عصر ایران ؛ کاوه معینفر - در روزهای گذشته شاهد 2 اتفاق بودیم اتفاق اول: عوامل سریال "دلدادگان" به کارگردانی منوچهر هادی، با انتشار یک ویدئوی طنز از شرایط سخت افزایش قیمت ارز گفتند؛ ویدئویی که خیلی از کاربران آن را توهین آمیز قلمداد کرده و از آن انتقاد کردند. در پی انتشار این ویدئو و اعتراضات مردم و مخاطبان در فضای مجازی منوچهر هادی و ملیکا شریفینیا از مردم معذرت خواهی کردند.
اتفاق دوم هم راه ندادن خواهران منصوریان (ملی پوشان وشوو) به یک برنامه رادیو ورزش بود، شهربانو منصوریان با پخش شرح ماوقع در صفحه اینستاگرام خود وهر 2 خواهر دیگر (الهه و سهیلا) باعث شد که مردم هم در جریان امر قرار بگیرند و طبیعتا این برخورد از جانب حراست رادیو، واکنش منفی مردم را به همراه داشت. انعکاس این سخنان باعث شد بعد از چند روز مدیر رادیو ورزش با حضور در فدراسیون ووشو از خواهران منصوریان دلجویی کند.
سابق بر این اظهار میشد که فضای اینترنت، نه خود واقعیت، بلکه شبیهسازیِ واقعیت است و هویت افراد در این فضا نه بر مبنی فرد و نه ساختار جامعه و یا تکنولوژی بلکه محصول بازنمایی، گفتمان و نیز پیوند دانش و قدرت است.
حال با توجه به شرایط امروز و فراگیر شدن استفاده از اینترنت و گسترش آن در زندگی اکثریت جامعه، واقعا دیگر این سخنان جایی از اعراب ندارد و میتوان گفت که دنیای مجازی و واقعی چنان درهم تنیدهاند که نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. حتی گاهی اوقات تاثیرگذاری بعضی جریانات از طریق جهان مجازی بسیار بیشتر و گستردهتر است. آنچه مهم است فضای پر تکاپو و دامنه اثرگذاری پیامرسانها و شبکههای اجتماعی دنیای سایبری است.
هر 2 مثالی که در ابتدای نوشته به آن اشاره شد، ریشه آن از فضای مجازی نشإت گرفته و بازتاب نظر مخاطبین در همان فضا باعث و بانی اتفاقات بعدی آن شد، این 2 نمونه موید این مهم است که دیگر مانند سابق نمیتوان گفت که فضای مجازی، مجازی است و آن را نباید زیاد جدی گرفت و یا اینکه به اتفاقات دنیای مجازی زیاد اعتباری نیست.
دونالد ترامپ و تیم فکری او این قدرت را درک کردهاند که "توئیتر" را به عنصری از کارزار انتخاباتی و زمامداری کشوری چون آمریکا تبدیل کردهاند؛ با استفاده از این پیامرسان و با کمترین هزینه ممکن سیاستهای مورد نظر خود را در شکلی بسیار وسیع منتشر میکنند و قطعا نتایج آن را هم دیدهاند که همچنان بر ادامه آن اصرار دارند.
شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و پیام رسانها، قابلیت تازهای هستند که با تحت تأثیر قرار دادن مستقیم کاربران، مکملی برای رسانههای دیداری و شنیداری و مکتوب شدهاند و نشان از شکلگیری قدرتهای جدید در عصر شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هستند.
نکته قابل توجه دیگر دسترسی فراگیر مردم به این مدیوم است که به شکلی کلان و شفاف آنرا در اختیار دارند و هر شخصی در کمترین زمان ممکن در جریان اتفاقات قرار میگیرد برعکس می تواند همگان را در جریان بخشی از زندگی خودش قرار دهد و به صورت ساده می توان گفت که این رسانه های نوین به مرکز قدرتی خودگردان تبدیل گشتهاند.
از این رو باید پذیرفت دنیای مجازی که چنین بر واقعیت تاثیرگذار است و باعث تغییر در آن میشود، دیگر مجازی نیست بلکه خود بخشی از واقعیت است. اگرچه شاید به نظر فقط دادههای دیجیتالی و الکترونیکی باشند اما گاهی اوقات از برخی واقعیتها بسیار واقعیترند.
چون باعث ایجاد فضای کریستالی اطراف افراد شده
دیگه چیزی رو نمیشه پنهون کرد
و باید پاسخگو به عملکرد خود بود