عصرایران؛ احسان محمدی- تازه قهرمان المپیک سیدنی شده بود که در یک برنامه تلویزیونی از روزهای دشوار زندگیاش گفت. از اینکه یک روز بعد از شکست و ناکامی در روزگار نوجوانی، سرپرست شاکی، او را از اتوبوس پیاده کرده. سالها بعد وقتی یک بغل مدال داشت هم یادآوردن آن برخورد باعث میشد بغض کند.
علیرضا دبیر مهمترین مدال زندگیاش را در وزن 58 کیلوگرم گرفت. همانجا کنار تشک در استرالیا به دوربین تلویزیون گفت که من به قولم عمل کردم و انتظار دارم رئیسجمهور هم به قولی که داده عمل کند. سیدمحمدخاتمی به هرکول جیببی قول داده بود طلای المپیک بگیرد مقدمات ادامه تحصیلش در مقاطع تکمیلی را جور کند و عمل کرد. حالا دکتر علیرضا دبیر عضو هیات علمی دانشگاهی معتبر است، کت و شلوار میپوشد و در کارنامهاش چهارسال عضویت در شورای شهر تهران را دارد.
در ورزشی که خیلیها به زور بازو مینازند او همیشه زیرک بود. شمرده و با ادبیات شسته رفته حرف میزد. اگر گوشهای شکسته و کبودی های دور چشمش نبود دشوار میشد تشخیص داد کشتیگیر توانمندنی است که وقتی حریف را خاک میکرد امکان نداشت که او را بارانداز نکند. با این همه روزهای بد هم در کارنامه اش دارد. المپیک آتن در وزن 66 کیلوگرم ناآماده و با مصدومیت اما با اصرار رفت، شکست خورد و دنیای قهرمانیاش روی تشک پایان تلخی داشت. خودش جایی گفته وقتی سیدنی طلا گرفتم تا خود خانه روی دوشها بودم و پایم زمین را حس نکرد، وقتی در آتن شکست خوردم فقط پدرم و مادرم به استقبالم آمدند.
در همه این سالها گفته میشد میان او و برادران خادم اختلافاتی وجود دارد. رسول و امیر هم مثل علیرضا باهوش و سر و زیرک بودند، نماینده مجلس و عضو شورای شهر شدند و کت و شلوار پوشیدند، درست مثل عباس جدیدی که احتمالاً خودش هم گاهی میپرسد چطور شد مردم به من رای دادند؟ و هنوز کسی نمیداند بیلان کاری چند سالهاش چه بود؟ دو ملیپوش سابق البته در شورای شهر با هم گلاویز شدند و به نوعی مهر پایانی بر حضور ورزشکاران در شورا زدند و بعد از آن «نه» مردم نصیب ورزشیها شد.
حالا دبیر به عنوان رئیس فدراسیون کشتی «انتخابات» شده است، او گرچه در اولین نطق گله کرد که چرا عباس جدیدی و امیرخادم و علیرضا حیدری رد صلاحیت شدهاند اما احتمالاً ته دلش خوشحال است که بیش از این انتخابش به تلاطم نیفتاد. او حالا سکاندار ورزشی است که گرچه اندازه فوتبال در ایران هوادار ندارد اما هم لیگش پرشور است و هم مردم هر سال در جام جهانی و هرچهار سال در المپیک یادشان میافتد که چقدر عاشق کشتی هستند.
دبیر وارث یکی از بزرگترین چالشهای همه روسای فدراسیون هاست؛ عدم رویارویی با ورزشکاران رژیم اشغالگر قدس. چیزی که رسول خادم رئیس پیشین فدراسیون کشتی چندین بار در مورد آن حرف زد و خواستار حل و فصلش شد چون هر سال این اتفاق باعث حذف مهرهای پرامید ما میشود.
از سوی دیگر این ورزش نیازمند حمایت های مالی فراتر از وزارت ورزش است، دبیر امیدوار است با توجه به اشراف و تسلطی که به شهر تهران و زیرساخت ها و پتانسیل های اقتصادی و اجتماعی اش دارد بتواند برای کشتی اسپانسرهای قوی و پای کاری جور کند. او باهوش است. نگاهی به مسیری که در زندگیاش آمده نشان میدهد پیشرفت صعودی اش نه با آسانسور که با خشت خشت پله ساختن و عرق ریختن بوده است.
فدراسیون کشتی یک بار دیگر دست گوش شکستهای از خانوادهاش افتاد، آیا دبیر می تواند مثل المپیک سیدنی لبخند را روی لب همه بیاورد یا مثل المپیک آتن با تنی رنجور و قلبی شکسته باز هم از کشتی دور میشود؟ مردم از او قهرمانی به سبک سیدنی میخواهند.