عصر ایران؛ مهرداد خدیر - میهمان یا کارشناس چهارشنبه شب برنامۀ عادل فردوسی پور به بهانۀ دیدار دو تیم برزیل و صربستان، مارکو اوکتاویو سرمربی برزیلی تیم فوتبال ساحلی ایران بود.
مرد برزیلی به سبب سال ها حضور در ایران تا اندازه ای فارسی می داند و اصطلاحات زبان فارسی را نیز حتی وقتی به زبان مادری یا زبان انگلیسی صحبت می کند به کار می برد.
به همین خاطر در طول برنامه عادل فردوسی پور و محمد رضا احمدی در دقایقی که از هشتگ، مربع، ستاره فارغ می شد از اوکتاویو می خواستند کمی هم به فارسی صحبت کند تا با نمک لهجه و گویش او برنامه را با نمک کنند.
او البته دست آخر به این خواست عمل کرد و جملات پایانی را به پارسی گفت و لبخند بر لب دو مجری نشاند.
اصرار عادل فردوسی پور و محمد رضا احمدی به پارسی گویی مرد برزیلی اما در حالی بود که گزارشگران فوتبال، امسال به شکل غریب و رها شده ای برای اظهار فضل یا از روی ناآشنایی با ظرافت ها و قابلیت های زبان فارسی انواع اصطلاحات و کلمات غیر فارسی را به کار می برند تا جایی که یکی از گزارشگران یک شب گفت: « یک کلین شیت دیگه ثبت کرد. بریم یک آیتم فان ببینیم.... یک سیو عالی، ایران می تونه کام بک کنه...»
احتمالا تصور می کنید نویسندۀ این سطور مته به خشخاش می گذارد و می گویید در این وانفسای قیمت دلار و طلا و کابوس ترامپ که از 13 آبان می خواهد کل نفت ما را تحریم کند و دست مان را اساسی بگذارد در پوست گردو حالا چرا گیر داده ایم به استفاده از کلماتی چون: تامینگ، کات بک، کلین شیتف شوآف، کام بک و مانند اینها در گزارش های فوتبال و شاید تصور کنید اتفاقا هر چه از این اصطلاحات بیشتر استفاده شود یعنی طرف باسوادتر است!
مشکل اما این است که اتفاقا کسانی که دایره واژگان محدودتری دارند قادر به برگرداندن نیستند و اگر عادل فردوسی پور انگلیسی تدریس می کند استادی هم با 100 درجه بالاتر از او یک مؤسسه آموزش همزمان را اداره می کند با این تفاوت و امتیاز که سعدی را نیکو می شناسد و هر چند مثل بلبل انگلیسی صحبت می کند اما وقتی هم پارسی حرف می زند و می نویسد تنها پارسی است و لا به لای آن انگلیسی نمی ریزد. نام این استاد را هم البته باید ذکر کرد که دکتر رضوانی دهاقانی است و به قدری در کار خود جدی است که تا طرف سعدی خواندن را درست نداند مدرک ترجمۀ همزمان به دست او نمی دهد.
دلار و طلا و کابوس بازگشت تحریم ها همه به جای خود. موضوع این گفتار اما اصرار دو مجری فوتبال به مربی برزیلی تیم ساحلی برای فارسی حرف زدن است تا از بامزگی برخی کلمات او لحظاتی بخندند. حال آن که اتفاقا آن که باید پارسی سخن بگوید خود ایشان اند.
اگر حالا به جای گلر می گوییم دروازه بان، به جای فول می گوییم خطا و به جای لاین کیپر از اصطلاح کمک داور یا خط نگه دار استفاده می کنیم به خاطر نسل قبلی گزارشگران است که لغات بیگانه را با خاک انداز نمی ریختند وسط گزارش!
گزارشگر به « زیدان» می گوید زیزو حال آن که زیدان برای ما نامی آشناست و در فرهنگ خودمان هم از اصطلاح زید و «عمرو» استفاده می کنیم. یا همین «خدیرا» که در واقع « خضیرا» بوده و ما که حرف «ض» را نباید «دال» تلفظ کنیم.
کلماتی چون گل و فوتبال البته جا افتاده اند و مانند دکتر کزازی نمی توانیم به جای فوتبال از واژه « توپان» استفاده کنیم (در گروه مرگ ایران، جا گرفت/ کارِ توپان، این زمان بالا گرفت). جالب این که واژگانی چون فوتبالیست و گلر را هم ما ساخته ایم و فوتبالیسم نداریم که فوتبالیست داشته باشیم یا گل کیپر بود و ما گلر گفتیم و بعد به دروازه بان تصحیح کردیم. اما برای واژگان دیگر هیچ ضرورتی ندارد این همه اصطلاح نامأنوس به کار بریم.
تا عادل فردوسی پور می گوید: کلین شیت، پشت سر او بقیه هم می گویند. یا چون تکیه کلام او « عجیب و غریب» است و در هر برنامه صد بار می گوید « عجیب و غریب» محمد حسین میثاقی هم در جام جهانی روسیه در هر گزارش از پشت درهای بسته و فنس ها ( چون ظاهرا کارت ورود نداشته و از کوی و خیابان گزارش تهیه می کند) چند بار می گوید عجیب و غریب! حالا باز عجیب و غریب مثل کام بک و کلین شیت، عجیب و غریب نیست. اما به کار گیری واژگان دیگر هیچ ضرورتی ندارد و اتفاقا از دایره محدود واژگان به کار گیرندگان آنان حکایت می کند و گرنه چرا مجید وارث بهترین گزارشگر فوتبال که 30 سال است در استرالیا زندگی و کار رسانه ای می کند باز هم در گزارش های خود بیشترین واژگان پارسی را به کار می برد.
عادل را البته شخصا دوست دارم. کیست که بتواند انکار کند او برای خود برند شده و چه بچه لوس صدا و سیما لقب بگیرد و چه هر عنوان دیگر با فوتبال رسانه ای گره خورده است.
درباره مجری دیگر نظر خاصی ندارم چون سرگرم هشتگ، مربع و ستاره و قرعه کشی و مسابقات بخت آزمایی است. اما اگر به جای اصرار به مربی ساحلی برای فارسی حرف زدن خودشان هم کمی فارسی حرف بزنند، چند تا اصطلاح تازه یاد بگیرند، گاهی هم به تارنمای پارسی انجمن سر بزنند تا با ناب ترین واژگان پارسی که به جای عربی هم می توان به کار بست چه رسد به انگلیسی آشنا شوند بد نیست. خیلی هم خوب است!
انقدر هم سياست زده هستيم كه مسائل فرهنگي رو هم ربط ميديم به فلان حزب و جناح.
سلام و خدا قوت
احتراما بنظر می رسد، پاسخ ناشناس محترم 22:49 در پاسخ به دیگر بزرگوار 11:50 دقیقه بوده است که به جای "خوش" ، "خپش" و به جای "مطمئنا" ، "مژمئنا" تایپ نموده اند و در قسمت دوم نظرشان موضوع مورد بحث را سیاسی جلوه داده اند که این قسمت قابل درک نیست چون:
شما به کاربرد واژگان انگلیسی توسط مجریان انتقاد نموده اید و در این قسمت باید مورد حمایت طیف مقابل قرار گیرید.
صرفنظر از اینکه نظر ناشناس محترم 11:50 با چه انگیزه ای نگاشته شده است برداشت شخص بنده این است که ناشناس 22:49 "یار موافق" بوده و در تایید دیدگاه شما به نفر نخست اعتراض نموده لکن به اشتباه مورد انتقاد عصر ایران واقع شده!
آنچه برای بنده بسیار عجیب است تعداد پاسخ های عصر ایران به رنگ قرمز است که تا به امروز شاهد این تعداد واکنش حتی در موضوعات چالشی تر (بخصوص سیاسی) نبوده ام
همکار جدیدی (و فعال تر) برای بررسی نظرات خوانندگان به مجموعه اضافه گشته است یا شاهد آغاز دوره ای جدید هستیم که با انتقاد به مسائل فرهنگی آغاز شده و ان شاء الله به موارد چالشی تر ... ختم می شود؟؟
پروردگار، شما و هرآنکه برای اعتلای انسانیت و سربلندی ایران و ایرانی گام بر می دارد را موفق بدارد و بر نفوذ کلام حق بیافزاید.
آمین
تأسف بیشتر برای اینکه نه تنها این کلمات بیان میشه که در تیتر رسانه های نوشتاری ورزشی هم استفاده میشه
دیدن املای کامبک باور کنید خیلی غریب تر از شنیدن خود واژه است
اگه سری به پربازدیدترین سایت ورزشی کشور بزنید متوجه منظورم میشید
انگار که استفاده از کلمات انگلیسی لذت زیادی به خبرنگاران و گزارشگران ورزشی میده
فقط به عنوان مثال: پاس رو به بیرون مشکلش چیه که باید بگیم کات بک( هر چند خود کلمه پاس هم انگلیسیه٬ ولی به همراه ورزش فوتبال وارد زبان ما شده)
در برنامه زنده حرف زدن از این موضوع ها آب در هاون کوبیدن هست
جمع کنید این مسخره بازیا رو
مقالات انحرافی
اوف بر شما
در حمايت از كيروشم كه ديگه سنگ تمام گذاشته
یکی دیگه از گزارشگرا میخواست اظهار فضل کنه به هافبک راست میگفت: ویگر نمیدونم ریگر یه چیزی تو این مایه ها
سر بسیاری از موضوعات سیاسی و اقتصادی با عصرایران اختلاف نظر شدید دارم، اما این باعث نمیشه حرف حق رو تایید نکنم. بله، اگر به کاربردن واژه های انگلیسی که ظاهرا برای یک عده توهم سواد هم به وجود می آره، ادامه پیدا کنه، در آینده از زبان خودمون چیز زیادی نمی مونه.
خیلی ساده میشه به جای فان گفت بامزه
به جای کام بک گفت بازگشت
به جای شو آف گفت خودنمایی و...
90 درصد عربیه و 5 درصد شاید فارسی و 5 درصد بقیه هم روسی و فرانسوی و شاید هم کمی انگلیسی
این دیگه سینه چاک کردن نداره که !!!!!!!!!
حالا سوال من اینه همین زبان مثلا به گفته شما فارسی اصلا به چه دردی میخوره ؟
به نظرم آقایون گزارشگر کار درستی انجام میدند.کام بک برای فوتبال بین ها مفهومی رو منتقل میکنه که معادل فارسیش فاقد اون مفهوم هست،کلین شیت هم همینطور و مابقی کلمات،ایرادی که گرفتید در واقع ایراد نیست.اتفاقا اگر این کلمات که اصطلاحات فوتبالی و فوتبال بین هاست ترجمه بشه صرفا یک سری کلمات فاقد مفهوم و بی روح و مسخره ست.
ها؟ «برند» نمنه دی؟ ...
زبان فارسی با هزاران واژه عربی اش یک زبان است و اگر این واژه ها را از آن کنار بگذارید مطلقا قابل تکلم نیست جز اینکه همه بشویم استاد کزازی
یرادر عزیز زید و عمر جزو فرهنگ ایرانی نیست
نوشتار شما بسيار جالب و قابل توجه بود ولي خواهش ميكنم به همكاران عزيز و محترمتان در وبسايتهاي خبري نيز اين تذكر را بدهيد
برای مقابله با زبان انگلیسی یک دستگاه هم ایجادکردیم که سالانه میلیاردها بودجه دارد تنها ثمره آن فاصله بیشتر دانش آموزان و دانشجویان و حتی مردم کوچه و بازار با منابع علمی و مردم دنیاست .
توریستها برای حداقل نیاز خود جهت ارتباط با مردم مشکل دارند
مردم آب خوردن ندارن
هوا ندارن
مردم در مضیغه شدید مالی قرار دارن
چند وقت دیگه باید بریم شعب ابی طالب زندگی کنیم
اونوقت شما دغدغه ی بکار نبردن بعضی کلمات رو دارین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته به نظرم ایشان هم میپذیرند با اینکه وبگاه پارسیانجمن بسیار مفید است و رویکردشان در پاسداری و پالایش زبان فارسی ارزشمند ولی زدودن اصطلاحات رایجی چون کتابخانه و تبدیل کردنش به نبیگخانه و کارهایی از این دست زیاده از حد است. با این حال مطالعهی مطالبش را به دوستانی که میخواهند فارسیتر بنویسند توصیه میکنم.
به نظرم در انتهای این مقاله کمی حس عرق ملیتون قلیان کرد...کمی آب بنوشید...
داشتيم نقد شما را با دلگرمي مي خوانديم. که رسيديم به واژه «برند» که خودتان استفاده کرديد. مايه حيرت شد!
یکی از بسترهای زبان فرهنگ کوچه و خیابان است. محمود دولت ابادی می گوید وقتی به تعمیرگاه می روم به گفت و گوهای مکانیک ها گوش می کنم و واژگان تازه یاد می گیرم و در رمان ها استفاده می کنم. احمد شاملو تحصیلات آکادمیک نداشت و زیباترین واژه ها را با همین فرهنگ کوچه ساخت و پرداخت و نام اثر سترگ خود را هم به همین سبب« فرهنگ کوچه» گذاشت. دن آرام را بخوانید. ببینید چه واژگانی به کار برده. واژه ها را شاعران و نویسندگان و ترانه سُرایان می سازند نه این که در فرهنگستان دور هم بنشینند و کلمه بسازند و ابلاغ کنند. بهاء الدین خرمشاهی نوشته است در یکی از نشست های فرهنگستان موضوع بحث کلمه « تونل» بود و من مخالفت کردم و گفتم این واژه آن قدر رایج شده که شکل فارسی پیدا کرده ولی اصرار کردند معادلی ساخته شود و درنهایت «درون گذر» ساخته شد که هیچ کس من جمله خود من به کار نمی بریم. اما «زیر گذر» را چون خود مردم ساخته اند همه به کار می بریم. اتفاقا گویندگان سیما اگر خوش ذوق باشند می توانند قبل از فرهنگستان واژه ای را رایج کنند.
در این میان نباید فراموش کرد که گزارشگران محترم متاسفانه به شهر قازان " کازان" می گویند که با گویش فارسی تناسبی ندارد. در زبان فارسی حرف قاف به راحتی تلفظ می شود و نیازی نیست که قاف به کاف تبدیل شود.
قربان برم خدا را
یک بام و دو هوا را
قربان برم خدا را
یک بام و دو هوا را
بد نیست در کنار این این صحبت ها، که البته به جا هم هستند، یه فکری هم به حال تجریب میراث زبان پارسی بکنیم. دیشب دیدم در رسانه ملی یه برنامه سبک با حضور آقای اکبر عبدی پخش میشد. به نظرم با میراث با ارزشی مثل شاهنامه نبایستس شوخی کرد. به جای اینکه برنامه هایی مبتنی بر آموزه های انسانی و بارزش شاهنامه ساخته بشه از این دست از برنامه های بی محتوی و موهن ساخته و پخش میشه. جای تاسف زیادی داره.