کیهان نوشت: «کسانی که شما را تهدید کردند میشناسید؟ همانها که میگفتند اگر مغازهتان را نبندید، شیشههایش را میشکنند و مغازه را به آتش میکشند»؟ این پرسشی بود که از چند مغازهدار در بازار تهران، خیابان لالهزار و برخی از مغازهداران پاساژ علاءالدین پرسیده شد.
پاسخ همه آنان به این سؤال منفی بود و اظهار میداشتند که تهدیدکنندگان را نمیشناسند و آنان را پیش از این ندیده بودند. سؤال بعدی این بود که مگر تهدیدکنندگان از اهالی صنف شما نبودند؟ جواب دادند؛ که اگر از صنف خودمان بودند که حتما آنها را میشناختیم.
یکی از مغازهداران منطقه بازار که کرکره مغازهاش را نیمهباز گذاشته بود گفت: آقای عزیز! اگر از صنف ما باشند که میدانند شناخته میشوند و فردا که غائله خوابید باید پاسخگو باشند... نه آقا، غریبه و سنگ به دست آماده حمله بودند و ما از ترس به آتش کشیدن اموالمان ناچاراً مغازه را میبستیم...
گرانیها و افزایش ساعت به ساعت قیمت ارز کسب و کارمان را کساد کرده و ما هم به اندازه سایر مردم و مشتریانمان از این وضعیت به شدت ناراضی هستیم اما چاره کار را در بستن محل کسب و کارمان نمیدانیم و معلوم نیست یک عده از کجا مثل قوم یأجوج و مأجوج به بازار سرازیر شدند و با تهدید به آتشزدن مغازهها، وادارمان کردند مغازههایمان را ببندیم! ما دست مردم چک و سفته داریم که باید پاس کنیم و با بستن مغازه، کسب و کارمان از این هم که هست بدتر میشود. آقا بنویسید که نیروی انتظامی عاملان اصلی را بازداشت کند و به این غائله خاتمه بدهد. در این مدت دو کلمه حرف حساب از دولت نشنیدهایم! آقا بنویسید بر پدر برجام لعنت، بر جد و آباد برجام لعنت! دولت تا کی میخواهد همه مشکلات را با برجام حل کند؟! تا کی میخواهد مملکت را اینطوری که میبینید به حال خود رها کند؟! این جوان ۳۱ ساله از کدام جهنم درهای آمده است که یکجا ۳۸ هزار سکه میخرد؟ این کدام بی...ی است که ظرف چند روز قیمت دلار را به ۸ هزار و ۹ هزارتومان میرساند؟!
چه کسانی چند هزار دستگاه ماشین گرانقیمت خارجی وارد میکنند؟! چند هزار کانتینر قاچاق چطوری وارد کشور میشود و کسب و کار ما را به لجن میکشد و چند میلیون نفر را بیکار میکند؟! شهر هرت که نیست! اینها به کجا وصل هستند؟! ماموران امنیتی و نظارتی کجا هستند که کاری به کار آنها ندارند؟!
آنچه در سطرهای بالا آمده است چکیدهای از مجموع اظهارنظر مغازهداران است که با خبرنگاران در میان گذاشتهاند. نکته درخور توجه آنکه تمامی آنان با بستن مغازهها مخالف بودهاند و ضمن گلایههای جدی از نابسامانیهای اقتصادی ابراز میداشتند که چاره کار را در بستن مغازهها نمیدانند و غائلهآفرینی را به سود دشمنان ارزیابی میکردند و به شدت نیز از مسئولان اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی گله داشتند که چرا با بیتوجهی خود کار را به اینجا کشانده و دست آشوبگران را برای سوء استفاده از بلبشوی اقتصادی موجود باز گذاشتهاند!