پزشکان عمومی در ایران ١,٦٣ برابر درآمد سرانه دریافتی دارند. این آمار از بررسیهای میدانی در ایران به دست آمده است، چراکه هیچکدام از پایگاههای علمی و آماری، اطلاعات معتبر و منسجمی از حقوق و دستمزد کارکنان حوزه سلامت ارایه ندادهاند. با بررسیهای میدانی مشخص شده میانگین دریافتی یک پزشک عمومی شاغل در بخش پزشک خانواده، ماهانه ٧٥میلیون ریال و سالانه ٩٠٠میلیون ریال است که برابر ٢٧٧٠٠ دلار آمریکا در سال است.
به گزارش روزنامه شهروند، سهسال قبل ایرج فاضل، وزیر اسبق بهداشت، کشورهایی همانند بنگلادش، سوریه، پاکستان، هند و عراق را مثال آورده و گفته بود: «بررسی معدل حق ویزیت و دریافتیهای پزشکان عمومی و متخصصان ممالک فقیر و کشورهای همسایه نشان میدهد درآمدهای پزشکان این کشورها دستکم سه برابر پزشکان ایرانی است.» آمارها نشان میدهند که میانگین دریافتی پزشکان شاغل در بخش پزشک خانواده در سال٢٠١٦ بیشتر از میانگین درآمد پزشکان در آسیا بوده است.
بهتازگی مطالعهای تطبیقی در موسسه عالی پژوهش سازمان تأمین اجتماعی درباره میزان درآمد کادر پزشکی به تفکیک گروههای درمانی انجام شده است. اطلاعات ٤٣کشور دنیا با کمک سایتهای معتبر بررسی و درآمد کادر درمانی مشخص شده است. در این پژوهش برای مقایسه وضع درآمد پزشکان در ایران با کشورهای دیگر، به مطالعه میدانی و مصاحبه با پزشکان عمومی و مدیران شبکه بهداشت و درمان استانها متوسل شدهاند. با پست الکترونیک و تلفن، اطلاعات مربوط به میانگین دریافتی پزشکان عمومی شاغل در طرح پزشک خانواده در تعدادی از استانها به دست آمد.
نتیجه اینکه دستکم درباره پزشکان خانواده در ایران میتوان گفت بیش از یکونیم برابر درآمد سرانه دریافتی دارند. این میزان دریافتی بعد از تعدیل قیمتها در طرح تحول سلامت است. شاید وضع به نسبت مرداد سال ٩٣ عوض شده باشد، آن زمان ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی کشور در گفتوگو با شفاآنلاین گفته بود بسیاری از پزشکان به دلیل درآمد کم به مشاغل دیگر مثل دامداری روی آوردهاند. آبانماه همان سال وزیر بهداشت که حدود یکسال از وزارتش گذشته بود، گفت: درآمد پزشکان از متوسط سطح زندگی اقشار مختلف پایینتر است. او آن زمان حقوق پزشک عمومی را بین یکمیلیونو٢٠٠ تا یکمیلیونو٦٠٠هزار تومان عنوان و در ادامه از طرح تحول نظام سلامت دفاع کرد.
بحث درآمدهای چند برابری پزشکان ایرانی در مقایسه با پزشکان جهان سال گذشته خبرساز شد و همان زمان مسئولان نظام سلامت دراینباره پاسخ دادند. علی جعفریان، رئیس دانشگاه علومپزشکی تهران، مهرماه ٩٥ متوسط دریافتیهای اعضای هیأت علمی بالینی این دانشگاه را که شامل حقوق، محرومیت از مطب و کارانه میشود، اعلام کرد: «حدود ٢٠میلیون تومان است، یعنی در سال ٢٤٠میلیون تومان و در نتیجه متوسط دریافتی متخصصان بزرگترین دانشگاه علومپزشکی کشور کمتر از نصف کمترین درآمد متخصصان در آمریکاست. این رقم برای پزشکان تماموقت جغرافیایی که هیچ درآمد خصوصی ندارند، ٢٥میلیون تومان است.» همچنین خرداد سال ٩٥ سخنگوی وزارت بهداشت گفت: بارها تاکید کردهایم که متوسط و میانگین کل دریافتی پزشکان متخصص و فوقتخصص ۱۳میلیونو۹۰۰ تومان است. اگر این عدد را با میانگین پزشکان خانواده مقایسه کنیم، پزشکان متخصص حدود دو برابر بیشتر از پزشکان عمومی شاغل در بخش پزشک خانواده دریافتی دارند.
کارانه ٧٥درصد اعضای هیأت علمی بالینی کارانهبگیر دانشگاه به گفته جعفریان در سال ٩٥ کمتر از ٢٠میلیون تومان بوده: «براساس اسناد کارانهای که در دانشگاه تا اردیبهشتماه امسال پرداخت شده، ۵۶درصد از اعضای هیأت علمی کارانه کمتر از ۱۰میلیون تومان و ۱۹درصد از اعضای هیأت علمی کارانه بین ۱۰ تا ۲۰میلیون تومان دریافت میکنند.» او درباره درآمدهای ١٠٠میلیونی این دانشگاه گفته است: «سقف کارانه دانشگاه ۷۰میلیون تومان است که این رقم با حقوق و سایر مزایا بازهم از ۸۰میلیون تومان بالاتر نمیرود. ما در دانشگاه علومپزشکی تهران درآمد ۱۰۰میلیون تومانی نداریم؛ سال۹۴ هم نداشتیم که اگر داشتیم بازهم به حداقل درآمد متخصصان آمریکایی نمیرسید.» طبق پژوهش موسسه عالی پژوهش دریافتی پزشک عمومی و پرستار در آمریکا به ترتیب ١٥١ و ٦٢هزار دلار و درآمد تکنیسین رادیوگرافی سالانه ٥٠هزار دلار است. اما تنها مقایسه دستمزدها راه به جایی نمیبرد، برای مقایسه باید وضع اقتصادی مردم کشورها را هم در نظر گرفت. درآمد سرانه آمریکا معادل ٥٦هزار دلار است، یعنی حدود ١٠برابر درآمد سرانه ایران که ٥٤٠٠دلار است.
جعفریان درباره درآمد پزشکان بخش خصوصی گفته: تعرفه بخش خصوصی حدود ۴ برابر تعرفه بخش دانشگاهی است. البته در نظر بگیرید که تعداد بیماران بخش خصوصی به مراتب کمتر از بخش دولتی است، بنابراین پزشکی که در بخش خصوصی طبق تعرفه مصوب کار میکند هم نمیتواند چنین درآمدی داشته باشد. هیچ مرجعی آمار واقعی از درآمد پزشکان و پزشکان بخش خصوصی به دستاندرکاران این پژوهش اعلام نکرده است. معلوم نیست درآمدها بعد از کارانه چه میزان است.
در جدولی که در پژوهش میزان درآمد کادر پزشکی از درآمد پزشکان خانواده استانها ارایه شده، تنها نام چند استان آمده است: آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کرمان، مازندران، فارس، خوزستان و گلستان. کمترین دریافتیهای ماهانه ٣٠میلیون ریال (به استثنای استان گلستان که ٢٥میلیون ریال است) و بیشترین دریافتیها ١٥٠میلیون ریال است.
بررسی کارشناسی در ٤٣ کشور دنیا
در بررسی دریافتی پزشکان متخصص و عمومی، کمترین اختلاف در کشورهای اسکاندیناوی (فنلاند، ایسلند و دانمارک) مشاهده میشود که هر دو گروه دریافتی تقریبا برابری دارند، همچنین نسبت حقوق و دستمزد پزشک عمومی و متخصص به پرستار بین کشورهای پیشرفته دنیا یعنی OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) حدود دو تا سه برابر است. در این کشورها به علت سیستمهای مالیاتی پیشرونده و همچنین دیگر سیاستهای ضداختلاف طبقاتی سعی میشود تفاوت درآمدی بین کادر پزشکی و همچنین دیگر اقشار جامعه تا جای ممکن گسترش نیابد و این امر از ایجاد نارضایتی در محیط کار و عواقب بعدی آن مانند مهاجرت جلوگیری میکند. بیشترین دریافتیها در این مطالعه مربوط به کشورهای آمریکا، استرالیا، کانادا، اتریش و آلمان است که ازجمله کشورهای مهاجرپذیر از کشورهای درحالتوسعه نظیر ایران، در حوزه علومپزشکی هستند. در مجموع، این گزارش مؤید آن است که شکاف درآمدی بین پزشکان متخصص و عمومی، پرستاران و پیراپزشکان در اغلب کشورها حدود دو الی سه برابر است.
استرالیا کشوری با درآمد سرانه حدود ٥٦هزار دلار است. طبق آخرین آمار، در بخش خصوصی درآمد پرستار بیمارستان ٥٦هزاردلار PPP (ضریبی برای مقایسه بهتر با در نظر گرفتن وضع رفاه و میانگین قدرت خرید)، پزشک عمومی ٨٤هزار و پزشک متخصص٢٠٧هزار تخمین زده میشود. در کانادا که درآمد سرانهای حدود ٤٣هزار دلار دارد، درآمد پزشکان عمومی و متخصص به ترتیب ١٣٦ و ٢١٣هزار دلار PPP است که بین سالهای ٢٠٠٥ تا ٢٠١١ به ترتیب رشد ٧/ ٣ و٤/٥درصدی را تجربه کردهاند. در فرانسه با درآمد سرانه حدود ٣٦هزار دلار، در بخش خصوصی، پزشکان عمومی و متخصص به ترتیب ٨٢ و ١٣٢هزار دلار و در بخش دولتی، پزشکان متخصص ٨٥ هزار دلار درآمد دارند. در آلمان با درآمد سرانهای معادل ٤١هزار دلار، پزشکان متخصص بخش دولتی ١١٣هزار دلار دریافتی سالانه دارند. نروژ درآمد سرانهای حدود ٧٤هزار دلار دارد و پزشکان متخصص دولتی ٨٨هزار دلار دریافتی دارند. در یونان با درآمد سرانهای معادل ١٨هزار دلار، پزشکان متخصصی که در استخدام دولت هستند، ٧٤هزار دلار درآمد دارند. مجارستان از کشورهای حوزه اروپای شرقی درآمد سرانهای معادل ١٢هزار دلار دارد. پزشکان عمومی و متخصص در این کشور به ترتیب٢٩ و ٣٤هزار دلار درآمد دارند. مکزیک درآمد سرانهای معادل ٩هزار دلار دارد و پزشکان متخصص آن ٩٣هزار دلار درآمد دارند. در ترکیه هم با درآمد سرانه حدود ٩هزار دلار، پزشکان عمومی و متخصص دولتی به ترتیب ٤٨ و ٧١هزار دلار درآمد دارند.
در نتیجه این پژوهش مشخص شد در کشورهای پیشرفته عضو OECD، دریافتی پزشکان عمومی طیفی از ٤٣هزار تا ٢٨٠هزار دلار را دربرمیگیرد. هرچند دریافتی ٢٨٠هزار دلاری در کشور لوکزامبورگ استثنا بوده و حداکثر دریافتی پزشکان عمومی در بیشتر کشورها حدود ٨٠هزار دلار است. در کشورهای آفریقایی، طیف درآمد پزشکان عمومی از ٦٧ تا ٣٤٠٠ دلار در ماه متفاوت است. در کشورهای آمریکای جنوبی، طیف درآمد پزشکان عمومی حدودا ٢٣هزار تا ٦٠هزار دلار است. در میان کشورهای آسیایی و خاورمیانه که در این پژوهش بررسی شدهاند، در امارات متحده عربی با درآمد سرانه ٤٠هزار، پزشکان عمومی اگر شهروند این کشور باشند، طبق آمار رسمی دولت، درآمد ماهانهای معادل ٦٦٤٠دلار دارند، اما درآمد کارکنان غیراماراتی کمتر است. در هند با درآمد سرانه ١٦٠٠دلار، پزشکان عمومی ٢٣هزار دلار در سال درآمد دارند.
پاکستان با درآمد سرانه ١٤٠٠دلار، پزشکان درآمد ٦١٤ دلاری در ماه دارند و درآمد ماهانه پزشک در مصر با درآمد سرانه ٣٦٠٠ دلار، ٣٨٨دلار است. در این پژوهش فقط منابعی در نظر گرفته شدند که اعتبار بالایی دارند، از اینرو تنها آمار چند کشور آسیایی به دست آمد. درباره ایران به دلیل عدمشفافیت حتی در بررسی ILO (وسیع ترین بررسی حقوق و دستمزد در سراسر جهان) فقط درآمد چند شغل محدود اعلام شده بود که پزشکی جزو آنها نبود.
لزوم در نظر گرفتن قدرت خرید
همانطور که در این پژوهش اشاره شده است، فقط مقایسه میزان دریافتی نمیتواند مبنای مقایسه دستمزد در کشورهای مختلف قرار گیرد، زیرا توان خرید ارزهای مختلف بین کشورها متفاوت است. مقایسهای مناسبتر، زمانی است که وضع رفاه و قدرت خرید کشورها در نظر گرفته شود. این را میتوان با مقایسه PPP کشورها در نظر گرفت. برای مقایسه استانداردهای زندگی از ppp استفاده میشود، زیرا نرخ مبادله ارزها گمراهکننده است.
اگر عدد ppp از نرخ مبادله ارز کوچکتر باشد، یعنی کالا در آن کشور ارزانتر است. ضریب PPP ایران ٨١٢٠ ریال است، درحالیکه نرخ مبادله ریال و دلار آمریکا، طبق اعلام بانک مرکزی، ٣٢٤٥٠ریال است. ضریب PPP برای ایران کمتر از نرخ مبادله ارزی است، پس ایران به بیان عامیانه ارزانتر از کشور آمریکاست و قدرت خرید برای مثال هزار دلار در ایران بیشتر است و باید این توان خرید را نیز در کنار دریافتی حقوق به منظور بررسی استاندارد زندگی لحاظ کرد. در نتیجه فقط نمیتوان درآمدهای پزشکان را با کشورهای پیشرفته مقایسه کرد. ممکن است در آن کشورها قیمت خیلی از کالاها گرانتر باشد و در مجموع رفاه فرد کاهش پیدا کند. با مقایسه قدرت خرید میتوان گفت اگرچه مقایسه درآمد پزشکان با در نظر گرفتن نرخ ارز خیلی کم میشود، اما دستکم درباره طرح پزشکان خانواده که آمارشان به دست آمده است، میتوان گفت نسبت به کشورهایی که به آنها مهاجرت صورت میگیرد، معقول است.
نسبت دریافتی پزشکان عمومی به درآمد سرانه تعدیل شده با ppp در کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا که بیشترین مهاجر نیروی پزشکی را دارند، به ترتیب ٦٩ / ٢، ٠٨ / ٣ و ٨١ / ١ است، بدین معنی که یک پزشک در کانادا حدود سه برابر بیشتر از متوسط درآمد سرانه دریافتی دارد. در ایران، این نسبت بعد از تعدیل دریافتیها در طرح تحول نظام سلامت ٦٣/١ است. این نسبت در کشورهای آفریقایی بسیار بالا بوده و در کشور موزامبیک تا ٣٠ برابر هم میرسد. این امر را میتوان به کمکهای بینالمللی به بخش پزشکی و سلامت در این کشورها به منظور ارتقای هرچه سریعتر وضع سلامت جامعه ارتباط داد. در معدودی از کشورها مثل ایرلند، ایتالیا، مصر و فیلیپین این نسبت کمتر از یک است که نشاندهنده درآمدی کمتر از سطح درآمد سرانه است، به تعبیری پزشکان در این کشورها جزو قشر مرفه محسوب نمیشوند. این پژوهش چنین نتیجهگیری میکند که درآمد بالای پزشکان در اغلب کشورها ازجمله ایران نسبت بالایی در مقایسه با درآمد سرانه دارد. اهمیت تفاوت در این نسبت،
زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم متوسط درآمد سرانه، توزیع یکسانی در جامعه ندارد و در دل خود نیز نماینده تفاوت بین اقشار مختلف است. این پژوهش میگوید افزایش درآمد پزشکان و پرستاران برای رقابت با کشورهایی چون آمریکا و کانادا و جلوگیری از سیر مهاجرت، امکانناپذیر و نادرست است، زیرا در این کشورها درآمد سرانه نیز به همان نسبت بالاست و قدرت خرید ارز کشورها نیز برابر نیست. همچنین جلوگیری از شکاف طبقاتی زیاد بین کادر پزشکی و سایر اقشار تحصیلکرده و دانشگاهی به منظور برقراری عدالت و پیشگیری از حواشی برای این حوزه حیاتی ضروری است.
آنچه در این پژوهش بیش از همه به چشم میخورد، نبود آمار دقیق از درآمدهاست. غیر از پزشکان شاغل در بخش خانواده، در چند استان که این پژوهش توانسته اطلاعاتی از درآمد آن داشته باشد، در مورد بقیه، منبعهای اطلاعاتی معتبر خالیاند. چندی پیش بحث کارتخوانهای مطبهای پزشکان مطرح شد و فرار مالیاتیشان. آنها درباره عددها هم طفره میروند. میشود بحث نبود استانداردهای محیط کار را پذیرفت، برخی پزشکان ایرانی در تایم کاریشان بیشتر از پزشکان کشورهای پیشرفته بیمار ویزیت میکنند، اما شاید بهتر است عددها و دستمزدها اعلام شوند تا داوری بهتری شود. آن زمان شرایط کاری پزشکان هم در داوری در نظر گرفته خواهد شد.