۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۳۴۳۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۶ - ۲۸-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۹۳۴۳۹
انتشار: ۱۳:۰۶ - ۲۸-۱۱-۱۳۹۶

روزنامه جمهوری اسلامی: چرا کسی به احمدی‌نژاد کاری ندارد؟

این افراد از یک طرف می‌گویند همه حق دارند آزادانه نظر خود را بگویند و البته درست هم می‌گویند و از طرف دیگر وقتی شخص اول اجرایی کشور می‌گوید چاره کار در مورد مسائل مهمی که مورد اختلاف نظر است مراجعه به همه‌پرسی است و اصل ۵۹ قانون اساسی تکلیف را روشن کرده است او را متهم به حرکت در جهت خلاف نظام و حتی ضدیت با نظام می‌کنند! واقعا تکلیف مردم با این دوگانگی چیست؟

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

 

هنوز لذت حضور حماسی مردم سراسر ایران در راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن مشغول نوازش جان‌هایمان بود که بار دیگر زبان‌ها و قلم‌ها به میدان آمدند و به جای درس گرفتن از مردمی که علیرغم مشکلات اقتصادی لحظه‌ای از حمایت انقلاب و نظام دریغ نمی‌ورزند به پراکندن بذر تفرقه مشغول شدند.

مردم آمدند که بگویند همه با هم باشیم و بدخواهان و دشمنان را ناامید کنیم ولی این زبان‌ها و قلم‌ها می‌خواهند بگویند همیشه باید دشمن‌شاد باشیم و روزنه امیدی برای کسانی که به نابودی این کشور و نظام و انقلاب می‌اندیشند باید دست و پا کرد.

بسیار نیازمندیم آحاد مردم جامعه انقلابی و اسلامی ما به ارگان‌ها و نهادهای دولتی و قضایی و تقنینی‌ و دستگاه‌های تبلیغاتی این کشور اعتماد کامل داشته باشند. وقتی مسئولان قضایی اعلام می‌کنند فلان زندانی در اثر خودکشی از دنیا رفته، آنقدر باید اعتماد مردم زیاد باشد که همه بدون درنگ این خبر را بپذیرند و در صحت آن تردیدی به خود راه ندهند و دست رد به سینه کسانی بزنند که در خارج از مرزها تلاش می‌کنند مسئولان ما را زیر سوال ببرند.

متاسفانه این اعتماد آنچنان که باید و شاید وجود ندارد. وقتی گفته می‌شود فلان مدرس دانشگاه که به اتهام جاسوسی برای بیگانگان تحت پوشش فعالیت‌های محیط زیستی به دشمنان اطلاعات نظامی می‌داد بعد از دستگیری و بازجویی‌ در زندان خودکشی کرد، همه جا پر از علامت سوال می‌شود که آیا خودکشی کرده یا کشته شده؟

ما اکنون در صدد پاسخ دادن به این سوال نیستیم ولی با قاطعیت طرفدار این تفکر هستیم که مسئولان ذیربط در تمام موارد به‌ویژه در مواردی که موضوع و افراد از حساسیت بالایی برخوردارند باید با دقت و وسواس زیاد مواظب باشند به زندانیان آسیبی نرسد تا اولا بتوانند اطلاعات لازم را از آنها به دست بیاورند و ثانیا با پیش آمدن حوادثی از این قبیل، فرصتی برای دامن زدن به بی‌اعتمادی به دست این و آن نیفتد. در این حادثه از هر چه بگذریم، از این بی‌احتیاطی‌ و بی‌توجهی نمی‌توان گذشت. از یک طرف همه می‌خواهند اعتماد کنند و از طرف دیگر این بی‌احتیاطی‌ها به اعتماد لطمه می‌زند. تکلیف مردم با این دوگانگی چیست؟

درست در همین مقطع زمانی، رئیس‌جمهور سابق دوباره در برابر دوربین‌ها ظاهر می‌شود و هرچه می‌خواهد علیه قوه قضائیه و بالاتر از آن می‌گوید و تهدید می‌کند که به زودی همه چیز تغییر می‌کند و ما همه شماها را محاکمه خواهیم کرد. او با این عبارات تند، اساس را زیر سوال می‌برد و برخلاف دوران ریاست جمهوری خود که تمام برخورد‌های خشن را توجیه می‌کرد و قانونی می‌دانست، حالا به دلیل محاکمه قانونی اطرافیان خود همه چیز و همه کس را زیر سوال می‌برد و تهدید می‌کند.

مردم با مشاهده این وضعیت می‌پرسند چگونه است که این آقا می‌تواند هرچیز و هر کس را تا بالاترین رده زیر سوال ببرد و کسی کاری به او ندارد ولی در همین کشور افراد دیگری به مجرد اینکه زبان به انتقاد از همین دستگاه‌ها و افراد بگشایند محاکمه و محکوم می‌شوند؟ این دوگانگی چرا؟

در روز ۲۲ بهمن رئیس‌جمهور از قانون اساسی سخن می‌گوید و اینکه اگر در موضوع مهمی اختلاف نظر به سرانجام نرسید، اصل ۵۹ قانون اساسی راهگشاست و می‌توان آن موضوع را به همه‌پرسی گذاشت و تکلیف آن را روشن کرد. این سخن رئیس جمهور، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و همراه با تاکید بر اصل نظام و التزام به لوازم آن است. اصل ۵۹ قانون اساسی می‌گوید: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد».

پیشنهاد همه‌پرسی را هر شهروندی می‌تواند بدهد و هیچ منعی در این زمینه وجود ندارد. البته عملی شدن آن راهکار قانونی خود را دارد که اصل ۵۹ آن را نشان داده است. این سخن، نه جرم است و نه زیر سوال بردن نظام است. با این‌حال، عده‌ای با زبان و قلم تا توانستند به گوینده آن تاختند و حتی بعضی افراد، او را متهم به پیشنهاد رفراندوم برای تغییر نظام کردند!

این افراد از یک طرف می‌گویند همه حق دارند آزادانه نظر خود را بگویند و البته درست هم می‌گویند و از طرف دیگر وقتی شخص اول اجرایی کشور می‌گوید چاره کار در مورد مسائل مهمی که مورد اختلاف نظر است مراجعه به همه‌پرسی است و اصل ۵۹ قانون اساسی تکلیف را روشن کرده است او را متهم به حرکت در جهت خلاف نظام و حتی ضدیت با نظام می‌کنند! واقعا تکلیف مردم با این دوگانگی چیست؟

دوگانگی‌ها به این چند مورد ختم نمی‌شود. بسیاری از مشکلات کشور به همین بلاتکلیفی‌ها برمی‌گردد. این وضعیت، شایسته یک جامعه اسلامی و انقلابی نیست. اینها چیز‌های غیرقابل حل نیستند. اگر اراده‌ای برای حل مشکلات و قرار دادن کشور روی ریل قانون وجود داشته باشد، تکلیف تمام این دوگانگی‌ها را می‌توان روشن کرد.

ارسال به دوستان