من معمولا صبح زود از خواب بیدار میشوم و زمان کافی برای مطالعه جراید، مدیتیشن و نوشتن دارم. شما چه زمانی از روز را برای انجام این کار مناسب میدانید؟ من پیشنهاد میکنم که حدود 10 الی 15 دقیقه از زمان خود را به این کارها اختصاص دهید.
حدود یک سال قبل، همسرم من را در یک کارگاه آموزشی پیشرفته ثبتنام کرد. بعد از فقط یک کلاس، من به این کارگاه علاقهمند شدم و خیلی زود نیز در کلاسهای هفتگی شرکت کردم، به نمایشها میرفتم و چندین شب از هفته را بیرون از خانه میگذراندم.
در همان زمان، من میزبانی از دوستانم در رستورانهای محلی مختلف را شروع کردم. من هر روز صبح به ورزش میرفتم و در آخر هفتهها نیز به کار نوشتن مشغول بودم. فرای همه اینها، سر کار نیز کارهای بیشتری برای انجام دادن به من محول میشد.
زندگی شلوغ بود...کمی زیادی شلوغ. نمیتوانم آخرین باری که با همسرم برای مشاهده تلویزیون روی کاناپه نشستیم و یا در مورد موضوعی به همفکری پرداختیم را به یاد بیاورم. وقتیکه او میپرسید: «برنامهات برای هفته چیست؟» دقیقا نمیشنیدم که منظور او چیست: ما چگونه همدیگر را برای این هفته برنامهریزی میکنیم؟ ارتباط من در حال صدمه دیدن بود.
من لیستی از چگونگی گذران ساعتهای بیداریام تهیه کردم و پذیرفتم که بیشازحد کار برای انجام دادن دارم. البته از هر کاری که انجام میدادم لذت میبردم، اما زمان کافی برای کمک به مهمترین قسمتهای زندگیام را نداشتم.
سرانجام من و همسرم زمانهایی را برای خودمان در نظر گرفتیم. ما سفرها، گشتوگذارهای آخر هفته را برنامهریزی کردیم. هردوی ما مشاغلی پرتنش و شلوغ داریم، بنابراین قصد داشتیم تا زمانهای مهم را در تقویم مشخص کنیم. همانطور که شروع به اولویتدادن به رابطهام میکردم، به همسرم گفتم که من برای او و کاری که در حال انجامش بودیم ارزش قائل هستم. درنتیجه دریافتم که من نهتنها دیگر بیشازحد مشغول نیستم، بلکه بهرهورتر نیز شدهام و روابط شخصیام نیز تکمیلتر از گذشته شده است.
چیزی که از تمام این ماجراها یاد گرفتم این بود: ما بهسادگی نمیتوانیم همه آن را انجام دهیم. هر موقع که به چیزی پاسخ مثبت میدهیم، درواقع این به معنای پاسخ منفی ما به چیزی دیگر است. اگر مراقب نباشیم، روابط ما ممکن است صدمه ببیند و سلامتیمان کاهش یابد. آن چیزی که به من کمک کرد و در ادامه نیز به من کمک خواهد کرد، در نظر گرفتن چیزی است که میخواهم به آن پاسخ مثبت بدهم.
هرزمانی که شبها با همسرم ملاقات میکنم، با خاموش کردن گوشی و حاضر بودن کامل به آن پاسخ مثبت میدهم. با ورزش روزانه در هنگام صبح، من به سلامتیام پاسخ مثبت میدهم. وقتیکه خودمان را کاملا وقف چیزهایی کنیم که به آنها اهمیت میدهیم، پاداشهای بیشتری به دست میآوریم، موثرتر میشویم و از این تجربه نیز لذت میبریم. هرچند که این گفته نیز ممکن است کمی خلاف باورها باشد، اما وقتیکه زمان خود را صرف یک کار میکنیم، میتوانیم بهرهورتر باشیم. ترفندهای گفته شده در ادامه به من کمک کرد که زمانم را بهینهتر کنم. با هم این ترفندها را مرور خواهیم کرد.
از پاسخهای مثبت خود محافظت کنید
اگر به چیزی متعهد شدید، حضور خود را برای انجام آن نشان دهید. اما به یاد داشته باشید: شما میتوانید بگویید نه. وقتیکه در مورد کاری که میخواهید انجام دهید صادق باشید، افراد نیز به شما احترام خواهند گذاشت و میدانند که شما قصد دارید زمان خود را در کجا صرف کنید. شما باید در زندگی خودخواه و رک باشید. برای محافظت از زمانتان، به خودتان اجازه دهید که به بعضی چیزها بگویید نه!
هر روز زمانی را به ذهن آگاهی و تامل اختصاص دهید
من معمولا صبح زود از خواب بیدار میشوم و زمان کافی برای مطالعه جراید، مدیتیشن و نوشتن دارم. شما چه زمانی از روز را برای انجام این کار مناسب میدانید؟ من پیشنهاد میکنم که حدود 10 الی 15 دقیقه از زمان خود را به این کارها اختصاص دهید.
از تقویم خود محافظت کنید
این نکته ضروری است که ما مرزهایی را با دیگران تعیین کنیم و مطمئن شویم که آن چیزهایی که برای انجام دادنشان برنامهریزی میکنیم را پیگیری خواهیم کرد. من شما را به این چالش دعوت میکنم که نقطه پیک تقویم خود را مشخص کنید و از خود بپرسید: آیا برنامه من برای هفته، ارزشهایم را منعکس میکند؟
اینجا باش
این بسیار آسان است که خود را در to-do لیستهای بلند و بالا حبس کنید. ما اشخاصی مسئول هستیم که میخواهد تمامی این کارها را انجام دهد. من خودم را به چالش کشیدم که در جلسات کارمندان و جلسات یکبهیک حضور داشته باشم. گوشیام را روی حالت سایلنت میگذارم، در دفترچه یادداشتم نوت برداری میکنم و سعی در گوش دادن فعال دارم.
بهرهوری بیشتر به معنای انجام دادن کارهای بیشتر نیست. بلکه به این معناست که برای چیزهایی که به آن اهمیت میدهیم بیشتر کار کنیم.
منبع: برترین ها