مستند «شورش علیه سازندگی» با موضوع روایت بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دهه هفتاد در مشهد و اسلامشهر، به کارگردانی مصطفی شوقی فرم جشنواره «سینماحقیقت» را پر کرد.
به گزارش مهر، مصطفی شوقی کارگردان مستند «شورش علیه سازندگی» که ساخت مستندهایی همچون «هویدا» و «علم» را در کارنامه دارد درباره تجربه تازه خود در حوزه مستندسازی به خبرنگار مهر گفت: ساخت مستند «شورش علیه سازندگی» از حدود ۲ سال و نیم پیش آغاز شد. ابتدا پژوهش میدانی وسیعی در مورد شورشهای دهه هفتاد در شهرهای مشهد، اراک، اسلامشهر و... انجام دادیم و از آنجا که در سالهای اخیر کمتر درباره این وقایع صحبت شده است و اگر هر حرفی هم زده میشود با پیوند به شرایط روز است، سعی کردم این مساله را به صورت مجرد و در زمان و مکان خودش مورد ارزیابی قرار دهم.
وی ادامه داد: نمیخواستیم با بازگشت به تاریخ از امروز بگوییم و سعیمان این بود که تنها آن مقطع زمانی مورد توجه قرار گیرد و از هر گونه سیاستبازیهای مرسوم پرهیز کنیم و در این زمینه به شدت وسواس داشتم.
این کارگردان مستند با بیان اینکه پرسش اصلی مستند این است «چه شد که بعد از جنگ و عبور از شرایط انقلابی و آرمانی به یکباره در محلههایی که از ساکنان آن با عنوان صاحبان اصلی انقلاب نام برده میشد، شورشی برخاست؟» در مورد مواجههاش با این پرسش تاکید کرد: پدرم زمانی مسئول بایگانی دفتر بودجه حوزه ستادی آموزش و پرورش بود. وقتی نوجوان بودم و طبعا جستجوگر، روزی در دفتر پدر با پروندهای برخوردم که در آن اسنادی از ارقام خسارتهای مدارس و ادارت و مراکز آموزشی در واقعه شورش مشهد در خرداد ۷۱ وجود داشت. در همان نوجوانی از خودم سوال کردم که مگر در جمهوری اسلامیهم تظاهرات و اعتراض مردم عادی وجود دارد؟
کار مستندساز روایت کردن است نه قضاوت کردن؛ من در این مستند در میانه روایت دهه هفتاد ایستادهام و با اینکه باید تصمیمات سختی میگرفتم، با رعایت اصول اخلاقی و حرفهای، روایت مستقل و مستندی ارائه دادم
شوقی ادامه داد: بعدها این سوال یکی از دغدغههای ذهنی من بود و وقتی پیگیر شدم، متوجه شدم اتفاقا این ماجرا از محلههایی آغاز شد که دل در گرو انقلاب اسلامیداشتند و در جنگ شهید داده بودند پس سوال ابتدایی و البته مهم من این بود که چرا این اتفاق رخ داد؟
وی اعلام کرد: مجموعه سیاستهای دولت بعد از جنگ و پیش از آن و اتفاقاتی که در دهه شصت زیر پوست جامعه و دور از دایره توجه کارگزاران رخ داده بود با آغاز برنامههای اقتصادی دولت سازندگی باعث شد که در برخی از شهرها که حتی انتظار هم نمیرفت، حباب به وجود آمده بترکد و مردم حرف خود را در خیابان بزنند. وقوع هر رخدادی دلایلی دارد که معمولا با جرقهای آغاز میشود؛ در مشهد خراب کردن خانههای مردم توسط شهرداری، در اراک و اسلامشهر با بالا رفتن نرخ کرایهها و نبود امکانات زندگی، آب، برق و مسکن و در حاشیه شهرها، اولین موج نارضایتی عمومی از رفتار دولتها بهصورت عینی در جمهوری اسلامی را شکل داد. در واقع میتوان در یک نگاه کلی گفت که این تحولات شورش حاشیه علیه متن بود.
شوقی با اشاره به روایتهای متعددی که در این مستند وجود دارد، گفت: داستان فیلم از دولتی که بعد از جنگ روی کار آمد شروع میشود. در این بخش، آنچه را که دولت سازندگی از دولت جنگ، تحویل گرفت در قالب روایتهایی ناب مورد ارزیابی قرار میدهیم پس از آن به برنامههای توسعهای دولت اول آیت الله هاشمی رفسنجانی میپردازیم و سیاستهایی را که با عنوان «تعدیل اقتصادی» اجرا شد، مورد بررسی موافقان و مخالفان قرار دادهایم، اما بحث اصلی از ۹ خرداد ۱۳۷۱ در مشهد شروع میشود و با وقایع شورش اسلامشهر در سال ۷۴ ادامه مییابد.
وی افزود: این تحولات اجتماعی گرچه ریشههای اقتصادی داشت اما مجموعهای از دلایل دیگر هم در آن دخیل بودند؛ موضوعاتی مثل شکاف مسئولان با مردم و موج آنچه اشرافیگری نامیده میشد و در آن دوران بهعنوان یک الگو مورد توجه بود و البته مخالف خوانی برخی از گروههای سیاسی با دولت سازندگی از این دست عوامل است.
کارگردان «هویدا» با اشاره به اینکه در این فیلم مستند با شاهدان عینی وقایع مشهد، مسئولان محلی، وزرا و مسئولان دولت وقت و کارشناسان اقتصادی که در زمینه تحولات اقتصادی و اجتماعی کار کردهاند گفتگو کرده است، گفت: افرادی مثل محمد هاشمیرفسنجانی، علی جنتی استاندار وقت خراسان، احمد توکلی سیاستمدار، مرتضی الویری مشاور وقت رییس دولت سازندگی، یحیی آلاسحاق وزیر بازرگانی دولت سازندگی، حمیدرضا ترقی فعال سیاسی و رییس وقت کمیته امداد خراسان، محمدحسین جعفریان روزنامهنگار و مستندساز خراسانی که از شاهدان نزدیک به واقعه مشهد است، فرشاد مومنی اقتصاددادن و علی میرزاخانی روزنامهنگار و کارشناس اقتصادی در این مستند به اراdه دیدگاههای خود پرداختهاند. ضمن اینکه تصاویر منحصر به فردی نیز در این مستند برای روایت بهتر فضای دهه ۷۰ وجود دارند.
وی افزود: تولید فیلم زمانی آغاز شد که مرحوم هاشمیرفسنجانی در قید حیات بودند، ایده ما این بود که حتما خدمتشان برسیم و به عنوان یک جوان از ایشان پرسشهای جدی خود را طرح کنیم که متاسفانه از حضورشان محروم شدیم. بدشانسی دیگر ما البته در میانه فیلمبرداری رخ داد که در دی ماه سال گذشته تحولاتی همانند آنچه در دهه هفتاد بود، در سطح خیابان به وجود آمد و کار را به طور موقت تعطیل کردیم تا بررسی مجددی روی موضوع داشته باشیم.
شوقی در پایان بیان کرد: به هر حال در این مستند با احترام به شأن و جایگاه و علاقمندی به شخص مرحوم هاشمیرفسنجانی و بیان خدمات دولت موسوم به سازندگی، آن دوره را مورد بررسی، نقد و کنکاش جدی قرار دادهایم، گرچه فقدان مرحوم هاشمیرفسنجانی لحن و روایت فیلم را تا حدودی تعدیل کرده است. کار مستندساز روایت کردن است نه قضاوت کردن؛ من در این مستند در میانه روایت دهه هفتاد ایستادهام و با اینکه باید تصمیمات سختی میگرفتم، با رعایت اصول اخلاقی و حرفهای، روایت مستقل و مستندی اراdه دادم. در نهایت امیدوارم که فیلم در جشنواره «سینماحقیقت» مورد پذیریش قرار گیرد و مخاطبان آن را ببینند.