استاد علوم ارتباطات دانشگاه و پژوهشگر رشته روزنامه نگاری گفت : ارایه طرح انحصار صدور مجوز تولیدات صوت و تصویر فراگیر برای سازمان صدا و سیما، بیشتر شبیه یک شوخی است.
علی اکبر قاضی زاده روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: کنترل و نظم بخشی به فعالیت های عرصه تولیدات فرهنگی چون صوت در تاریخ ایران سابقه دارد و در دهه های اول قرن چهاردهم شمسی، اوایل دوران رضاشاه، تشکیلاتی به نام سازمان پرورش افکار با هدف هدایت نوجوانان و جوانان بویژه دانش آموزان شکل گرفت.
وی ادامه داد: هدف سازمان این بود که کسی بدون کنترل دولت و حکومت، مطلبی چاپ و منتشر نکند و برهمین اساس، سازمان پرورش افکار کار نظارت را بر عهده داشت و به خوبی هم این کار را انجام می داد و با وجود اینکه حتی اعلامیه و آگهی های تبلیغاتی و تجارتی هم نیاز به کنترل و مجوز داشت اما چون تعداد چاپخانه ها زیاد نبود ، کنترل امکان پذیر و شدنی بود.
قاضی زاده گفت : در آن تاریخ حتی سرود مدارس باید به تایید این سازمان می رسید و کار مطبوعات و کتاب هم بدون تایید این سازمان میسر نبود، اما با توجه به شرایط آن دوران این کار شدنی بود، اما اکنون در روزگاری به سر می بریم که ارتباطات و اخبار به سرعت پخش می شود.
استاد علوم ارتباطات، نظم بخشیدن به موسیقی زیرزمینی، درآمدزایی برای سازمان عریض و طویل صدا و سیما و اشتغال زایی برای این سازمان را از دلایل احتمالی طرح انحصار پخش و صدور مجوز برنامه های صوتی و تصاویری فراگیر برای صدا و سیما عنوان کرد.
به گفته وی، فعالیت گروه های هنری زیرزمینی الان هم ممنوع است اما همچنان ادامه دارد بنابراین این گونه دلایل رد می شود چون کنترل در این حیطه امکانپذیر نیست.
استاد روزنامه نگاری طرح این مبحث را بیشتر شبیه یک شوخی دانست و به نمایندگان مجلس پیشنهاد کرد قبل از ارایه چنین طرح های ضربتی، به نحوه و زمینه و امکان و قابلیت اجرای آن بیاندیشند.
وی افزود : از سوی دیگر صدا و سیما الان هم در کار شبکه های خود مانده که مخاطب ندارد، نظرسنجی نوروز امسال در مورد برنامه های تلویزیونی نشان داد تعداد مخاطبان این رسانه زیاد و در حد انتظار نبود.
قاضی زاده، این طرح را حتی درصورت تصویب و تبدیل به قانون، غیرقابل اجرا دانست و گفت: چنین طرحی عملا متورم کردن و توسعه دادن یک سازمان است که بی حساب و کتاب، توسعه یافته و بیهوده، چاق و فربه شده است و دردی از جامعه حل نمی کند.
وی تاکید کرد: باید به دنبال طرح ریزی و انجام کار اساسی بود و به مردم گفت بد و خوب چیست و راه را به آنها در زمینه تولیدات فرهنگی و دیگر نیازهای جامعه نشان داد تا به آن عمل کنند.
اخیرا دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که پخش فراگیر برنامههای رادیویی یا تلویزیونی در داخل و خارج از کشور در انحصار سازمان صدا و سیما است و مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات رادیویی و تلویزیونی فراگیر و نظارت بر آن، منحصرا بر عهده سازمان صدا و سیما است و هرگونه ارایه خدمات نوین پخش فراگیر رادیویی و تلویزیونی الزاما بر بستر شبکه ملی اطلاعات منحصر و محدود میشود.
این مساله واکنش هایی در پی داشت از جمله محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات یکشنبه گذشته در توییتی اعلام کرد که تصویب قانون اختیارات صوت و تصویر فراگیر برای صدا و سیما بدون ذکر تعریف دقیقی از مصادیق صوت و تصویر فراگیر، مانع بزرگی در تحقق لایههای خدمات و محتوای شبکه ملی اطلاعات است.
صدا و سیما اعتقاد دارد به دلیل آنکه پخش تلویزیونی (برادکست) براساس قانون اساسی به صورت انحصاری در اختیار این سازمان است، در فضای مجازی (برادبند) نیز باید این ظرفیت برای آنها فراهم باشد؛ همچنین مدعی اند هرگونه پخش صوتی و تصویری در فضای مجازی باید تحت مدیریت و تحت نظارت و مقررات این سازمان انجام شود.
در ادامه این واکنش ها، معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد نیز روز چهارشنبه گذشته (پنجم اردیبهشت) انحصار حقپخش رادیو و تلویزیون برای صداوسیما را خلاف سیاستهای عمومی نظام و دولت در زمینه حمایت از فعالان بخش خصوصی، تولید محتوای بومی و حمایت از جوانان فعال در فضای مجازی خواند.
محمد سلطانی فر، این کار را نیازمند تعیین مصادیق و مدل اقتصادی تعریف شده، دانست و افزود: ایجاد این انحصار همچنین با مأموریت های شورای عالی فضای مجازی به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری و هماهنگی بین دستگاه های اجرایی در حوزه فضای مجازی و سیاستهای کلی نظام مبنی بر عقب نشینی دولت و دستگاههای حاکمیتی در تصدی گری و واگذاری امور مختلف به مردم، تشکلهای مردمی و صنفی، مغایرت دارد.