* اختیارات شورای نگهبان مخصوصا در حوزه انتخابات یک اختیارات حداقلی است، این شورا وظیفهاش این است که در حوزه صلاحیتی، بررسی اولیهای را داشته باشد و آنچه را که در قانون آمده است، بر مصادیق منطبق و نظرش را اعلام کند اما اینکه الزاما این افراد شایستگیها و تواناییهای حداکثری دارند و یا اینکه به مفهوم تضمین سلامت نامزدها در طول چهار سال یا هشت سال باشد، نه، شورای نگهبان اصلا چنین اختیاری ندارد.
* قانونگذار معیار روشنی را در اختیار شورای نگهبان قرار نداده است. بنا به تشخیص و بر اساس مستنداتی که به شورا میرسد، اعلام نظر میشود. اگر یک فردی که تأیید صلاحیت شد و رفت در طول دوره چهار سال شد یک قاتل جانی، آیا شورای نگهبان مسئول است؟ طبیعتا نه. اگر این فرد بعد از انتخابات به جای اینکه هر روز سر کار برود، برود خانهاش بنشیند، آیا شورای نگهبان مقصر است؟ طبیعتا نه.
* گاهی اوقات هم اشتباه صورت میگیرد. یک سندی را ما ندیدیم. یک فردی که مشکلی داشته یک پروندهای در دادگاه داشته، ما ندیدیم، تأیید هم شده، رفته در مجلس، اما خباشتباهمان را جبران میکنیم. بعدا در انتخابات بعدی اگر متوجه شدیم، اقدام میکنیم.
* ما هم اگر مقصر باشیم اگر کوتاهی کرده باشیم، جاییاشتباه کرده باشیم، خب طبیعتا از مردم عذرخواهی میکنیم. این جرأت و شهامت را داریم اما سهم شورای نگهبان چقدر است؟ سهم احزاب و گروههایی که مدعی هستند، چقدر است؟
* من یک موقعی در رابطه با مجلس شنیدم ـ البته نمیدانم چقدر صحت دارد این را شما باید بررسی کنید ـ که برخی گروهها و جناحها از کاندیداها پول میگرفتند. گفتند اگر بخواهید اسمتان را در لیست بگذاریم، مثلا این مبلغ را بدهید. اینجا که دیگر شورای نگهبان نبوده است. شاید خیلی افراد شایسته پول نداشتهاند که بدهند و در آن لیست بروند. سهم آن گروه و جناح و حزبی که آمده و گفته برای حضور افراد پول میگیرم که در لیست بگذارم چیست؟
* شورای نگهبان فقط قانون را دارد و در چارچوب قانون عمل میکند. باشگاه سیاسی نیست که بخواهد چانهزنی کند و تساهل به خرج دهد. مستنداتی هست، قوانین هم شرایط و موانعی را لحاظ کردهاند. عرض کردم ممکن است یک وقتاشتباه شده باشد در حداشتباهی که ما سندی را ندیده باشیم یا به هر حال به گونه دیگری جلوه کرده باشد اما شورای نگهبان نه اهل کوتاه آمدن در برابر فشارها است نه اهل تساهل و تسامح. مر قانون را عمل میکند.
* انتخابات فقط یک کنشی نیست که یک خط تولیدی باشد که برود در شورای نگهبان و از آن طرف نامزد مقبول، مطلوب و صالح بیرون بیاید. شورای نگهبان اختیارات نظارتی را دارد، این اختیارات نظارتیاش در چارچوب قوانین و مقرراتی است که خود مجلس وضع کرده است و یا برخی از قوانین که زمانی مجمع تشخیص مصلحت وضع کرده است. ما در همان چارچوب حرکت میکنیم. نه افراطی داریم و نه تفریطی هست نه تساهل و نه تسامحی.
* ما بیشترین مسئله و مشکلمان قانون انتخابات است که هیچگاه هم اصلاح نشده است. حتی در اصلاحیهای که مجلس آن را اعلام کرد، این مسائل مورد توجه واقع نشد.
* الان هم که داریم عمل میکنیم، در چارچوب همین قوانین است. قوانینی که خود مجلس تصویب کرده است. اگر تساهلی در آن هست، افراطی در آن هست، باید قانون اصلاح شود.
* چندین سال است که قانون انتخابات باید اصلاح شود اما مجالس مختلف توانایی لازم را برای اصلاح قانون انتخابات ندارند چون به نوعی برگشت به خودشان است و گرنه بقیه موارد را ما مشکل خاصی نداریم.
* وقتی که تبلیغات برای شما در قانون انتخابات تعریف نشده است، چطور میتوانید جلوی تبلیغات کذب را بگیرید؟ وقتی که میزان هزینههای تبلیغات نامزدها روشن نشده، یک نامزدی ممکن است پنج میلیارد هزینه کند، نامزدی ممکن است صد میلیون هزینه کند، نسبت به اینها هیچ انضباط مالی و نظارت قانونی نیست و البته نسبت به سایر تخلفات هم به همین صورت است. ما تخلفاتی داریم درباره دوره هشتم، قوه قضائیه الآن دارد رسیدگی میکند. برای ما دعوتنامه میآید که نسبت به ادعایتان در مجلس هشتم و مجلس نهم بیایید توضیح دهید. نماینده رفت تمام شد، ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
* ما هم الآن معتقدیم که اگر مجلس فارغ از بحث استانی شدن، آن اصلاحاتی را که در این طرح داشت، آنها را انجام دهد و مسیر قانونیاش را طی کند، طبعا بسیاری از مشکلات فعلی روند انتخابات ما حل خواهد شد.
* لایحه جامع انتخابات را که دولت داده است، ما اصلا هنوز ندیدیم. این لایحه را دولت به مجلس ارائه داده و مجلس هم فعلا در صندوقخانه گذاشته است و در دستور نیست.
* چون انتخابات در کشور ما هم بحث اجرا و هم بحث نظارتش مردمی است. بار عمده انتخابات بر دوش اقشار مختلف مردم اعم از معلم، پزشک، قصاب، بقال، کاسب و... است.
* مشکل عمدهمان در قوانین انتخابات است و در نظام قانونگذاریمان، قوانین چابکتر و دقیقتری میخواهیم.
* نمایندگان اگر مسائل و مشکلات اخلاقی و یا مالی داشته باشند و یا خارج از چارچوب نظام فعالیتی کنند، طبیعتا این سه محوری است که شورای نگهبان روی آن دقت دارد. حالا اگر آمدند یک وقت فریاد و دادی سر کسی زدند، خب مجلس جای داد زدن هست، دیگر خیلی مهم نیست. گوش ما هم پر است.
* این نقیصه که ما نظارت پس از انتخاب نداریم، مورد توجه واقع شد و در سیاستها آمده بود که باید یک مکانیزمی برای نظارت پس از انتخاب نمایندگان هم در نظر گرفته شود اما الزاما این نبود که این مرجع حتما شورای نگهبان باشد، مرجعش مشخص نشده بود. ما هم چنین ادعایی نداریم.
* هیئت نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام را باید از خود دوستان هیئت و مجمع تشخیص سؤال کنید اما واقعیتش این است که هیچ کس از هوو آمدن سرش راضی نیست، ما هم همینطور. ما هم انتظار نداریم هوو بالای سر شورای نگهبان بیاید.
* چارچوبی را که رهبر معظم انقلاب درباره هیئت عالی نظارت مجمع تشحیص مصلحت ابلاغ کردند، ملاحظه کنید، هیچ ارتباطی از این جهت با شورای نگهبان ندارد که بخواهد رقیبی برای شورا باشد یا شورای نگهبان دوم باشد.
* هیئت نظارت در چارچوب سیاستهای کلی فقط اعلام نظر میکند، شورای نگهبان در چارچوب شرع مقدس و قانون اساسی. پس ارتباطی از جهت حوزه کاری ندارد.
* اینکه حالا آنها [هیئت نظارت مجمع] و ما [شورای نگهبان] ایراداتی میگیریم، دلیلی نمیشود که بگوییم شورای نگهبان دوم. فکر میکنم اینجا در واژهپردازیها یک تساهلی صورت گرفته است.
* انتخابات همیشه مشروط است اما مشروط به رعایت قانون. شورای نگهبان هم در چارچوب قانون انتخابات را برگزار میکند. برای ما اهمیتی ندارد که افراد مخصوصا در جناحهای سیاسی چه نظری و نکتهای داشته باشند.
* اعتنایی نداریم که کسی میخواهد مشروط شرکت کند یا تحریم کند یا حرفی بزند. ضمن اینکه مردم هم توجهی به اینها ندارند، این حربه چندین بار آزمایش شده و اعلام تحریم و مشروط و اینها هم شده است. مردم هم به موقعش پای صندوق رأی آمدهاند، مردم خیلی توجهی به اینها ندارند.
* مقامات و نهادها اختیارات کافی را برای انجام وظایفشان دارند. اگر لازم باشد، با قانون عادیاشکالاتی اگر هست، میروند اصلاح میکنند و اگر من کاری را بتوانم انجام دهم، خب این کار را میتوانم در چارچوب اختیارات قانونی که دارم، انجام دهم مانند اینکه ما در شورای نگهبان بگوییم چون قانون انتخابات اصلاح نشده است و این قانون متعلق به دهه 60 هست، ما نظارت بر انتخابات را انجام نمیدهیم! این از هیچ کس پذیرفته نیست.
* ما به قانون انتقاد میکنیم، میگوییم قانون باید اصلاح شود. اگر اصلاح شد، خب با حرکت بهتری با تلاش بیشتری انشاءالله وظایف را انجام میدهیم.
* نهادها و مقاماتمان به اندازه کافی اختیارات لازم را دارند و آنچه که الآن یک مقداری بیشتر نیاز داریم، اراده و انگیزه کار است تا اختیارات. اختیارات قانونی به اندازه کافی هست اما ما اراده را در برخی مسئولین کمتر میبینیم.
میگه به قانون مجلس عمل میکنیم، بعد اگه همین مجلس بخواد قانون رو عوض کنه، می تونن ردش کنن... اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟