عصرایران؛ احسان محمدی- سال 86 اصفهان بودم. آن روزها هنوز پیکان، تاکسی خیابانها بود. مثل همه پیکانها ماشین آراسته بود به سگی عروسکی که جلوی ماشین تکانتکان میخورد، چند عکس از بازیگران هندی توی کاور پلاستیکی درها، سر دندهای شیشهای که چند گل مصنوعی کوچک داخلش اسیر بودند اما یک بهانه برای صحبتکردن پیدا شد. بالای ضبطِ کاستخور، یک کارت هواداری ذوبآهن بود. با عکسی از جوانیهای راننده که حالا موهایش عقبنشینی کردهبود و آن لبخند جوانی را نداشت.
گفتم که به فوتبال علاقه دارم و برایم جالب است که در روزهای اوج سپاهان یک نفر در اصفهان، کارت هواداری قدیمیاش را چسبانده به ماشیناش. با همان صراحتِ اصفهانی گفت: روحالله زرگر، اصغر نیلچیان، نعمتالله زرگر و مصطفی قانعی رو میشناسی؟
گفتم: نه!
گفت: پس از فوتبال چیزی نمیدونی!
و بعد شروع کرد تاریخچه تا آن روز 40 ساله ذوبآهن را برایم گفت. از اینکه محمدعلی تقیزاده فرهمند در سال ۱۳۴۷ تأسیسات ورزشی کارخانه ذوبآهن اصفهان را بنیان گذاشت، تا حضور این تیم در تمام ادوار جام تختجمشید، از روزهای مربیگری یوگنی لیادین و عزیز اصلی و رسول کربکندی تا یاوری و حجازی و عاطف، با چنان شور و هیجانی حرف میزد که انگار هنوز همان جوان روی کارت هواداری بود. میگفت سپاهان رو هم دوست میدارم اما آدم عشق قدیمش رو به خاطر عشق جدیدش رها نمیکنه!
دیشب که ذوبآهن با مربیگری علیرضا منصوریان یک بازگشت رویایی به لیگقهرمانان داشت یک بار دیگر یاد آن راننده اصفهانی افتادم. امیدوارم این بازی را دیده و یک بار دیگر از اینکه به عشق قدیمیاش وفادار مانده احساس غرور کرده باشد. آنها در دیداری حساس الغرافه قطر را شکست دادند.
تیمی که هم مهدی طارمی را در خدمت داشت و هم چهار بازیکن از تیمملی قطر قهرمان جامملتهای 2019. اما ذوبیها در حالیکه نیمه اول را با دو گل احمد علاالدین و طارمی از حریف عقب بود با سه گل کریستین اوساگونا، امیر ارسلان مطهری و محمد نژادمهدی توانست شبی خاطرهانگیز را رقم بزند و به جدول لیگ قهرمانان آسیا برگردد.
این پیروزی برای علیرضا منصوریان از این جهت حایز اهمیت بود که ذوب آهن 11 بازی آخرش در لیگ برتر را بدون پیروزی سپری کرده و جزو تیمهای فانوس به دست قعرنشین است. او البته یک دلیل شخصی دیگر هم داشت. بعد از آنکه با استقلال تهران شکست تلخ 6 گله مقابل العین را در این لیگ تجربه کرد، نیاز داشت تا خود را یک بار در این لیگ ثابت کند.
در همه این سالها ذوبآهن به موفقیتهای چشمنوازی دست یافته است، آنها چندبار لیگ حذفی را را فتح کرده اند، بارها تا بک قدمی فتح لیگ برتر آمدهاند و حتی یک بار تا لمس جام لیگقهرمانان باشگاههای آسیا رفتهاند. این اتفاقات بیشتر اوقات با حمایت و پشتگرمی سعید آذری رخ داده است. مدیری که جاهطلبی را به سبک مورینیو به تیمش تزریق میکند ولی چندبار مانند سنمار -معماری که برج زیبایی در بیابان ساخت و در نهایت نعمان حاکم وقت پاداش او را با فرو انداختنش از بلندای همان برج به او داد!- او نیز قربانی بده_بستان های سیاسی شد و کنار گذارده شد.
بعد از ناکامی تیم ملی ایران در جام ملتها، ذوب آهن دیشب نام ایران را یک بار دیگر در آسیا سرافراز کرد. در روزهایی که همه رسانهها ما را به دیدن پرسپولیس و استقلال و تراکتور و سپاهان عادت دادهاند، به ذوب آهن احترام بگذاریم.