پیروزی و تا سقوط صدام حسین شهامت ویژه ای می خواست و اگر امام موافقت نکرده بود و کمتر از یک سال بعد هم رحلت کرده بود معلوم نبود چگونه امکان قبول وجود داشت.
اگر روز بازپس گیری خرمشهر به عنوان نقطه پایان جشن گرفته شود نیز به این پرسش دامن می زند پس چرا 6 سال و 55 روز دیگر نیز ادامه یافت؟
با فرض این که روز شروع جنگ و آغاز تجاوز عراق به ایران را نمی توان جشن گرفت هر چند در واقع مقاومت و رشادت هاست که پاس داشته می شود چند پیشنهاد مطرح شده است:
اول این که پایان جنگ را جشن بگیریم. اما تعبیر جام زهر و قبول با اکراه قطعنامه در حالی که صدام همچنان بر سر کار بود مانع تحقق این ایده است.
دوم این که روز اعلام رسمی آتش بس در 29 مرداد انتخاب شود. اما این روز هم تابعی از همان پذیرش قطعنامه است و از جانب سازمان ملل اعلام شده است.
سوم این که مراسم و آیین ها به سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر در سال 1361 منتقل شود.در این باره هم توضیح داده شد که چرا نمی توان فراتر از خرمشهر به آن نگریست.
چهارم این که روز سرنگونی صدام حسین و حکومت بعث در 18 فروردین 1382 یا روز اعدام او گرامی داشته شود اما این هر دو را آمریکایی ها رقم زدند و صحبت از جنگ عراق علیه ایران است نه جنگ آمریکا و بریتانیا علیه عراق.
پیشنهاد پنجم را اما سردار سرلشگر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال های جنگ مطرح کرده است.
به اعتقاد ایشان هر چند قطعنامه را در 27 تیر 1367 پذیرفتیم اما جنگ تمام نشد. چون ارتش عراق با یاری مجاهدین خلق (منافقین) و در قالب عملیاتی که آنان «فروغ جاویدان» نامیدند و در ایران تقابل با آن «مرصاد» نام گرفت دوباره هجوم آورد و این بار ایران پیروز شد و پیشنهاد آقای رضایی این است که به جای روز شروع جنگ یک روز مشخص در مرداد ماه به عنوان روز پیروزی جشن گرفته شود.
این پیشنهاد اما بُرد رسانه ای هم پیدا نکرد و خود آقای رضایی هم چندان به توضیح آن نپرداخته است.
به هر صورت در ایران نه روز پایان جنگ که روز آغاز آن گرامی داشته می شود. با این حال چون تصمیم به پایان جنگ هم بسیار شجاعانه و فداکارانه بود و در ادامه نیز صدام حسین ساقط شد و در نهایت ایران است که دست بالا را در منطقه دارد و دیگر خبری از صدام و حزب بعث نیست شاید وقت آن باشد که به جز روز شروع جنگ هشت ساله روز دیگری هم که یادآور آغاز تجاوز نباشد به عنوان پایان جنگ یا سقوط صدام یا حفظ تمامیت ایران یا هر عنوان دیگر انتخاب و گرامی داشته شود.