علی جنتی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۷ دی ۹۲ مجید ملانوروزی را به سمت مدیر کل هنرهای تجسمی معاونت هنری منصوب کرد و حال قریب به چهار سال از حضور مجید ملانوروزی در این سمت می گذرد که در این مدت حوزه تجسمی فراز و فرودهای زیادی داشته، اما آنچه مسلم است این عرصه هر روز به زندگی روزمره مردم نزدیک تر شده و حاصل تلاش هنرمندان تجسمی بیشتر به منظر دید و اطلاع مردم می رسد.
به گزارش مهر، مرکز هنرهای تجسمی کلان ترین متولی امور هنرهای تجسمی در کشور است که البته در این سال ها فعالیت های این اداره با نقد و نظرهای بسیاری رو برو بوده است؛ از روایت سفر گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به کشورهای اروپایی تا وضعیت اداره موزه هنرهای معاصر تهران و شرایط نگهداری آثار گنجینه تا برگزاری بی ینال های تجسمی و همکاری این اداره با بدنه هنرمندان تجسمی کشور.
در روزهایی که با تشکیل دولت جدید باید منتظر ماند و دید که آیا مدیران قبلی در سمت خود ابقا می شوند یا خیر با مجید ملانوروزی درباره وضعیت فضای تجسمی کشور، فعالیت های چهار سال قبل این اداره و فعالیت های پیشرو به گفتگو نشستیم.
مجید ملانوروزی مدرک کارشناسی ارشد نقاشی را از دانشکده هنرهای زیبا گرفته است و کارشناس هنری معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش، کارشناس فرهنگی هنری دفتر مرکز جهاد دانشگاهی کشور، مدیر هنری کیهان فرهنگی، مدیر فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سرپرست معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری، رییس زیباسازی شهرداری منطقه ۶ تهران، مسئول روابط عمومی بخش خارجی در سه دوره ستاد ارتحال حضرت امام (ره)، مشاور هنری در ستاد چهره های ماندگار، رییس فرهنگسرای شفق تهران، معاون جهانگردی سازمان منطقه آزاد کیش، مدیرعامل موسسه توسعه سیاحتی کیش و مدیرکل روابط عمومی منطقه آزاد کیش بوده است. وی سابقه خبرنگاری نیز در کارنامه خود دارد.
در این گفتگو با ما همراه باشید:
*ماحصل مدیریت چهار ساله شما در اداره کل هنرهای تجسمی در دولت یازدهم چه بود و در این فاصله به چه دستاوردهایی دست پیدا کردید؟
- در چهار سال گذشته نگاه ما در اداره کل هنرهای تجسمی بیشتر یک نگاه اجتماعی به هنرهای تجسمی بود تا یک نگاه اداری و درون سازمانی و در واقع بیشتر به دنبال این بودیم که در فضای اجتماعی کشور تأثیرگذار باشیم و فکر می کنم با توجه به تمام محدودیت ها و مشکلات اقتصادی که گریبان گیر دولت و جامعه بود تا حدودی در این زمینه موفق بودیم. البته نمی گویم که همه نقش تأثیرگذار در عرصه هنرهای تجسمی در اجتماع را اداره کل هنرهای تجسمی ایفا کرد بلکه این مرکز در حد توان خود سعی کرد تا یک سری فضاهای هنری را ایجاد کند تا رویدادهای هنری تأثیرش را در سطح جامعه بگذارد.
*می توانید مثال بزنید.
- حراج ها و نمایشگاه های مختلفی با مجوز ما در این سال ها برگزار شد و همچنین مجوز برگزاری آرت فر را هم صادر کردیم که البته فعلا این آرت فر برگزار نشده است و احتمال برگزار نشدنش در موعد مقرر هم وجود دارد. همچنین به دنبال گروه هایی بودیم که اکسپوهای تجسمی را برگزار کنند تا بحث فرهنگ و هنر تجسمی در فضای اجتماعی پر رنگ باشد و مردم به این فضا علاقه مند شوند.
ما نمی خواستیم همه اتفاقات عرصه تجسمی در درون خود این مرکز و یا مراکز هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اتفاق بیفتد بلکه به دنبال بازتاب اجتماعی بودیم، از این نظر اگر شما فضای هنرهای تجسمی را رصد کنید، متوجه میشوید که طی چهار سال گذشته گالری ها رونق و جنب و جوش خوبی پیدا کرده اند و تعداد گالری های فعال تقریبا ۲ برابر شدند.
*آماری از قبل و بعد این چهار سال از نظر تعداد گالری ها دارید؟
- زمانی که من مدیریت هنرهای تجسمی را برعهده گرفتم در تهران ۳۰ گالری فعال وجود داشت که طی این چهار سال تعداد گالری های فعال سطح شهر تهران به ۶۰ گالری رسیده است.
*بعضی ها معتقدند که شما نباید زیاد مجوز به گالری ها بدهید و باید سختگیری بیشتری در این زمینه داشته باشید.
- به هر حال وجود گالری ها و نگارخانه ها به عنوان محل عرضه فرهنگ و هنر به نفع فضای فرهنگی شهر است همچنان که افزایش کتابخانه ها و سالن های تئاتر هم چنین کارکرد مثبتی را برای فرهنگ و اجتماع دارد بنابراین سرانه هنر را باید با نگارخانه ها سنجید. از طرف دیگر امروز فارغ التحصیلان زیادی در رشته های مختلف تجسمی وجود دارند که نیاز به بازار کار دارند و وجود نگارخانه های جدید می تواند کمک شایانی به این فارغ التحصیلان بکند. هنرمندان زیادی از نسل جوان عرصه تجسمی وجود دارند که هم کارشان خوب است و هم نیاز به معیشت و دیده شدن دارند. متأسفانه این هنرمندان جوان بر خلاف هنرمندان قدیمی که تقریبا همه استاد دانشگاه هستند و در فرهنگ و هنر و مطبوعات کار می کنند در جایی استخدام نیستند و نمی توانند از راه هنری که دارند امرار معاش کنند پس باید فضاهای مناسبی برای حضور و فعالیت این جوانان به وجود بیاید و فکر می کنم گالری های جدید حداقل به لحاظ محل عرضه آثار به آنها کمک میکند.
*شما در این فاصله در اداره مسایل و امور هنرهای تجسمی چه توجهی به فضای اقتصادی هنرهای تجسمی داشته اید؟
- در حالی که آمار بانک مرکزی نشان می دهد که کشور ما در بسیاری از حوزه ها دچار رکود بوده، ولی حوزه تجسمی یک رشد ۳۰۰-۴۰۰ درصدی داشته است. در سال های ۹۲-۹۳ که من تازه به مرکز هنرهای تجسمی آمده بودم، گردش مالی اقتصادی حوزه تجسمی ۲۰ میلیارد تومان بود و حالا این رقم به ۱۰۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. فقط ۲ حراج مدرن و معاصر تهران، سال گذشته با فروش ۴۰ میلیاردی مواجه شدند.
رقم گردش مالی اقتصادی حوزه تجسمی به صورت تصاعدی رشد خواهد کرد چون طبیعتاً حوزه تجسمی مثل اکران فیلم نیست که به یکباره یک فیلم اکران شود و چند میلیارد تومان بفروشد. طبیعی است که گردش مالی حوزه تجسمی به صورت تصاعدی رشد یا افت کند که خوشبختانه در حال حاضر در مسیر رشد است و به همین روند ادامه خواهد داد. من شک ندارم که این تازه شروع کار است و امیدوارم بتوانیم به بازارهای جهانی راه پیدا کنیم چون حوزه تجسمی به غیر از تولید موسیقی بی کلام، تنها حوزه هنری است که می تواند بدون ترجمه برای همه کشورها جذاب باشد.
هنر معاصر ایران سال ها در عرصه جهانی دیده نشد اما حالا زمان آن رسیده که ما در آرت فرها، اکسپوها، گالری ها و بی ینال های جهانی حضور یافته و هنر تجسمی خودمان را در حوزه های بین الملل معرفی کنیم.
*در این سال ها معمولا هنرمندان به صورت شخصی و آزاد برای حضور در آرت فرها، اکسپوها و بی ینال های جهانی اقدام کرده اند. نقش اداره کل هنرهای تجسمی در این حوزه چه بوده و چه کمکی در زمینه معرفی نمایشگاه های بین المللی به هنرمندان ایرانی کرده است؟
- معمولا در همه جای دنیا هنرمندان به طور شخصی و آزاد در جشنواره های جهانی شرکت می کنند و دولت ها نقش خیلی مهمی در این زمینه ندارند اما ما تا جایی که در توانمان بوده، سعی کرده ایم هنرمندان ایرانی را به بی ینال های مختلف جهانی بفرستیم. در سه سال اخیر تلاش کرده ایم در بی ینال ونیز که مهمترین رویداد تجسمی در دنیا است حضور داشته باشیم و در بیینال بنگلادش که در منطقه آسیا جزو بی ینال های برجسته است نیز شرکت کرده ایم. علاوه بر آن زمینه ارسال آثار بسیاری از هنرمندان خوب کشورمان به جشنواره های جهانی را فراهم کرده و بعضا برای نمایشگاه های گروهی آنها کتاب هم چاپ کرده ایم. ما سعی کرده ایم فضای حمایتی برای هنرمندان عرصه تجسمی ایجاد کنیم، گرچه بودجه بخش تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد، کفاف فعالیت های اینچنینی را نمی دهد.
*بحث بودجه همیشه پاشنه آشیل مرکز هنرهای تجسمی بوده و بزرگترین گلایه هنرمندان تجسمی و خصوصا انجمن ها نیز همین موضوع بوده است.
- ما یک بودجه مصوب داریم و یک بودجه محقق. برای مثال اگر بودجه مصوب ۱۰ میلیارد باشد در نهایت همه این بودجه مصوب به دست ما نمی رسد و مبلغ زیادی از آن به خاطر بیمه و قراردادهای پیمانی کسر می شود. زمانی که من مدیریت مرکز هنرهای تجسمی را بر عهده گرفتم، بودجه محقق ما ۲ میلیارد تومان بود که همان زمان مرکز هنرهای تجسمی حدود ۲ میلیارد بدهی داشت! ما امسال سعی کردیم یک برنامه بودجه ۱۰ میلیاردی به معاونت امور هنری وزارت ارشاد ارایه بدهیم اما در نهایت بودجه ای که محقق می شود، شاید نصف این مبلغ هم نباشد. می توانم بگویم فقط چیزی حدود ۵ میلیارد تومان هزینه حضور موفق در یک جشنواره جهانی می شود ولی ما با بودجه مان باید حقوق کارمندان، حقوق موسسه، برگزاری چهار دوسالانه داخلی، هزینه مرمت و ترمیم آثار و هزینه های موزه هنرهای معاصر تهران را هم بدهیم.
* به حضور ایران در بی ینال های ونیز و بنگلادش اشاره داشتید. در دوره قبل بی ینال ونیز که سه سال پیش بود حضور هنرمندان ایرانی به خوبی اطلاع رسانی شد اما در دوره اخیر که امسال برگزار شد، تقریبا هیچ اطلاع رسانی صورت نگرفت و یک هنرمند ایرانی مقیم ایتالیا با نام بیژن بصیری به این بی ینال معرفی شد و جامعه تجسمی را تا حدودی دچار سوءتفاهم کرد. علت اطلاع رسانی نشدن درباره بی ینال ونیز و انتخاب آقای بصیری به عنوان نماینده ایران چه بود؟
- اطلاع رسانی نکردن بی ینال ونیز هم به محدودیت های مالی برمی گردد و هم اینکه اگر بخواهیم حرفه ای عمل کنیم باید تبلیغات را به محل برگزاری جشنواره ببریم چون سر و صدا و تبلیغات یک جشنواره در محل برگزاری آن ایجاد می شود. گاهی اوقات مدیران شاید به خاطر عملکرد خودشان در داخل کشور نشست و برنامه می گذارند تا این رویدادها جزو عملکردشان محسوب شود اما ما سعی کردیم به اصل موضوع فکر کنیم.
*اما شما سه سال برای این حضور پیشاطلاع رسانی کردید.
- اتفاقی که امسال در مورد بی ینال ونیز افتاد این بود که این بی ینال با هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری در ایران همزمان بود و همه رسانه ها مشغول پوشش اخبار انتخابات بودند. مشکلات مالی اواخر دولت قبل هم مزید بر علت شد که ما نتوانیم جای مناسبی در ونیز اجاره کنیم و یا نماینده کشورمان در این جشنواره را از قبل با فراغ بال انتخاب کنیم. انتخاب محل نمایشگاه و اجاره کردن یک فضا در ونیز یک پروژه هزینه و زمان بر است به طوری که اگر شما بخواهید سال آینده در جشنواره ونیز شرکت کنید باید از همین حالا به دنبال این بگردید که در آن جا یک فضایی را در نظر بگیرید و ببینید آنجا را اجاره می دهند یا نه. در صورتی که آن محل را اجاره کنید، مرکز بی ینال ونیز هم باید بیاید و مسایل امنیتی آن را توسط شرکت های مورد وثوق خود بررسی و بیمه کند. ما چون بودجه کافی و امکانات نداریم همیشه از فرصت های آماده استفاده کرده ایم.
دوسالانه ونیز مثل هر دوسالانه دیگری، تم خاص خودش را دارد و حضور در آن فرصتی نیست که در اختیار همه قرار بگیرد. در سطح دنیا ۱۲۰ بی ینال برگزار می شود که هر کدام چارچوب های خاص خودشان را دارند. ممکن است جنس کار یک هنرمند به درد بی ینال پکن بخورد اما برای بی ینال ونیز مناسب نباشد و یا بالعکس. مضاف بر آن که ما مشکلات زیادی برای حمل و نقل تابلوها و مجسمه ها به خارج از کشور داریم و برای این کار باید هزینه های گزافی بپردازیم که در توان اداره کل هنرهای تجسمی نیست. شرکت های بیمه هم آثار هنری را که به خارج از کشور می روند به طور کامل بیمه نمی کنند.
ایتالیایی ها در زمینه هنر خیلی متعصب و ناسیونالیسم هستند و حتی موزه ملی ماکسیMAXXI) ) را که زاها حدید طراحی کرده هم قبول ندارند چون می گویند خودشان معمارهای خوبی دارند که این کار را می توانند، انجام دهند. زمانی که اثر آقای بصیری را در اکسپو میلان دیدم، باعث شد به رم بروم و وی را پیدا کنم. اولین ملاقات من با او سه سال قبل اتفاق افتاد که در آن ملاقات سعی کردم از برنامه هایش مطلع شوم. وی گفت که ۲ سال بعد به صورت آزاد و با اسپانسر شخصی در جشنواره ونیز حضور دارند و ما هم وقتی دیدیم که جایی در ونیز نمی توانیم، بگیریم و امکانات بودجه ای نداریم از آقای بصیری خواهش کردیم که در جشنواره ونیز به عنوان نماینده ایران شرکت کند.
آقای بصیری پاویون اثرشان را قبل خودشان انتخاب کرده و کارهای بیمه ای آن را انجام داده بود. وی هنرمند بسیار خوب و شاخصی است و ما هم به دنبال این نبودیم که یک هنرمند غیرحرفه ای را به جشنواره ونیز بفرستیم چون پای اعتبار و آبروی هنر ایران در میان بود. صادقانه بگویم که اگر آقای بصیری نمی پذیرفت پاویونش در بی ینال ونیز را به عنوان پاویون ایران معرفی کند ما امکان حضور در بی ینال ونیز را پیدا نمی کردیم چون امکاناتش را نداشتیم.
ما در ۲-۳ سال اخیر سعی کرده ایم نمایشگاه های مختلفی در موزه هنرهای معاصر تهران برپا کنیم و هر کجا هم که لازم باشد به ارسال آثار هنرمندان ایرانی به جشنواره های مختلف کمک خواهیم کرد اما همه این ها مشروط بر این است که توانش را به لحاظ اقتصادی داشته باشیم. ما در این سال ها نمایشگاه افرادی همچون اتو پینه و ویم دلووی را برگزار کردیم و به زودی نمایشگاه آثار تونی برک را هم در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار خواهیم کرد. برگزاری هر کدام از این نمایشگاه ها نیاز به ۲-۳ میلیارد تومان هزینه دارد. الان فقط ۵ کامیون تریلی بزرگ دارد مجسمه های سنگین تونی برک را به ایران می آورد اما این ها فقط با وجود اسپانسر امکان پذیر است.