یک پخشکننده بینالمللی فیلم با بیان اینکه بهتر است نام جشنواره جهانی فجر تغییر کند، گفت: ای کاش ارادهای و در پی آن بودجهای وجود داشت تا بیشتر شاهد رویدادهای بینالمللی از این دست باشیم.
محمد اطبایی در گفتوگویی با ایسنا در ارزیابی خود از سیوششمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر و به ویژه بخش بازار آن بیان کرد: برگزاری یک جشنواره بین المللی و در اساس هر رویداد بین المللی در ایران، امری پیچیده، پر حاشیه و همراه با مشکلات پیش بینی نشده است.
حال اجرای جشنواره جهانی فجر در فاصله اندک با تعطیلات نوروز و عدم امکان برنامه ریزی بلند مدت و کمبود بودجه و مشکلات سیاسی داخلی و خارجی کشور، جای تقدیر دارد. هر چند همچنان معتقدم نمی توان یک جشنواره فیلم (فجر) را در دو مقطع زمانی برگزار کرد و این مهم نه مرسوم است و نه موردی مشابه برای آن وجود داشته است.
نام جشنواره جهانی فجر تغییر کند
او با تاکید بر اینکه بهتر است نام جشنواره تغییر کند، افزود: بپذیریم که جشنواره «فجر» همان است که در بهمنماه برگزار میشود. البته یک زمانی عنوان «جشنواره جهانی فیلم تهران» پیشنهاد شد اما عدهای اعتراضی بیشتر سیاستزده داشتند و مسئولان هم مثل همیشه بهسرعت پا پس کشیدند! به نظرم دو راه حل وجود دارد، اول برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر در همان بهمن ماه، اما در زمانی طولانیتر، برای مثال در 14 روز که هفته اول را میتوان به بخش بینالملل و هفته دوم را به بخش ملی اختصاص داد یا برگزاری جشنواره ملی فجر در همان بهمنماه و برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم تهران ( یا هر نام دیگری جز فجر) در مقطعی دیگر از سال و باز هم نه در این فاصله نزدیک با جشنواره کن.
وی در پاسخ به اینکه آیا مهمانان خارجی تاکنون به این نام واکنشی داشتهاند؟ گفت: من بازخورد خاصی از آنها ندیدهام و آنها بیشتر به این امکان دیدن فیلمهای ایرانی در یک بازه زمانی کوتاه و تعامل با سینماگران ایرانی اهمیت میدهند و البته برخی هم به نام فجر نوستالژی دارند.
به مردم جفا کردهایم
اطبایی در اینباره اظهار کرد: نکته قابل اشاره در این مورد این است که برخی دوستان نسبت به تعدد جشنوارهها نگرانی دارند و میگویند اگر نام فجر عوض شود اولا بیاحترامی به دهه فجر است (که چنین نیست و جشنواره ملی فجر همچنان در حال برگزاری است) و در ثانی افزایش تعداد جشنوارهها موجب افزایش انتقادها برای صرف بودجه و بیتالمال است، در حالی که برگزاری یک جشنواره فیلم و هر رویداد فرهنگی مشابه فرصتی برای سینماگران، هنرمندان و هنردوستان است. این رویدادها باید در تمام طول سال و در شهرهای مختلف کشور برگزار شود. سینمای ما ظرفیت برگزاری جشنوارههای بینالمللی در موضوعهای مختلفی را دارد، از جشنواره فیلمهای اول و دوم، جشنواره فیلم زنان، محیط زیست، میراث فرهنگی، علمی، صنعتی، انواع جشنواره کوتاه و مستند و انیمیشن و صدها نوع جشنواره را داراست. شمار زیاد جشنوارههای فیلم در هر کشور از نشانههای توسعه فرهنگی آن کشور است. مسئولان به نشاط سینماگران و سینمادوستان در همین جشنواره جهانی فیلم فجر توجه کنند و باید پرسید چرا مردم را در شهرهای مختلف از این فرصت محروم میکنید؟
این پخشکننده و کارشناس حوزه بینالملل سینما ادامه داد: در این سالها چنین فرصتی را از مردم گرفته و حتا به آنها جفا کردهایم و در این بخش با خلأ روبهرو هستیم، اما ای کاش این اراده وجود داشت و در پی آن بودجهای تا بیشتر شاهد رویدادهای بینالمللی از این دست باشیم.
اطبایی بیان کرد: جشنواره جهانی فیلم فجر قطع به یقین با جشنوارههای ملی و بینالمللی دیگری که در ایران برگزار میشود فاصله دارد، چون هم از کیفیت بالاتری برخوردار است و هم یک فرصت بینظیر برای سینمادوستان و سینماگران است تا در کنار لذت بردن از تماشای فیلمها، فرصتی برای تعامل با یکدیگر داشته باشند؛ بنابراین ارزیابی کلیام از جشنواره مثبت است اما همچنان معتقدم جشنواره جهانی فجر از تمام ظرفیتهای سینمای ایران استفاده نمیکند یعنی این جشنواره میتواند بسیار بهتر از این برگزار شود به شرط آنکه از همه ظرفیتها استفاده کند.
وی در پاسخ به روشنتر کردن ظرفیتها گفت: منظورم از ظرفیت این است که سینمای ایران در بخشهای مختلف صنعت سینمای خود دارای نیروها و افراد متخصصی است که میتوانند در پیشبرد بهتر جشنواره کمک کنند، اما دوستان فقط به یک تیم محدود بسنده میکنند و با همان افراد و سلیقهها و ارتباطات، خودشان را راضی نگه میدارند در حالیکه سینمای ایران ارتباطات گستردهتری دارد. شما به همین بازار فیلم فجر توجه کنید. تا سالها بنیاد سینمایی فارابی مسئولیت برپایی آن را به عهده داشته و در مقطعی نیروهای موسسه رسانههای تصویری و در زمانی دیگر نیروهای حوزه هنری و اکنون نیروهای سازمان صدا و سیما مسئولیت بازار را داشتهاند. پس جای بخش خصوصی کجاست؟ ظرفیتهایی که عمده موفقیتهای سینمای ایران را چه در فروش و چه در جشنوارهها به عهده داشتهاند.
انتخاب فیلم؛ بخش شاخص جشنواره
او خاطرنشان کرد: گفتن این موضوع چندان برای من ساده نیست و در زمانهایی که همه ما به سرعت دچار سوءتفاهم میشویم، من برای امثال خودم دنبال میز و مقامی نیستم و باور کنید نیت بخش خصوصی جاهطلبی بازی گرفتن این مسئولیتها نیست و تنها مشارکت است.
اطبایی در ادامه ارزیابی خود از جشنواره گفت: بخش انتخاب فیلم جزو بخشهای شاخص جشنواره است؛ چون فیلمهایی در این جشنواره حضور دارند که با توجه به تمام محدودیتهای نمایشی، جزو بهترین فیلمهای سال بوده و در بازارهای بینالمللی خوش درخشیدهاند. مهمانان جشنواره هم در این دوره خوب بودند که به جز الیور استون و فرانکو نرو به ریتی پان کارگردان کامبوجی، آیدا بگیچ، ژان پیر لئو، اولیویه مگاتون، گئورگی اواشویلی، آدور گوپالاکریشنان، محمد الدراجی، سیسیلا مانینی، کارن شاخنازاروف، شریک آپریموف، میلکو مانچفسکی، رشید ماشاراوی و سمیح کاپلان اوغلو میتوان اشاره داشت که همه از کارگردانهای شاخص سینمای معاصر جهان محسوب میشوند. حضور این افراد در جشنواره جهانی فجر مغتنم است ولی به نظر میرسد همچنان از فرصت پیش آمده استفاده نمیکنیم. اگر الیور استون و فرانکو نرو به ایران آمدهاند باید شرایطی فراهم شود تا بیشتر در دسترس سینماگران باشند.
یک انتقاد از اهالی رسانه
وی افزود: البته توجه ویژه به یک یا دو سینماگر خارجی دلایل دیگری هم دارد، مثلا در روزهای جشنواره دوستان منتقد و رسانهای زیادی از من درباره مهمانان شاخص جشنواره سوال میپرسیدند و این نشان میدهد یا اطلاعرسانی کافی یا مناسبی صورت نگرفته، یا شناخت لازم از رسانهها نسبت به این افراد وجود ندارد و این انتقاد هم به خود اهالی رسانه وارد است که در حوزه بینالمللی چندان کار کارشناسی نمیکنند و در خبر رسانی هم بسیاری از آنها فقط به بازنشر اخبار دریافتی بسنده میکنند.
اطبایی با بیان اینکه بخش دارالفنون جشنواره اتفاق خوبی در این چند سال بوده است و البته از کم و کیف آن چندان خبری در دست نیست، گفت: درباره مهمانان، خریداران بازار و مدیران جشنوارهها هم این اعتقاد وجود دارد که دارای کیفیت لازم برای حضور در چنین رویدادی با ابعاد و ویژگیهای سینمایی ایران نیستند و اگرچه کیفیت خریداران نسبت به سال قبل بهتر شده ولی مدیران و برنامهریزان جشنوارههای کمتری در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارند و در کل جدا از مهمانهای ویژه، باید کار بیشتری در حوزه مهمانهای بازار و جشنوارهای انجام داد.
بیفایده بودن یک ورکشاپ بخش بازار در جشنواره جهانی فجر
او افزود: یادمان نرود در دهه اول جشنواره فیلم فجر، مدیران جشنوارهای طراز اول جهانی در تهران حضور داشتند و بلافاصله پس از پایان نمایش یک فیلم ایرانی، دعوت و عدم دعوت آن فیلم مشخص بود و ما سالهاست نمیتوانیم این مدیران را در تهران داشته باشیم. نکته دیگر، نشستهای تخصصی یا همان ورک شاپهاست که همچنان جای بسیار بیشتری باید در بازار و جشنواره ما داشته باشند و به کیفیت مهمانهای این بخش هم باید توجه داشت. در همین بازار ما شاهد برگزاری ورک شاپ مدیر «یونیفرانس» بودیم با موضوع بسیار جذاب سینمای ملی در عرضههای بینالمللی که من به عنوان یک فعال این حوزه میگویم،
اطبایی در پایان با تاکید براینکه پس از گذشت بیش از 21 دوره از برگزاری بازار، دیگر بهانه برای کاستیها نباید داشته باشیم و علی رغم همه مشکلات ناشی از تحریمها، بودجه و عدم ثبات مدیریتی، بازار فیلم فجر باید از چنان سازماندهی قدرتمندی برخوردار باشد که این مشکلات هم مانعی برای برپایی حرفهای آن نباشد، خاطرنشان کرد: بازار جشنواره فجر قابل مقایسه با بازارهای کن، برلین و حتی پوسان در آسیا نیست، اندازه بازار فجر ما خودخواسته کوچکتر است ولی این کوچک بودن لزوماً به عنوان ضعف محسوب نمیشود چون کیفیت را در همان اندازه کوچک هم میتوان اعمال کرد.