عصر ایران ؛ نهال موسوی - از همین اکران نوروزی باید منتظر دیدن این 7 فیلم در سینما باشیم، فیلمهای برتر جشنواره فجر سی و هفتم که هر کدام کمابیش سهمی از کسب جوایز داشتند. قابل ذکر است این نگرش براساس این پیشفرض است که شرایط مناسب اکران را داشته باشند. از منظری دیگر باید اذعان داشت قطعا در سال آینده فیلمهای دیگری هم اکران خواهد شد که میتوانند در این لیست قرار گیرند اما این گزینش بر اساس فیلمهایی است که در جشنواره فجر سی و هفتم حضور داشتند.
«غلامرضا تختی»
کارگردان: بهرام توکلی
تهیه کننده: سعید ملکان
زوج توکلی و ملکان بعد از فیلم تنگه ابوقریب به سراغ سوژه ای جذاب رفتهاند. "تختی" در یک کلام ساده فیلمی خوش ساخت و استاندارد در سینمای بیوگرافی ورزشی است. شاید به نوعی گفت فیلمی کمیاب در این حوزه در سینمای ایران.
فیلم به زندگی غلامرضا تختی در مقطعهای کودکی ، نوجوانی ، بزرگسالی، مبازرات مسابقات کشتی و فوت وی میپردازد.
تمام اجزا فیلم از فیلمبرداری و طراحی صحنه تا بازی بازیگران و ... در حد عالی است. برای سینمای تنبل ایران چنین فیلمی غنیمت است زیرا که تلاش و دقت زیادی در پشت تمامی پلانهای فیلم دیده میشود.
تختی از آن دست فیلمهایی است که به هر کسی میتوان دیدن آنرا توصیه کرد. سینمای بدون قهرمان ایران حال به یک قهرمان پرداخته است. جمله مهمی ذر فیلم است که میگوید: «تختی را نوع مرگش تختی نکرد بلکه شیوه زندگی او بود که او را تختی ساخت.»
فیلمنامه فیلم خوب نگاشته شده و مقطعهای درست و جذابی را از زندگی جهان پهلوان میبینیم، تنها حسرتی که به دل میماند این است که ای کاش یک کم بیشتر روحیات و عمق تنهایی تختی را درک میکردیم. در کل فیلم فاصلهای با کراکتر تختی حفظ شده است.
فیلمبرداری فیلم تختی یکی از اتفاقات چشمگیر سینمای ایران است، چند پله صعود است. باید به حمید خضوعی ابیانه مدیر فیلمبرداری آن تبریک گفت.
با توجه به اینکه ملکان و توکلی به صورت مشترک فیلمنامه را نوشتهاند باید گفت از پس این آزمایش حساس و خطیر (ساخت فیلم تختی) سربلند بیرون آمدهاند. فیلم «غلامرضا تختی» در سال آینده قطعا پرفروش خواهد شد.
«شبی که ماه کامل شد»
کارگردان: نرگس آبیار
تهیه کننده: حسین قاسمی
نرگس آبیار با این فیلم اخیرش کاملا تصورات راجع به سینماگران زن را به هم زد، چون فیلمی که ساخته است در تولید چنان سخت و طاقت فرساست که در 2 دهه اخیر کمتر کارگردانی چنین کاری کرده است و این در نوع خود کم نظیر و قابل تحسین است.
برخلاف اعتقاد برخی بر طولانی بودن فیلم، اتفاقا به منظور شکل گرفتن داستان و به ثمر نشستن پیام فیلم این زمان لازم است. فیلم بر اساس داستان واقعی خانواده عبدالمالک ریگی (شرور منطقه سیستان و بلوچستان و رئیس گروه جندالله) و ازدواج برادرش عبدالحمید با یک دختر تهرانی است. در فیلم از عاشق شدن این 2 تا تغییراتی که در زندگی آنها رخ میدهد و عاقبت به استحاله عبدالحمید منجر میشود را شاهد هستیم.
از فیلم معلوم است که با یک تحقیق و پژوهش مفصل، فیلمنامه نگاشته شده و بازگو کردن این داستان (بر اساس واقعیت) در حد استانداردهای جهانی است، فیلم با زمان 140 دقیقهای بسیار روان و در پارهای بخشها نفسگیر و میخکوب کننده است.
بازی بازیگران فیلم بسیار چشمگیر و جذاب است هوتن شکیبا، الناز شاکر دوست، شبنم مقدمی و فرشته صدر عرفایی در این فیلم درخشیدهاند و به حق 3 بازیگر این فیلم از جشنواره سیمرغ گرفتند.
تمامی اجزا فیلم مانند فیلمبرداری، گریم، صحنه، جلوه ویژه، موسیقی و ... در هماهنگی کامل با داستانی است که شاهد آن هستیم.
«شبی که ماه کامل شد» از فیلمهای پرفروش سال آینده سینمای ایران است.
«متری شیش و نیم»
کارگردان: سعید روستایی
تهیه کننده: سید جمال ساداتیان
سعید روستایی در دومین فیلمش یک گام جاه طلبانه برداشته و فیلمی ساخته است که اولین نکته درباره آن این است که شاهد به جریان درآمدن خونی تازه در سینمای ایران هستیم. از یک منظر دیگر بعد از فیلم تحسین شده «ابد و یک روز» می توان گفت سعید روستایی به سلامت از گذرگاه فیلم دومش عبور کرد.
قصه فیلم درباره تقابل و درگیری یک پلیس (صمد با بازی پیمان معادی) و یک خلافکار حرفهای (ناصر خاکزاد با بازی نوید محمد زاده) است تا عاقبت پلیس موفق به دستگیری او شده و ...
فیلم یک شروع غافلگیر کننده و بسیار تاثیرگذار دارد و در ادامه هم تا نیم ساعت اول فیلم چندین صحنه شکوهمند را شاهد هستیم(مانند سکانس دستگیری و جمع آوری معتادها و خلاف کارها و ...) از آن به بعد هم مرحله به مرحله نزدیک شدن به خلافکار اصلی و عاقبت یک صحنه درخشان دستگیری ناصر خاکزاد.
فیلم به لحاظ فیلمبرداری، تدوین، صدا، طراحی صحنه، موسیقی و ... بسیار چشمگیر است و واقعا استانداردهای لازم یک فیلم جهانی در آن مشهود است. تنها اشکالی که به فیلم وارد است در فیلمنامه است علی الخصوص در یک چهارم پایان آن.
بدون تردید این هم فیلم پرفروش خواهد بود.
«سرخپوست»
کارگردان: نیما جاویدی
تهیه کننده: مجید مطلبی
فیلم داستان یک رئیس زندان باهوش در دهه چهل شمسی است، زمانی که قرار است ترفیع درجه بگیرد و رئیس شهربانی کل منطقه شود یک زندانی فرار میکند و ...
از نکات مثبت فیلم میتوان به بازی متفاوت نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار اشاره کرد و البته فیلمبرداری و طراحی صحنه فیلم بسیار خوب است.
مشکلی که در فیلمنامه وجود دارد این است که خط اصلی داستان ملات لازمه را ندارد ولی نیما جاویدی با کارگردانی درست نقیصه فیلمنامه را تا حد زیادی جبران نموده و همین اتفاق باعث میشود مخاطب تا آخر فیلم را دنبال کند.
نیما جاویدی هم چون سعید روستایی در دومین فیلمش یک گام رو به جلو برداشته و از فیلم اولش "ملبورن" فاصله گرفته است، فیلم را در یک جمله میتوان گفت فیلمی «منتقد پسند» است، تمام پارمترهای لازم برای چنین سلیقهای را دارد. در اکران هم فروش قابل توجهی خواهد داشت، شاید جز 5 فیلم پرفروش سال آینده نباشد اما در پله دوم پرفروشها خواهد بود.
«درخونگاه»
کارگردان: سیاوش اسعدی
تهیه کننده: منصور سهرابپور
درخونگاه متعلق به سینمای داستانپرداز است که اتفاقا این کار را هم به خوبی انجام میدهد، فیلم یک فضا، زمان و مکان را میسازد و در ارائه و معرفی قصه یک خانواده در گوشهای از تهران اوائل دهه 70 موفق است. پسر بزرگ خانواده، که در ژاپن 8 سال با کار سخت پول جمع کرده و حال برگشته تا زندگی و آیندهای خوب برای خود و خانواده و اطرافیانش رقم بزند اما ...
اسعدی یک فیلم استاندارد و با کیفیت ساخته است، کارگردانی فیلم توجه برانگیز و حتی در پارهای لحظات تحسین برانگیز است. فیلم داستان محور است و قطعا در زمان اکران به دلیل موضوعات مطرح شده در فیلم بحث برانگیز خواهد بود.
گروه بازیگران فیلم نقش آفرینی بسیار خوبی داشتهاند و امین حیایی و ژاله صامتی در نقشهایشان خوش نشستهاند. با توجه به اینکه ژاله صامتی از امین حیایی به لحاظ سنی کوچکتر است اما نقش مادر او را در فیلم ایفا میکند و بسیار باورپذیر است.
با توجه به اینکه اتفاقات فیلم در سال 1370 رخ میدهد، گروه طراحی صحنه و لباس فیلم در جهت باز آفرینی آن دوران موفقاند وفیلمبرداری فیلم هم این ترکیب را کامل میکند.
بازیگرانی هم که حضوری کوتاه در فیلم داشتهاند هم میدرخشند علی الخصوص نادر فلاح و پانتهآ پناهيها.
فیلمی چون درخونگاه برای سینمای ایران لازم است، فیلمی که به دنبال جذب مخاطب است اما از راه درست، نه از راه باج دادن و یا استفاده از تمهیدات مبتذل و پیشپا افتاده.
«قصرشیرین»
تهیه کننده و کارگردان: رضا میرکریمی
میر کریمی با قصر شیرین به موضوع خانواده و روابط اعضای خانواده پرداخته است. فیلم غیر از مقدمه نسبتا طولانیاش بسیار خوب داستانش را روایت میکند و به مخاطب یک فیلم خوشساخت و استاندارد در سینمای ایران را نشان میدهد.
قصه فیلم در ارتباط با مواجه شدن پدری با پسر و دخترش بعد از سه سال است که حال به دیل فوت مادر باید آنها را نزد خود ببرد. بازی حامد بهداد حساب شده و باور پذیر از کار درآمده است.
بزرگترین اتفاق بازیگری فیلم قصر شیرین 2 بازیگر کودک (پسرو دختر) آن هستند که بار زیادی از پیش بردن قصه و ارائه شناخت از مادر(شیرین) بر دوش آنهاست، این دو بازیگر کودک درخشان ظاهر میشوند. بابت این انتخاب و اساسا یافتن این 2 بازیگر باید به میر کریمی تبریک گفت.
قصر شیرین در اکثر بخشها چون فیلمبرداری، صدابرداری، طراحی صحنه و لباس، موسیقی و ... موفق و قابل قبول است. ایرادی که بر این فیلم میتوان گرفت پایان آن است، اساسا یکی از آسیبهای سینمای ایران پایان فیلمهاست که این مهم باید در فیلمنامه لحاظ شود، فیلم میرکریمی هم از این بخش ضربه خورده است.
نمیتوان گفت فیلم پرفروشی خواهد بود اما از ان دسته فیلمهایی است که فروشی متناسب با خودش را خواهد داشت، اصطلاحا این است که سرمایه خودش را باز میگرداند.
«جان دار»
کارگردان: پدرام پور امیری، حسین امیری دوماری
تهیه کننده: کامران مجیدی
یک اتفاق دیگر در سینمای فیلم اولیها فیلم جاندار و 2 کارگردان جوان آن است، فیلم داستان یک خانواده است که شب مراسم عقد دختر خانواده برادر خواستگار سابق او سعی در بهم زدن مهمانی آنها دارد و در پی دعوا و درگیری او توسط یکی از برادران دختر کشته میشود، حال خانواده دختر از خواستگار سابق باید رضایت بگیرند و ...
فیلمنامه جاندار داستانی پرکشش و جذاب دارد که به تناوب مخاطب را با گره افکنیهای جدید غافل گیر میکند. تنها ایراد بزرگ این فیلم هم پایان آن است که از مرحله پایان باز هم رد شده است و باید گفت پایان ناتمام، انگار قرار است ادامه فیلم را در قسمت دوم آن شاهد باشیم.
موضوعی که در جاندار مطرح میشود یک نقد اجتماعی جدی است به موقعیتهایی است که انسانها در آن گرفتار میشوند و راه پس و پیش ندارند، طبیعتا اگر فیلم پایان دیگری داشت امتیاز فیلم بالاتر بود.
بازیگران فیلم همگی در نقشهایشان بسیار خوب ظاهر شدهاند و انصافا بازی حامد بهداد در این فیلم یک اتفاق است، یک بازی در شخصیتی تا حدی عصبی اما مطیع و دوستداشتنی.
باید به کارگردانان جوان فیلم جاندار تبریک گفت چون اساسا سر و شکل فیلم آنها مانند فیلم اولی نیست و پختگی بیشتری در آن مشهود است.
(فیلمی خوش ساخت، خلاقانه و متفاوت که حتی استاد علی نصیریان نه در مقام بازیگر فیلم که در تمجید از ذوق و خلاقیت کارگردانش از این فیلم بسیار تعریف کردند)
یعنی رد خون نباید تو این لیست باشه؟؟
به نظر لیست جهت داره
ماجرای نیمروز رد خون هست .
رد خون که جزء 5 فیلم برتر از نگاه مخاطبان بود تو این لیست جا نداره!؟؟؟
شاهکار جدید نابغه جوان سینمای ایران, پنجمین فیلم با اختلاف کم با چهار گزینه دیگر از دید تماشاچیان جایی در این لیست ندارد؟!!!
چرا؟!!!
فیلم مهدویان میتونست دوم یا سوم این لیست باشه
2- رد خون
3- رد خون
4- رد خون...
نمیدونم چرا حذف شده از لیستتون
احتمالا فقط بخاطر موضوعش که با سیاست های جهت دار عصر ایران سازگار نیست.
عصر ایران دایما از صداوسیما ایراد میگیره که خبرها و برنامه هاش چهت داره و شعور مردم رو به سخره میگیره, اما خود شما از صدا و سیما هم بدتر دارید عمل میکنید...